یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ شماره ۱۱۴۴
نیم ور؛ کهنسال نام آور
بخش سی و هشتم/ فصل پنجم
مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
-۸کفتر خون(کبوتر خانه )
یکی دیگر از بناهای نیمور که اکنون تخریب شده و دیگر اثری از آن باقی نمانده است کبوتر خانهای بوده است که در نیمور به آن «کفترخان یا کفترخون» میگفتند. این بنا ابتدای جادۀ غربی دشت نیمور قرار داشت.
اهمیت کبوترخانه در کشاورزی سنتی ایران مربوط به تولید کود بوده است. در طول تاریخ نیز از جانب حاکمان برای احیای کشاورزی فرامینی در جهت حفظ و نگهداری کبوترخانهها صادر میشد و در عصر صفوی حتی امتیاز ساختن آن نه تنها به خارجیها بلکه به ایرانیان غیر شیعه نیز داده نمیشد.
علاوه بر آن کبوتر همیشه در نگاه مردم ایران و حتی جهان به عنوان سمبلی از صلح و دوستی شناخته میشود، و این امر توجه ویژه ایرانیان را به این پرنده از دیر باز نشان میدهد. در روایات اسلامی نیز هر کجا از این پرنده ذکر شده به عنوان بلاگردان و یاری مهربان و برکت دهنده به خانه ذکر شده است.
برج کبوتر یا کبوترخانه محلی است که کبوتر در آن آشیانه میسازد. کبوترخانهها به نام برجهای کبوتر، ورده، برج حمام وکفترخان نیز خوانده شدهاند.
پیشینهکبوترخانهها هنوز روشن نیست و اینکه نخستین کبوترخانه به عنوان یک کارخانۀ کودسازی در چه تاریخی و در چه مکانی از جهان ابداع شده است. اما شواهدی در دست است که براساس این مدارک و شواهد موجود کبوترخانهها در قرن چهارم هجری وجود داشته و ساخته میشدهاند. البته شایان ذکر است که ساخت این بناها قبل از قرن چهارم هجری آغاز شده بود لیکن بر اساس مدارک موجود پیشینه آنها تا ۱۲۰۰ سال پیش میباشد.
ماده اصلی ساختمان برجهای کبوتر خشت خام بوده که روی آنرا با گل اندود میکردهاند. طرح معماری بنا بنحوی بوده که حداکثر تعداد لانههای کبوتر با حداقل مواد و مصالح ساخته میشده است و عمارتی بلند و میان تهی اما محکم و فشرده پدید میآورده است.
کبوترخانهها را از لحاظ شکل و نوع میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود که عبارتند از: ۱- کبوترخانههای استوانهای ۲- کبوترخانههای مکعبی ۳- کبوترخانههای چندقول (صندوقهای)
کفترخان نیمرو مکعبی بوده است که نمونههای آن در خمین و گلپایگان نیز دیده میشود، هر چند دکتر فرهادی معتقد است، معماری این کبوترخان، پیچیدهتر از کبوترخانههای منطقۀ خمین، گلپایگان و خوانسار بوده و هم سبک کبوترخانههای اصفهان میباشد.
ضمن اینکه آقای دکتر ناصری فرد در خصوص کبوترخانههای خمین مینویسد: «کبوترخانههای خمین، بیشتر مستطیلی شکل بوده که دیوارهای بالایی آن کنکرهدار و با نوارهایی از گچ، سفید میشده و از هنر معماری خاصی برخوردار بوده است» (از ۷۱ کبوترخانۀ خمین همگی بجز یک مورد همگی مستطیل شکل بوده اند.)
با توجه به اینکه اکنون این بنا تخریب شده است، لیکن دسترسی و مطالعه ساختمان آن امکانپذیر نیست، اما با توجه به آنچه از کهنسالان نیمور شنیده شده و ویژگیهای که از آن نقل گردیده این کبوترخانه مکعب شکل بوده است. در کبوترخانههای مکعبی برخلاف برجهای کبوتر استوانهای، روی بام برجکهای ورود و خروج کبوتر وجود ندارد و ورود و خروج کبوترها از بدنه برج صورت میگیرد. برای نیل به این منظور در قسمتهای بالایی بدنه برج استوانههای کوچک سفالی قرار داده شده بود و کبوتران از طریق سوراخ این تنپوشهها به کبوترخانه رفت و آمد میکردند.
همچنین در کتاب نامۀ کمره (جلد دوم ) دکتر فرهادی در خصوص ساختمان کفترخانههای خمین شرح مفصلی آورده است که در یک نمونه از این کفترخانهها که ساختمانی شبیه به ساختمان کفترخانۀ نیمور دارد، آورده است: «کبوتران را از طرف داخل از حدود نیم متر به بالا لانه سازی یا به اصطلاح سوراخ بندی میکردند. ارتفاع و طول و عرض هر لانه باید طوری باشد، که یک جفت کبوتر داخل آن بچرخد. سوراخبندی لانه کبوترها بطور متناوب روی یکدیگر تا سقف ادامه مییابد. هر لانه کبوتر در حدود ۱۸ الی ۲۲ سانتیمتر ارتفاع و به همین اندازه عرض و در حدود ۲۷ تا ۳۲ سانتیمتر عمق داشت.
بدین ترتیب در کبوترخانهای به طول ۲۰ و عرض داخلی ۳ و ارتفاع ۱۰ متر در حدود دو هزار لانه کبوتر تعبیه میشود، که میتواند گنجایش بیش از چهارهزار کبوتر و جوجه کبوتر را داشته باشد.»
آخرین بقایای کفترخون – دهه ۶۰ عکس: شهاب علامی
پس از اینکه دیوارههای کبوتر خانه به نصف رسید، پنجرههایی ساخته میشدند که بین ۱۰ تا ۲۰ سوراخ برای رفت و آمد کبوترها داشت. این سوراخها به اندازۀ عبور کبوتران تعبیه شده بود تا از عبور حیوانات و پرندگان بزرگتر به داخل آن جلوگیری کند.
برای جلوگیری از ورود مار نیز به داخل کبوترخانه که یکی از دشمنان اصلی کبوتر است، تدابیری اتخاذ شده بود، از جمله آنکه قوسهایی از پائین به طرف داخل بر روی دیوارۀ خارجی تا ارتفاع دومتری ایجاد میکردند تا مار نتواند به بالا بخزد. همچنین دری جهت تخلیه کود تعبیه شده بود که کودها را از طریق آن خارج و دوباره با سنگ و خشت میبستند.
برای تسهیل در ورود و خروج کبوتران در بدنه خارجی برج، چوبهایی نزدیک تنپوشهها تعبیه شده بود وکبوترها ابتدا روی آنها نشسته و سپس از طریق سوراخهای تنپوشه وارد کبوترخانه میشدند.
در اینگونه کبوترخانهها برای افزایش استحکام کبوترخانه دو دیوار طولی را که بیشتر در معرض خرابی حاصل از نیروی وارده هستند توسط تیرهای چوبی بصورت عرضی کلافکشی کرده و دو دیوار را در نقاط متعددی به هم متصل نمودهاند.
«این بناها علاوه بر علومی مثل فیزیک، ریاضی، سازه، معماری و… از علومی مانند فرهنگ مردمشناسی(در شناسایی و مطالعه قوانین اجتماعی و مدنی حاکم بر اداره بهرهبرداری و مالکیت کبوترخانهها)، جانورشناسی (در کشف روانشناسی جانوری و ارتباط ویژه انسانی ـ جانوری)، محیط شناسی(در بررسی کیفی وکمی نقش کبوترخانهها در فعال کردن چرخهها و اکوسیستمهای محیط)، نتایج تاریخشناسی (در شناخت قدمت، پیشینه و جایگاه فرهنگی، اجتماعی کبوترخانهها در مقاطع مختلف تاریخی)، ادبیات (در پیگیری نقش کبوترخانهها در فرهنگ ادبی و محاورهای و سنتها و صنعتهای ادبی) و مهمتر از همه اقتصاد کشاورزی (در شیوه امین مهمترین نیاز کشاورزی پس از آب.. کود و نحوۀ بهرهبرداری از کبوتران برای تأمین این مهم) نیز بهره بردهاند.»
طراحی و عملکرد کفترخان بسیار جالب و عالمانه بوده به گونه ای که در جذب کبوتران و خلق زیستگاهی امن برای کبوتر، حیرت برانگیز بوده است.
دقت در اجرای ساخت کفترخان به حدی بوده است که درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر میرسانیده زیرا اگر حتی یک مورد پرنده یا حیوان مهاجمی به درون این کبوترخانه راه مییافت، هرگز هیچ کبوتری احساس امنیت نمیکرد و کبوترخانه خالی از حضور کبوتران میشد.
آقای اکبر آقامحمدی از کشاورزان نیموری در باره کفترخون میگوید: «کفترخون به ارتفاع ۱۲متر به صورت چهار گوش و بالای آن سوراخهای متعددی وجود داشت که کبوتران در آن لانه داشتند و از فضولات آن برای کشاورزان استفاده میکردند. همچنین حاج عباسعلی رجبی نیز میگوید: کبوترخانه محل تجمع کبوتران بوده که از مدفوع آنها برای استفادههای کشاورزی سود میبردند همچین از گوشت و تخم کبوتران نیز استفاده میشده است.»
به نظر میرسد با ورود کود شیمیایی به زمینهای کشاورزی و بیاهمیت شدن کفترخون این بنا به فراموشی سپرده شد و تا سال ۱۳۶۰ نیز بخشی از آن باقی بوده است.
-۹کاروانسراهای نیم ور
نیمور دو کاروانسرا به نامهای کاروانسرای عزیزالله و کاروانسرای مشهدی احمد نیز داشته که اکنون اثری از آنها دیده نمیشود. وجود کاروانسرا در این شهر نشان دهنده آن است که مسیرهای مهمی از آن عبور کردهاند که از جمله میتوان به کاروانهای تجاری اشاره کرد.
با توجه به اینکه شهرهای دلیجان و قم و کاشان از سمت شرق و شهرهای محلات و خمین و گلپایگان و اراک از سمت غرب به این شهر تردد میکنند، وجود این کاروانسراها نشان میدهد که مسیرهای اصلی ارتباطی این شهرها از نیمور عبور میکرده است.
-۱۰کارخانۀ پنبه
نیمور زمانی یکی از مراکز مهم کشت پنبه در منطقه بود و علاوه بر تأمین نیاز مردم به این محصول بسیار مهم برای پوشاک، با فروش مازاد آن بخشی از درآمد کشاورزان نیز محسوب میشد. برای جمعآوری و خرید پنبۀ تولیدی در نیمور، کارخانۀ پنبه توسط روسها در جریان جنگ جهانی اول ساخته شده بود. در سال ۱۳۱۶ کارخانۀ پنبهای توسط صدرالاشراف در محلات ساخته شد که بسیار مجهزتر بود، به همین دلیل کارخانۀ پنبۀ نیمور از رونق افتاد و در نتیجه از آن دیگر استفاده نشد. این کارخانه بعد از روسها توسط اهالی قم خریداری گردید.
در زمان رونق آن روزانه ۱۰۰ نفر کارگر برای بازکردن گلوزههای پنبه به آنجا میرفتند.
-۱۱ حمام قدیمی
نیمور دارای یک حمام عمومی است که در میان بافت قدیم و در قسمت شمال مسجد جامع قرار دارد. قدمت آن مربوط به زمان قاجاریه است و چند بار بازسازی گردیده است.
در گذشته آب مورد نیاز آن از طریق چشمههای جنوبی نیمور تأمین میشد و دارای منبع ذخیره و تصفیۀ آب نیز بوده است. برای گرم کردن آب کورهای به نام “ تون” در حمام وجود داشت که برای روشن کردن آن مسئول حمام بایستی به بیابان میرفت و بار هیمه میآورد یا آنکه هیمه را خریداری میکرد. هیزم مورد نیاز را نیز از دشت و درختان خشک شده تأمین میکرد. اکنون سوخت آن نفت یا گازوئیل است.
آب تصفیه شده به داخل «خزینه» وارد شده تا از طریق شعلهای تون گرم شود.
حمام به شکل گنبدی شکل ساخته شده و برای روشنایی بیشتر و همچنین مسیر جابجایی هوا، بالای گنبد آن سوراخی تعبیه شده است.