چهارشنبه ۲۱ اردیبشهت ۱۴۰۱ شماره ۱۵۵۴
آرزوهای بزرگ
فاطمه حبیبی نژاد
از زبان بسیاری از بازیگران سینما و تلویزیون شنیدهایم که ابتدای کارشان از شهرستان مهاجرت کردند تا پیشرفت کنند و بتوانند مسیر شغلی خود را به طور جدی و حرفهای ادامه بدهند. هر چند که همیشه حرف فاتحان به گوشمان رسیده و هرگز درد و دل آنهایی که به هر دلیلی مسیر همواری پیش رویشان نبوده را نمیدانیم. مهاجرت کردن از شهرستان خصوصاً در حوزه بازیگری بسیار چالش برانگیز است زیرا عدم امنیت شغلی، حقوق ثابت و امکانات رفاهی مواردی هستند که در زمان مهاجرت از شهر خود به شهر دیگر علاقهمندان را با خود مواجه میکنند. بسیاری از هنرمندان به اجبار شغل دوم را برای گذران زندگی انتخاب میکنند و همین مسئله باعث عدم تمرکز روی حرفه مورد علاقهشان را پیش میآورد. آیا مسئولان زیرساختهای لازم را برای کمتر شدن تعداد مهاجرین شغلی از شهرستان به تهران را فراهم کردهاند؟ برای هنرمندان بازیگری که بر سر دوراهی ماندن در شهر خود و رفتن هستند، کدام مسیر امنیت شغلی بیشتری را به همراه دارد؟ برای دستیابی به پاسخ این سوالها نیازمند تجربه شخصی هستیم که تمام سختیها و مشقتها را به جان خریده و مهاجرت شغلی را برگزیده است. سهیلا میرزاخانی متولد دوم مرداد ۱۳۶۹ میباشد. میرزاخانی از سال ۱۳۸۵ فعالیت در تئاتر اراک را آغاز کرد. وی تجربه بازیگری و همکاری در کنار اکثر هنرمندان تئاتری اراک را دارد. میرزاخانی جایزههای بازیگری بسیاری از جشنوارههای مختلف تئاتر کسب نموده است. وی از سال ۱۳۹۰ فعالیت در عرصه تصویر را در سریال سفر در خانه آغاز و سپس در سریالهای دختر گمشده، شرایط خاص، سلام آقای مدیر نقش آفرینی کرد. میرزاخانی از سال ۱۳۹۷ تصمیم جدی به فعالیت به عنوان منشی صحنه در عرصه تصویر را گرفت. با توجه به تجربه وی در این سالها و به مناسبت روز بازیگر، گفتگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
آیا فعالیت در تهران و کارهای تصویر باعث جدا شدن شما از تئاتر اراک شد و تصمیم به ادامه فعالیت ندارید؟
بله به ناچار این اتفاق میافتد. نه به علت این که به کار تئاترعلاقه ندارم یا نمیخواهم در این عرصه فعالیت کنم، بیشتر به علت این که فعالیت در عرصه تصویر زمان خیلی زیادی را از من میگیرد، مخصوصاً اگر مناسبت خاصی باشد ما باید نزدیک به ۱۸ ساعت در طول شبانه روز کار کنیم. همین اواخر به مناسبت ماه مبارک رمضان ساعت کاری ما به ۱۹ ساعت هم میرسید. در این شرایط زمانی باقی نمیماند که به تمرینهای تئاتر برسم. عموماً کسانی که فعالیت در پشت صحنه کارهای تصویر را انتخاب میکنند توانایی رسیدن به تمرینهای تئاتر را ندارند اما بازیگران بسیار زیادی فعالیت در هر دو حوزه را انتخاب میکنند زیرا برنامهریزی مشخص که توسط برنامهریز انجام میشود کار آنها را راحت میکند. تصمیم به ادامه فعالیت دارم و زمانهایی را که درگیر کار تصویر نیستم را به فعالیت در تئاتر اختصاص میدهم.
چالشهای شغلی که در ابتدای کار در تهران با آنها مواجه شدید چه بودند؟ این چالشها هنوز برای شما ادامه دارند؟
در ابتدا پیوستن به گروههای حرفهای اصلاً کار سادهای نبود زیرا اصولاً گروههای حرفهای فقط با افراد ثابت گروه خودشان کار میکنند و من برای ثابت کردن خودم جهت ورود به گروهها تلاش زیادی کردم اما حالا این چالشها ادامه ندارند چون بالاخره زمانی میرسد که شما خودتان را ثابت کردهاید و رزومه قابل دفاعی دارید، پس گروهها به دنبال شما برای کار کردن میآیند و من خدا را شکر فکر میکنم که این چالشها دیگر برایم ادامه ندارند.
آیا به علاقهمندان بازیگری مسیر خودتان را پیشنهاد میکنید؟
من مسیر خیلی سختی را گذراندم و در حال حاضر خیر، مسیری که طی کردم را به علاقهمندان پیشنهاد نمیکنم زیرا در حال حاضر راههای متعدد و آسانتری به وجود آمدهاند برای رسیدن به بازیگری مثل آموزشگاههای خصوصی که نتایج خوبی برای هنرجو به ارمغان میآورند و اگر هنرجویان مستعد و با پشتکار باشند، اتفاقات خوبی برایشان رقم میخورد. البته همه این کلاسها را پیشنهاد نمیدهم زیرا خیلی از آنها فقط جنبه مالی برای آن آموزشگاه و مدرس را دارند و باید با دقت و وسواس به سراغ آنها رفت. ولی به تمام علاقهمندان به بازیگری میگویم که به اعتقاد من امکان ندارد شما تلاش کنید و به جایی نرسید زیرا خودم نتیجه تلاشم را دیدم و اتفاقی که منتظرش بودم برایم افتاد.
پس از فعالیت در حوزه تصویر و تئاتر، به عنوان بازیگر انتخاب شما کدام یک از این دو حوزه است؟
برای من هیچ چیز جای تجربه تئاتری و حضور در تئانر را نمیگیرد. بازی روی صحنه تئاتر از شیرینترین تجربههای زندگی من است که قابل قیاس با بازی جلوی دوربین نیست. وقتی روی صحنه تئاتر نقشی را بازی میکنید، آن لحظه را واقعاً زندگی میکنید و ساعتی از زندگی یک نقش را متداوم میآفرینید و از شروع تا اوج و پایان ارتباط شما با نقش قطع نمیشود اما وقتی جلوی دوربین بازی میکنید ممکن است این ارتباط قطع شود. مثلاً پشت صحنه کار تصویر در حال خندیدن هستید و چند ثانیه بعد باید گریه کنید و حتی دیده شده برخی از بازیگران تصویر از اشک مصنوعی استفاده میکنند، اما در تئاتر این امکان وجود ندارد و باید تمام آن اتفاقی که برای شخصیت نمایشی میافتد را به تماشاگر بدون قطع منتقل کنید.
به عنوان بازیگر، روزهای کرونایی و قرنطینه چگونه بر شما گذشت؟
من هم مانند تمام بازیگران در دنیا دچار این بحران شدم. در دوران کرونا اجراها و کارها به طور کلی تعطیل شد. همه سالنها بسته شد و عدهی زیادی از شغل اصلیشان فاصله گرفتند ولی به لطف خدا به مرور کرونا کمرنگ شد و سالنها باز شدند و فعالیت دسته جمعی ممکن شد. اما روزهای کرونایی علاوه بر تعطیلی مشاغل و در پیاش مشکلات اقتصادی که به همراه داشت، آسیبهای زیادی از لحاظ روحی برای بسیاری از بازیگران و عوامل کارها که عادت به فعالیت دسته جمعی و کار گروهی داشتند هم داشت. تئاتر نیازمند حضور فیزیکی است و نمیشود از فضای مجازی و راهکارهای آنلاین برای تئاتر استفاده کرد، همین موضوع آسیب کرونا برای تمام تئاتریها دو چندان کرد.
در پایان بگویید که در حال حاضر درگیر چه کاری هستید؟
در سال ۱۳۹۰ کار تئاتری را آماده کرده بودم که همان سالها به دلیل شرایط رها شده بود. این کار را هم بازی کرده بودم و هم کارگردانی، ماه رضان سر کار بودم که با من تماس گرفته شد و خبر دادند که کارم در جشنواره پرفورمنس زنجان پذیرفته شده و برایم خیلی حس خوبی داشت. با اینکه خیلی سال بود که تئاتر بازی نکرده بودم این موضوع برایم خاص بود و خوشحالم کرد. در حال حاضر سر تمرین این کار هستیم و به زودی به جشنواره میرویم و امیدوارم برای کار اتفاقات خوبی بیافتد و از جشنواره دست پر برگردیم.