خانه » جدیدترین » نگاهی گذرا به جهان سوم/۸

نگاهی گذرا به جهان سوم/۸

پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶  شماره ۷۵۸

حسن خدادادی
دکتری مدیریت

بخش هشتم
کشاورزی: بخش کشاورزی در این کشورها معمولا سنتی و مبتنی بر شیوه ها و مناسبات قدیمی مانده است و اگر در مناطقی کشاورزی مدرنیزه وجود دارد این تغییرات حاصله پیش از آن که در خدمت نیازهای داخلی این کشورها باشد بیشتر برآورده کننده نیازهای بازار جهانی می باشد .معمولا نیز به سمت تولید یک یا معدودی از محصولات خام کشاورزی ( صادراتی ) تغییر جهت داده است. در رابطه با جایگاه کشاورزی در سال ۱۹۵۰ حدودا هشتاد درصد از جمعیت کشورهای جهان سوم در روستا زندگی می کردند و این وضعیت در سال ۱۹۹۰ به حدود ۵۰% و در نتیجه سهم تولیدات کشاورزی در سال ۱۹۵۰ حدودا ۴۵ درصد تولید ناخالص ملی این کشورها بوده این وضعیت در سال ۱۹۷۰ به سی و پنج درصد و در سال ۱۹۹۰ به کمتر از بیست و پنج درصد رسیده است. پس می توان گفت بخش کشاورزی در حقیقت عقب مانده ترین بخش اقتصادی کشور های جهان سوم است و این خود عاملی جهت عقب ماندگی و یکی از ریشه های بنیادی عقب ماندگی این کشور ها می باشد. فقدان و یا ضعف کشاورزی تجاری در بسیاری از کشورهای جهان سوم معلول عوامل متعددی است نخست با توجه به شرایط نامساعد جغرافیایی نظیر کمبود اب کمبود اراضی حاصلخیز و یا گرمی بیش از حد هوا مواجه هستند دوم برخی ویژگی های اجتماعی نظیر نوع مالکیت اراضی و ساختار اجتماعی واحد های روستایی موجب زندگی شبــه معیشتی شــده است و سوم ضعف شبکه های ارتباطی و حمل و نقل در بخش روستاها و بطور کلی می توان گفت در دهه ۱۹۷۰ متوسط رشد سالانه محصولات کشاورزی در کل کشور های جهان سوم حدود سه درصد بوده و بخش اعظم ان به امریکای لاتین متعلق است و در کشور های افریقایی این رقم به کمتر از دو درصد و در برخی از کشورهای این قاره کمتر از یک درصد می باشد.
در خاتمه مشکلات اصلی بخش کشاورزی بصورت مشترک شامل:
-۱ سطح نازل امکانات و فنون جدید کشاورزی
-۲ کمبود روز افزون زمین و اب
-۳ حاکمیت بعضی مناسبات اجتماعی به بخش کشاورزی
در پایان می توان گفت از نظر کلی در بخش امکانات فقط در دهه ۱۹۸۰تنها ۱۲درصد تراکتورهای جهان به کل کشورهای جهان سوم و در این میان حدودا یک درصد آن به قاره افریقا تعلق دارد و در بخش ماشین آلات پیشرفته ۵/۵ درصد به کشورهای جهان سوم تعلق دارد در مورد مصارف سرانه کود شیمیایی در این کشـــورها حدودا ۹/۵ کیلوگــرم و در بخش افــریقا ۳/۲ کیلوگرم در حالی کـه در منطقه کشورهای پیشرفته این رقم به ۶۳/۶ کیلوگرم می باشد.
لذا با توجه به این مورد فقط در بخش مکانیزه شاهد عقب ماندگی هستیم ودر مجموع در پایان قرن حاضر حدود ۸۰ درصد مناطق زیر کشت جهان سوم با کمبود شدید یا فقدان آب مواجه هستند و امکان بهره برداری بهینه از منابع موجود آب وجود ندارد.
صنایع استخراجی: در اینجا تاسیسات و وسیله مانند معادن و صنایع استخراجی که برای بخشهای صنعت مهیا می باشد مطرح است بطور کلی صنایع استخراجی از پیشتاز ترین و توسعه یافته ترین بخشهای اقتصادی کشور های جهان سوم محسوب می شوند در اینجا بایستی چند نکته مهم را به یاد داشته باشیم.
اول اینکه صنایع استخراجی در این کشورها براساس نیازها و ملاحظات صنایع تولیدی داخلی خود این کشور ها طراحی نشده است بلکه بر اساس نیازهای صنایع تولیدی کشورهای صنعتی بوجود آمدند و توسعه یافتند در حقیقت زمانی که بهره برداری از معادن این کشورها آغاز شد خود این کشورها فاقد صنایع تولیدی جدید بودند.
دوم اینکه صنایع استخراجی در این کشورها بصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت کنترل شرکتهای خارجی قرار دارند. محصولات استخراج شده نیز معمولا بصورت خام یا با انجام عملیات ساده اولیه به خارج صادر می شوند بطوری که کشورهای جهان سوم سالانه ۵۰ درصد سنگ آهن دنیا را استخراج می کردند چیزی کمتر از ۵ درصد تولید فولاد دنیا را در دست داشتند و در سایر مواد معدنی در وضعی از این بدتر داشتند.
سوم اینکه بهره برداری از منابع و معادن کشورهای جهان سوم در شرایط ناعادلانه ای یعنی همزمان با حاکمیت استعماری یا نیمه استعماری بر این کشورها آغاز شدند حال برای اینکه کشورها و شرکتهای خارجی در آن هنگام این صنایع را ملک مطلق خود می دانستند.
لازم به یاد آوری است که بخش اعظم مواد اولیه مورد نیاز اقتصاد صنعتی در جهان معاصر از کشور های جهان سوم تامین می شود بطوری که فقط در سال ۱۹۸۰ حدود ۸۰ درصد قلع ، فسفات ۷۶ درصد، نفت ۷۰ درصد بوکیست ۶۰ درصد، منگنز ۵۳ درصد ، مس مصرفی دنیا را کشورهای جهان سوم تامین می کردند حال می توان گفت حدودا ۹۰ الی ۱۰۰ درصد مواد اولیه کشور های صنعتی از جهان سوم تـامین می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.