خانه » جدیدترین » نیم ور؛ کهنسال نام آور

نیم ور؛ کهنسال نام آور

پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸   شماره ۱۱۷۰

نیم ور؛ کهنسال نام آور

بخش چهل و ششم/ فصل ششم

مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
لایروبی جوی نیم‌ور
یکی از مهم‌ترین چالش های رودخانه‌ها و جوی‌ها، موضوع گل و لای انباشته شده در آنهاست. جوی نیم‌ور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در طول مسیر ۱۸ کیلومتری از وز در آسیاب تا محل بند به خاطر ته نشینی گل و لای، شاخه درختان و ساقه گیاهان و نی‌های اطراف جوی، علاوه بر کُند کردن سرعت آب و هدر رفتن آن، باعث گرفتن برخی کانال ها و خروجی‌ها نیز می‌شد.
راه مقابله با این چالش لایروبی جوی است. عملیات لایروبی شامل خروج گل و لای کف و دیوار‌های جوی و همچنین چیدن علف و نی‌های داخل جوی است. بدیهی است چنانچه لایروبی بصورت منظم و سالیانه اجرا نشود ، به مرور زمان با بالا رفتن سطح گل و لای، جوی کارکرد خود را از دست داده و دیگر قادر نخواهد بود تا آب را از مبدا به مقصد منتقل کند.
لایروبی توسط کشاورزان در دو قسمت انجام می‌شود. قسمت اول از وز باقرآباد تا بند است که بصورت مشترک کشاورزان نیم‌ور و باقرآباد آن را انجام می‌دهند. در قسمت دوم نیز از وز تا زمین‌های کشاورزی است که برای جوی باقرآباد توسط کشاورزان باقرآباد و برای جوی نیم‌ور توسط کشاورزان نیم‌وری به صورت جداگانه لایروبی می‌گردد.
لایروبی تقریباً از اوایل اسفند آغاز می‌شد. جایی که باید بند نزدیک دهانۀ وره ما توسط کشاورزان اصطلاحاً شکسته شود و آب به رودخانه هرز شود. اکنون این قسمت به صورت کشویی در آمده و کار را بسیار آسان‌تر از قبل نموده است. این بند را بایستی پس از اتمام لایروبی که حدود بیست روز طول می‌کشید مجدداً می‌بستند تا آب به جوی راست (هنگامی که مسیر آب بسته شود و آب از مسیر هرزآب به داخل جوی روان شود می گویند آب به جوی راست شده است.( شود. روش کار در بند به این شکل است که بند آب را به جوی هدایت می‌کند تا آب کشاورزی تامین شود. در نزدیکی بند، وره ‌ما قرار گرفته است که اگرکشوی آن را باز کنند آب دیگر به جوی جاری نمی‌شود و از همان قسمت به رودخانه باز می‌گردد. بنابراین شروع و کار لایروبی با باز کردن و پایان کار با بستن کشوی وره ما خواهد بود.
بدیهی است که باز کردن یک کشوی آهنی چیز زیادی برای گفتن نخواهد داشت، اما در گذشته که این دهانه با تعدادی تیر چوبی باز و بسته می‌شده، خود حکایتی از تلاش کشاورزان نیم‌ور برای غلبه بر طبیعت است.
برای بازکردن دهانۀ وره ما که با تیرهای چوبی و بوته و خاشاک مهار شده بود، معمولاً دو یا سه نفر از داوطلبان که از پهلوانان و ورزشکاران شهر بودند به داخل آب می‌رفتند. این کار در فصل زمستان و در داخل آب سرد به توان بدنی بالایی نیاز داشت. بالای دهانۀ وره ما تیری افقی به نام شاتیر(شاه تیر) نصب شده بود. وظیفه شاه تیر این بود که به موازات کف دهانۀ وره ما، تیرهای عمودی را سر جای خود نگه دارد.
سر تیرهای عمودی را از زیر شاتیر و از سمت چپ می‌بریدند، در حالی که ته تیر با طنابی مهار شده بود. با بریده شدن هر تیر افرادی که در بالا ایستاده بودند تیر را به بالا می‌کشیدند تا تیر به داخل رودخانه نرود. پس از آنکه تمام تیرها بالا کشیده شدند فشار آب به گل و لای دهانه باعث می‌شود تا آنها به داخل رودخانه سرازیر شوند و دهانۀ وره ما باز شود و آب به داخل رودخانه برگردد.
پس از گذشت ۴ الی ۶ روز که جوی آب کمی خشک شد و امکان لایروبی مهیاگردید، شب هنگام یکی از اهالی به پشت بام خانه میرفت و جار می‌زد تا مردم را برای شروع لایروبی خبرکند. جارچی با صدای بلند می‌گفت: «اوی خلق الله، آبا از جوب انداختیم، فردا می‌خواهیم بریم جوبا بروفیم(لایروبی کنیم)، هر کی کارگراشا را بندازه.»
جارچی چند بار این پیغام را برای اهالی فریاد می‌زند تا مطمئن شود که کشاورزان صدای او را شنیده‌اند. اما نحوۀ مشارکت و حضور کشاورزان در انجام این کار نیز براساس حساب وکتاب است. هر کشاورز به میزان حقابه خود در لایروبی شرکت می‌کند. هر ۲۴ جریب زمین کشاورزی را یک پاگاو، ۱۲ جریب را نیم ‌پاگاو و ۶ جریب را ربع پاگاو می‌گویند. هر کس دو پا گاوآب داشته باشد باید هر روز در لایروبی شرکت کند. کسی که یک پا گاو دارد یک روز در میان و آن کس که نیم پا گاو دارد هر هشت روز یک روز در کار شرکت می‌کند.
معمولاً در هر روز لایروبی بین ۸۰ تا ۱۲۰ نفر شرکت می‌کردند. از آنجایی که زمین‌های نیم‌ور شش دانگ است و باقرآباد نیز یک دانگ محاسبه می‌شود، میراب برای شروع لایروبی مسیر را به شش قسمت تقسیم می‌کند و به هر دانگ یک قسمت می‌رسد و قسمت هفتم که به آن دانگ آخر می‌گویند متعلق به باقرآبادی هاست. دانگ‌ها نیز بین کشاورزان به سبب قرار گرفتن زمین‌هایشان در مناطق مختلف تقسیم بندی می‌شوند که به شرح ذیل می باشد:
دانگ اول و دوم: زمین‌های اربابی
دانگ سوم: از وارگو حاج رضا تا وارگو سکول
دانگ چهارم: از درآسیاب تا وارگو سر گُله زرد
دانگ پنجم: زمین‌های ولاستون
دانگ ششم: از وارگو جوب بغله به پائین
تقسیم بندی محل لایروبی بین دانگ‌ها به گونه‌ای است که سختی مسیرها در آن لحاظ می‌شود تا دانگ‌ها در زمان تقریباً یکسانی مسیر خود را لایروبی کنند. هرگاه کشاورزی، نمی‌توانست خودش در بخشی یا تمامی از سهم لایروبی خود شرکت کند باید کارگری به جای خود بفرستد یا پول کارگری را به میرآب بپردازد.
لایروبی در روز اول از سمت وز «در آسیاب» در نیم‌ور آغاز می‌شود و تا وز باقرآباد ادامه پیدا می‌کند، چرا که این قسمت تنها مخصوص کشاورزان نیم‌وری است که دو روز طول می‌کشد، و از وز باقرآباد تا بند، کشاورزان باقرآبادی نیز که حدود ۲۰ نفر هستند به آنها اضافه می‌شوند.
کار لایروبی هر روز از ساعت ۸ صبح شروع و درساعت ۱۲ از هردانگ یک یا دو نفر مسئول جمع‌آوری هیزم و درست کردن چای می‌شوند. پس از خوردن ناهار و چای و خواندن نماز و کمی استراحت، کار در عصر نیز ادامه پیدا می‌کند.
در ابتدا و تا حدود یک کیلومتر، مسیر تقریباً هموار و کم ارتفاع است و هر فرد به تنهایی می‌تواند گل ولای را به خارج از جوی بریزد. به تدریج عمق جوی افزوده می‌شود و ریختن گل و لای سخت‌تر، بنابراین با اضافه شدن عمق نفرات بیشتری بایستی بایکدیگر همکاری کنند تا گل را به بیرون بریزند.
دکتر فرهادی در کتاب فرهنگ یاریگری انجام این کار را اینگونه شرح می‌دهد: «….چون در همین فاصله به تدریج به عمق نهر افزوده می‌شود. کم‌کم ریختن گل و لای در هر نقطه به وسیله دو نفر انجام می‌شود، بدین ترتیب که یک تن در نهر و دیگری که به آن “بالا سری” می‌گفتند در میانه شیب دیوارۀ نهر کار می‌کند. بالا سری در زیر پای خود، پله‌ای درست می‌کند که به آن “آخوره” می‌گویند. کسی که در نهر کار می‌کند، گل و لای را در آخوره می‌ریزد و بالا سری آن را از آخوره به بالای دیواره نهر می‌ریزد.کمی بالاتر، عمق نهر از این هم زیادتر می‌شود و جوی روبان بایستی در گروه‌های سه نفری کار کنند. … به تدریج به عمق نهر افزوده می‌شود، اما در برخی از جای‌ها، علاوه بر این، به سبب ناهمواری و فراز و فرود زمین، عمق نهر تا سطح زمین بسیار زیاد می‌شود، همچون محل‌هایی به نام لِنگَه بیدی و سنگ گُرده و … . در محلی به نام درچاه بالا، ژرفای نهر باز هم بیشتر می‌شود در برخی جای‌ها در درچاه بالا، تعداد بالاسری ها به ده نفر می‌رسد.
لازم به گفتن است که در جاهای عمیق جویروبان دیگر به صورت دانگ‌های جداگانه کار نمی‌کنند و نیروی گروه یک کاسه و یکجا می‌شود. پرژرفاترین و مشکلترین جا برای لایروبی محلی است به نام “لُغوُ وَرز “. در اینجا، علاوه بر اینکه نهر بسیار گود است، موقعیت آن طوری است که تنها می‌شود گل و لای را از سمت جنوب آن بالا ریخت. محلی که این وضعیت را داراست در حدود سی تا چهل متر طول دارد.
قسمتی از این محل که دارای گودی بیشتری نسبت به کف نهر است مرکز قرار می‌دهند و با کاری توانفرسا، نخست گل و لای را از دو سوی جوی به مرکز می‌آورند. در اینجا چهار نفر می‌مانند و بقیه دو نفر دو نفر در ۲۲ آخور در شیب دامنه جنوبی نهر مستقر می‌شوند و هر دو نفر یک آخور زیر پای خود می‌بندد. بدین ترتیب ۴۴ نفر در دامنه و ۴ نفر در نهر به کار ادامه می‌دهند.
چون کار در نهر بسیار مشکلتر از پله‌ها (آخوره‌ها) است از چهار نفری که در نهر می‌مانند به نوبت دو تن استراحت می‌کنند و دو تن گل انباشته شده در نهر را به آخوره می‌ریزند. اگرچه در لغو ورز کار از هر جای دیگر مشکلتر است، اما هیجان شور و حال جمع نیز به حداکثر خود می‌رسد و این از معجزه‌های کار گروهی و صمیمانه است.
تراکم و توقف جمعیت در یک جا و در زمانی نسبتاً طولانی سبب می‌شود که صحبت‌ها و شوخی‌ها در لغو ورز گُل کند. در عین حال، جمعیت طوری قرار گرفته‌اند که تقریباً همه یکدیگر را می‌بینند و صدای یکدیگر را می‌شنوند. در چنین موقعیت دشواری، گاه آنها که در نهرکار می‌کنند برای شوخی و خوشمزگی و سر به سر گذاشتن با بالاسری‌های خود، به جای اینکه دو نفر گل بالا بریزند، چهار نفری شروع به کار کردن می‌کنند و هر چه بیشتر گل و لای را به آخوره بالا می‌ریزند تا آنکه بالاخره دو نفر بالایی نمی‌توانند از عهده برداشتن گل‌ها برآیند. و آن را به نفرات بالایی خود برسانند و در گل می‌مانند. البته سایرین کم و بیش ناظر بر این جریان هستند و هرکس به طنز و هزل سخنی می‌گوید، و از شوخ طبعان جوابی در له یا علیه، در رد یا تأیید سخن خود می‌شنود، و خلاقیت در حاضر جوابی‌ها غالباً جمعیت را یکپارچه می‌خنداند. وقتی درماندگی بالاسری‌های آخوره اول محرز شد، اگر جمعیت- در کل – به دلایلی چندان دل خوشی از آن دو نداشته باشد، یکی از بیل‌دارها که با یک نفر و یا هر دوی آنها خرده حساب یا دق دلی دارد به شوخی (مگر نه این است که شوخی ظریفترین نوع جنگیدن است) با صدای بلند می‌خواند:
باه ….. خانم شمایید؟ جمعیت یک صدا می‌گویند: اوی شواش
از باغ شاه می‌آیید؟ – اوی شواش
کُلیجه سَمور رو دوشت- اوی شواش
ریختن به گَل و گوشِت- اوی شواش
البته نام طرف یا طرف‌ها را در اول مصراع بیت اول می‌آورد. این شعر کلیشه‌ای است و در مواقع باختن در مسابقه و عقب افتادن از کار به شکل بارز آن، به قصد هجو یا شوخی، خوانده می‌شود. پس از لایروبی لغو ورز، جویروبان همچنان به طرف بالا (بند) جلو می‌روند و پس از گذشتن از محل‌های مشهوری، همچون سنگ گرده، درچاه پایین، لامِکشان، چاه بغله و در چاه بالا، بالاخره پس از ۱۲ تا ۱۶ روی کار سخت و توانفرسا به بند وره ما می‌رسند. یعنی با کاری معادل چهار سال کار مداوم و بدون تعطیلی یک تن.»
علاوه بر لغو ورز لایروبی در محل‌هایی به نام «کارکارا، حوض حاجی اکبری، در چاه بالا و در چاه پایین» نیز از همه سخت‌تر بود.
در طول کار کردن افرادی به عنوان سقّا بوسیلۀ کوزه به کارگران آب خنک می‌دادند. نقل است که در این اواخر شیخ محمدحسن با کوزه در بین کارگران آب خنک توزیع می‌کرده و این شعر را می‌خوانده:
آب چشمه هرزه
بخور که خنک و بی مرضه
(چشمه هرز نام چشمه آبی است در کنار رودخانۀ لعل بار که آب خنک و گوارایی دارد و هنگام آب خوردن آب،‌آن را به آب چشمه هرز نسبت می دادند.)
لایروبی تا بند انجام می‌شود و بعد از آن نوبت به تأسیسات بند می‌رسید. جایی که بایستی گل و لای در چاه بالا و در چاه پایین، شتر گلوه و کوره آن نیز لایروبی و پاکسازی شوند. تا قبل از اصلاحات ارضی بر اساس سنت رایج لایروبی محل‌هایی مثل شتر گلو و درۀ لامکشان به عهدۀ مالکان و بعد از آن نیز به عهدۀ خود کشاورزان بود. این کار را مُقَّنی‌ها انجام می‌دادند، چرا که کار تخصصی بود و نیاز به مهارت داشت. هم زمان با لایروبی جوی توسط کشاورزان، مقنی‌ها نیز به کمک تعدادی از کشاورزان مشغول لایروبی در این قسمت هستند که بین ۱۰ تا ۱۵ روز طول می‌کشد.
آب از «در چاه بالا» وارد تأسیسات بند می‌شود و پس از طی مسافتی در حدود ۱۵ متر به محلی می‌رسد که کوره دو شاخه شده، و پس از سه متر مجدداً کوره یکی می‌شود. به نظر می‌رسد این ساختار برای جلوگیری از مسدود شدن کوره باشد، چرا که با برخورد اشیایی مثل تنه درخت، شکسته و خرد شده و کوره دچار گرفتگی نمی‌شود.
پس از ۸ متر به محوطه‌ای می‌رسیم که«آشغال گیر» نام دارد.آشغال گیر اتاقکی است با ابعاد سه در سه متر که کف آن با سطح آب در تماس است و هر شیء سبکتر از آب به داخل آن هدایت و در آنجا انباشته می‌شود.
پس از آن آب وارد چاهی به نام «تنوره خشکه» می‌شود که عمقش یک و نیم متر است و پس از آن وارد کوره شده و از در چاه پایین بیرون می‌آید.
به غیر از چاه بالا و چاه پایین، دوچاه دیگر نیز در مسیر لامکشان وجود دارد. یکی چاه بغله با ۱۰ متر ارتفاع و دیگری چاه گرده با عمق ۱۵ متر، که از این چاهها برای لایروبی و بیرون بردن گل و لای استفاده می‌شود. از آنجا که این مسیر در دل سنگ عبور می‌کند، و آب با سرعت کمی حرکت می‌کند، مواد آهکی موجود بر روی سنگ رسوب می‌کند و در اصطلاح محلی”سِر می‌بندد”، بنابراین لازم است که این رسوبات نیز هر چند سال یکبار از بدنه سنگ ها جدا و پاکسازی شود، در غیر اینصورت پس از چند سال این رسوبات حجم زیادی از فضای کوره‌ها را اشغال کرده و اجازه عبور آب را نمی‌دهند. بعد از خرد کردن رسوبات، با کمک چرخ و دَلو آنها را از طـریق چاه ها به بیرون منتقل می‌کردند.
کار لایروبی جوی نیم‌ور علاوه بر کار، شامل فرهنگ خاص خود نیز می‌باشد. فرهنگی که کار سخت را با کمک شوخی‌های رایج در آن قابل تحمل کرده و از سختی آن می‌کاهد.
اشعار نغز و مطالبی طنز گونه که افراد را برای لحظاتی از کار کردن فارغ کرده و روحیه و انگیزه‌ای مجدد می‌بخشد، به ویژه آنکه در این آبادی که همۀ اهالی نسبت به هم شناخت دارند و از احوالات یکدیگر باخبر هستند. دکتر فرهادی در این خصوص می‌گوید: «…در تمام مدت لایروبی و بستن بند وره ما، هرگاه که جمعیت احساس خستگی و درماندگی کند، یکی از بیل‌دارها که غالباً صدای نسبتاً خوشی نیز دارد. می‌خواند: اگر ناتوانی بگو یا علی!
جمعیت یک صدا می‌گوید: یا علی
اگر خسته جانی بگو یا علی
جمعیت: یا علی
چو بینی تنت را به دام بلا
مترس از بلا و بگو یا علی
جمعیت: یا علی
با این یا علی گفتن‌ها گروه انگار نیروی تازه‌ای می‌گیرد و ملال و خستگی را از تن می‌تکاند.» بدین ترتیب پس از چند روز کار طاقت فرسا و سنگین کار لایروبی جوی تمام می‌شد و کشاورزان خود را برای کار در فصل بهار آماده می‌کردند.
در سال های اخیر تغییرات زیادی در لایروبی مشاهده می‌شود،که اولین تغییر آنجاست که قسمت‌هایی از جوی اکنون بتونی شده و کار را بسیار راحتتر کرده است، هم برای لایروبی و هم برای کاهش هدر رفت آب با ارزش. همچنین با استفاده از ماشین آلات و تکنولوژی روز کار لایروبی با سرعت بیشتری انجام می‌گیرد. در گذشته فاصلۀ بین آبادی تا جوی را با الاغ و دوچرخه طی می‌کردند، اما اکنون این مسیر با استفاده از وسایل نقلیه موتوری طی می‌شود که سرعت کار را بالا می‌برد.
استفاده از وسایلی مثل تراکتور و کمپرسور هوای فشرده و دیگر وسایل نیز انجام کار‌های سنگین را تسهیل کرده است.
ضمن آنکه تغییرات اجتماعی محیط کار و اشتغال و در نتیجه عدم تمایل جوانان به کار کشاورزی، باعث کمبود نیروی کار در این بخش گردیده است، در نتیجه در این سال‌ها لایروبی جوی همیشه با کمبود نیرو مواجهه بوده است، به ویژه آنکه از رونق افتادن کشاورزی به دلیل خشکسالی نیز مزید بر علت شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.