خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با مرتضی اسماعیلی خواننده پاپ اراکی/زمان هنرمند واقعی را معرفی می کند

گفتگو با مرتضی اسماعیلی خواننده پاپ اراکی/زمان هنرمند واقعی را معرفی می کند

پنجشنبه ۱۶ دی ۹۵ شماره ۴۹۹
سمیه انصاری فر
وقایع استان

هر روز بر تعداد خوانندگان پاپ و آهنگ هایی که از سوی آن ها منتشر می شود اضافه می شود، ترانه هایی با تم های مشابه و صداهایی مشابه تر در این وانفسای موسیقی پاپ و خوانندگانی که به یکباره آهنگ هایشان دست به دست می شود و یک شب معروف می شوند هستند خوانندگانی که در گوشه ای دور از این هیاهو به آموزش و کسب تجربه در سال های طولانی پرداخته اند و حالا دارند خود را بعنوان یک خواننده خوب مطرح می کنند. مرتضی اسماعیلی یکی از آن هاست خواننده اراکی که این روزها در حال آماده سازی اولین آلبوم خود است، خواننده ای که بیش از ده سال است که کار خود در زمینه موسیقی را به طور جدی آغاز کرده است. به همین بهانه وقایع استان با این خواننده گفتگویی پیرامون فعالیت هنری و فضای موسیقی پاپ کشور استان داشته است. مرتضی اسماعیلی علاوه بر خوانندگی در زمینه بازیگری تئاتر، نمایش رادیویی و گویندگی نیز فعالیت داشته و خود را هنوز یک تئاتری می داند. در ادامه گفتگوی ما با این هنرمند اراکی را می خوانیم.

این روزها با رشد قارچ گونه خوانندگان پاپ در کشور رو به رو هستیم. این تب خوانندگی از کجا می آید و چه آسیب هایی را بهمراه دارد؟
بله این پدیده هم اکنون در کشور و در استان ما نیز به وفور دیده می شود، متاسفانه خواننده شدن به واسطه وجود تکنولوژی و در دسترس بودن برخی برنامه ها و ابزار آسان شده و جدای از آن انتشار آسان در فضای مجازی هم دلیل دیگری است. مشکل اینجاست که هر فردی که احساس می کند صدای خوبی دارد و مثلا اطرافیان به آن ها گفته اند می توانی خواننده شوی بدون هیچ آموزش یا تجربه ای اقدام به خواندن یک آهنگ می کنند، وقتی با یک میکروفون، کامپیوتر و نرم افزار می شود صدا را تغییر داد بنابراین خوانندگی و البته تصور خواننده بودن زیاد می شود.

در واقع تنها ابزار و تکنولوژی موجود موجب این مسئله شده است؟
خیر، در زمینه موسیقی یکی از مشکلات کنونی نبود هیچ فیلتری است، یعنی هیچ مرجعی نیست که کیفیت کار خواننده را ارزیابی کند و بر اساس آن معیارها اجازه پخش اثر داشته باشد یا نداشته باشد، متاسفانه در زمینه موسیقی امروز قبل از تکنیک و کیفیت داشتن سرمایه عامل موفقیت است.

یعنی هر علاقمندی به موسیقی که پول داشته باشد، موفق تر است؟
به ظاهر که این طور است، در گذشته ۸۵ درصد صدای خواننده و قدرت فنی او در موفقیتش موثر بود ولی حالا فقط این سهم ۲۵ درصد است زیرا هم اکنون با هزینه می توان پخش کننده بهتر و قوی تر و آلبوم های بیشتر بیرون داد و در نهایت مطرح شد.

اینطور که شما می گویید پس نقش هنر و استعداد کمرنگ است؟
نه همیشه هم اینطور نیست ببینید در هنر ماندگاری مطرح است، یک هنرمند چه زمانی ماندگار می شود ؟چرا از این خیل عظیم خوانندگان پاپ سال های اخیر فقط برخی مانده اند و هنوز آهنگ های قدیمی شان گوش می شود و از آهنگ های جدیدشان استقبال می شود به دلیل اینکه استعدادی که داشته اند را در مسیر درست قرار دادند و با آموزش و یادگیری مداوم و کسب تجربه کیفیت کار خود را بالا برده اند، بسایری از خوانندگان امروز ما هستند که ممکن است بعد از چند دهه فعالیت به یکباره به اوج رسیده باشند این یعنی تلاش و به روز ماندن بالاخره جواب خواهد داد و مخاطب خود را پیدا خواهی کرد.

پس تکلیف سلیقه مخاطب چیست، من بعنوان مخاطب عام در میان این همه آهنگ که پخش می شود چه کنم؟
بله نکته مهمی است، وقتی هیچ فیلتری نیست و یکباره یک ترانه در تمامی سایت ها پخش می شود مخاطب عام به تبع فراوانی و دست به دست شدن آن فکر می کند دارد یک اثر خوب می شنود و ناخواسته آن ترانه سلیقه اش می شود و همین باعث می شود که سطح سلیقه مخاطب پایین بیاید، البته خیلی نمی توان به مخاطب خرده گرفت، زیرا مخاطب با آنچه که بیشتر می بیند و در میان جامعه رواج پیدا می کند بعنوان یک عادت رو به رو می شود وگرنه همین مخاطب در کنسرت زنده خواننده محبوبش به راحتی تشخیص می دهد که در انتخاب خود اشتباه کرده یا نه.

و این آسیب در موسیقی پاپ بیشتر است؟
بله موسیقی پاپ به دلیل سهل الوصول بودن بیشتر از موسیقی سنتی و کلاسیک در معرض خطر و سطحی بودن است، البته موسیقی پاپ مخاطب خاص ندارد و یک ژانر عمومی و مردمی است ولی هنرمند هم دراین میان نقش دارد قرار نیست با تقلید و با استفاده از نرم افزارها و برنامه ها هر ترانه بی محتوایی را به عنوان اثر در میان مردم انتشار داد البته این یک آسیب در سطح کلان کشور است و باید برای آن برنامه ریزی کرد هرچند در شرایط کنونی و یشرفت وسایل ارتباطی کنترل این مسئله سخت است ولی حداقل می شود برای سایت های معتبر موسیقی فیلترهایی در زمینه کیفیت و محتوا گذاشت.

امروز در موسیقی پاپ ایران خوانندگانی برند شده اند که به جرات می توان گفت برخی شایسته چنین جایگاهی نیستند، موافق هستید؟
همانطور که گفتم در موسیقی پاپ یک بخش مهم داشتن سرمایه و هزینه کردن است. ممکن است خواندن یک تیتراژ برنامه تلویزیونی در شناخته شدن یک خواننده موثر باشد؛ ولی غیر از برخی خواننده های مطرح این شانس فقط برای آن هایی که می توانند در قبال این کار پولی پرداخت کنند پیش می آید، البته نباید از برخی خواننده های خوب که تمام تلاش خود را می کنند و در چند تک آهنگ خوب خودشان را معرفی می کنند گذشت بهرحال خواننده ای که کارش خوب باشد خودش در این چرخه خواهد ماند زیرا تقلید و یکنواختی همیشه نمی تواند باعث جلو رفتن شود.

در موسیقی استان چطور آیا این شرایط هست؟
استان مرکزی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ یعنی همین عدم نظارت و نبود فیلتر در اراک هم هست؛ ولی مسئله مهم در مورد هنرمندان واقعی و با استعداد این استان این است که مورد حمایت قرار نمی گیرند و در نهایت ممکن است از چرخه موسیقی خارج شوند و یا از این شهر بروند. در واقع هر خواننده ای که در حوزه موسیقی این استان توانسته فعالیت کند با هزینه شخصی خودش بوده است.
ببینید یک مسئله مهم این است در استان ما در تمامی عرصه ها هنرمندان خوبی وجود دارند ولی متاسفانه مسئولین به آن ها اعتماد ندارند و اگر قرار باشد بعنوان مثال هزینه ای برای یک برنامه شود آن را به هنرمندان خارج استان و پایتخت نشین می دهند در حالیکه ممکن است کیفیت اثری که عرضه می شود بسیار نازل باشد و همینطور فرصت معرفی هنرمند بومی گرفته می شود.

می توان کنسرت های متعدد غیربومی ها را یکی از مصداق های گفته تان دانست؟
بله تعداد کنسرت های غیربومی در اراک بسیار زیاد است ممکن است در یک هفته چند خواننده در این شهر کنسرت بگذارند که همین باعث ریزش مخاطب برای هنرمندان بومی می شود مگر یک خانواده چقدر در ماه برای کنسرت می تواند هزینه کند از طرفی وقتی برگزاری کنسرت برای خوانندگان مطرح فقط جنبه درآمدزایی دارد و در طی سال تعداد کنسرت های آن ها بالا است ناخواسته اجرا برایشان یک عادت می شود و از کیفیت ارائه اثر کم می شود در حالیکه خوانندگان بومی هنوز وارد بازار خوانندگی نشده اند و سعی می کنند با کیفیت ترین و بهترین اثر را ارائه دهند، متاسفانه در شهر خودمان هنرمندان دیده نمی شوند در حالیکه همین هنرمندان از سوی شهرها و استان های دیگر برای برنامه ای دعوت می شوند.

چقدر این عدم حمایت در منزوی شدن هنرمند بومی موثر است؟
خیلی زیاد بیشتر هنرمندان برای درآمدزایی مجبورند از ژانر خود فاصله بگیرند و در یک ژانر دیگر کار کنند و یا خیلی ها ما به امید روزهای بهتر به تهران می روند؛ ولی غیر از عده ای معدود که ممکن است شانس با آن ها یار باشد و تمام تلاش خود را کنند تا دیده شوند، اگر هنرمندی سرمایه نداشته باشند در هیاهو و شلوغی گم خواهند شد و خیلی ها به همین دلیل کار هنر را کنار خواهند گذاشت این مسئله فقط در موسیقی نیست بلکه در سینما هم وضعیت همین است.

شما پیشنهادتان بعنوان یک هنرمند برای مسئولین فرهنگی این شهر چیست؟
من با آمدن گروه های غیربومی چه در موسیقی و چه در تئاتر مخالف نیستم ولی مسئله این است که در این میان چقدر به هنرمند بومی فرصت داده می شود من بعنوان یک خواننده چرا باید برای برگزاری یک کنسرت در شهر خودم دغدغه پر شدن سالن و جذب اسپانسر داشته باشم، به نظرم اگر در استان یک برنامه ریزی از سوی مسئولان برای حمایت از هنرمندان شود آن وقت می توانند از همین شهر خود به کشور معرفی شوند. مثلا یک بانک اطلاعاتی از هنرمندان شهر و گروه های هنری داشته باشیم و آن ها را موظف کنیم که مثلا در سال تعدادی برنامه رایگان داشته باشند و آن ها را مورد حمایت مالی قرار دهیم اینطور هم در جذب مخاطب و هم در ایجاد رقابت سالم بین هنرمندان موثر بوده ایم؛ ولی مسئله مهم این است که برخی افراد در راس به منافع خود فکر می کنند نه فرهنگ و هنر این شهر.

شما اولین آلبوم خود را بعد از ده سال کار در این عرصه آماده می کنید در حالیکه این در موسیقی پاپ امروز بیشتر خوانندگان بعد از یک سال کار حتما یک آلبوم بیرون می دهند چرا در مورد شما اینطور نبود؟
من در کلاس های تئاتر فن بیان و سولفژ آموختم در اواخر سال ۸۲ با ورودم به رادیو متوجه توانمندی های خود در عرصه صدا شدم و از سال ۸۵ به دنبال علاقمندی خود در این عرصه رفتم و نزدیک به یک دهه است که این مسئله را دنبال می کنم البته هنوز هم با اینکه در حال آماده سازی اولین آلبوم خود هستم باز احساس می کنم باید با تجربه و آموزش بیشتری این کار را می کردم زیرا تولید یکباره و بدون مخاطب شناسی یک آلبوم در موقعیت کنونی یک آسیب در عرصه موسیقی شده است و من همیشه از آن پرهیز داشته ام. برای ماندگاری باید صبر داشت و خود را تقویت کرد زمان نشان می دهد که کدام اثر و خواننده ماندگار است وقتی با یک موج بیایی با یک موج دیگر از بین می روی.

در کنار خوانندگی گویا ترانه سرایی و آهنگسازی هم می کنید در این خصوص توضیح دهید.
من خود را یک آهنگساز و ترانه سرا نمی دانم این ها علم و اصولی دارند ولی برخی دوستان از جمله آقای مازیار عصری من را در این زمینه بسیار تشویق کرده اند و این جرات را دادند که وارد این عرصه هم شوم و هم اکنون در آلبوم جدید ایشان نیز من دو قطعه را آهنگسازی و ترانه سرایی کرده ام.

شما تا کنون چندین اثر در سایت های معتبر موسیقی ارائه کرده اید به نظرتان مخاطب خود را پیدا کرده اید؟
من نمی گویم مخاطب دارم زیرا تا پیدا کردن مخاطب راه زیاد است تمام آن هایی که آثار من را دنبال می کنند دوستانی هستند که به من لطف دارند به نظرم یک خواننده باید مخاطب شناس خوبی باشد این یک واقعیت است در کنار ماندگاری باید سلیقه مخاطب را دید با آن سلیقه همراه شد و بتدریج وقتی مخاطب را پیدا کردی بعد دیدگاه خود و موسیقی خود را به او معرفی کنی یعنی می توان سلیقه مخاطب را رهبری کرد و آن را ارتقا داد ولی این یک پروسه است و باید صبر داشت و تلاش کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.