خانه » پیشنهاد سردبیر » در حسرت نگاه نو

در حسرت نگاه نو

پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۸۳۶

گفت و گوی وقایع استان با عباس جلایی کیا استاد ظرافت در منبت کاری

فاطمه چاپاری: صنایع دستی در ایران همواره مورد علاقه مردم بوده، هر کدام از ما در میان آشنایان و اقوام خود کسی را می شناسیم که ذوق خود را در زمینه های مختلفی چون میناکاری، سفالگری و … به کار گرفته است اما متاسفانه در نبود بسترهای لازم برای نمایش و فروش تولیدات هنری این ظرفیت های بومی هرز می رود، متاسفانه نگاه کهنه مدیران صنایع دستی به ویژه در استان مرکزی مانع از تحقق نقش این نهاد در حمایت از هنرمندان و پرورش ظرفیت های فرهنگی، هنری و اقتصادی این حوزه شده است، به گفته عباس جلالی کیا استاد ظرافت در هنر منبت کاری افزایش بهره وری اقتصادی کارگاه های صنایع دستی نیازمند تجاری سازی است و در این میان ایجاد بستری برای آشنایی هنرمندان با یکدیگر در جهت کار گروهی تولید و توجه به امر بازاریابی از جمله موارد مهمی است که ارگان هایی چون اداره صنایع دستی در  پرداختن به آن کوتاهی کرده اند.
عباس جلایی کیا هنرمند منبت کاری در استان مرکزی است که به واسطه مهارت در ساخت کارهای ظریف در طی دهه ها فعالیت خود توانسته موفقیت های پرشماری را در جشنواره های مختلف رقم بزند. وقایع استان به مناسبت فرارسیدن روز جهانی صنایع دستی گفت و گویی با وی داشته که در ادامه می خوانید.

آقای جلایی کیا از کی و چطور کار منبت را شروع کردید؟
من در سال ۷۲ در هنرستان به رشته منبت کاری با چوب علاقمند شدم و کارهای کوچکی را با ابزارهای ساده انجام می دادم تا اینکه با استاد احمدی در اراک آشنا شدم و ۵ سال در کارگاه ایشان شاگردی کردم و بعد از آن فعالیتم را در کارگاهی در خانه پدری ام ادامه دادم تا اینکه کارگاه مستقلی تشکیل دادم و همچنین در رشته های هنرهای چوبی و سپس صنایع دستی نیز تحصیلاتم را ادامه دادم و تا کنون در کارگاه شخصی ام مشغول کار بوده ام.

کمی بیشتر از موفقیت های پرشماری که در این سال ها موفق به کسبشان شدید بگویید..
در سال های قبل در نمایشگاه ها و جشنواره های مختلفی شرکت کردم و موفق به کسب عنوانی پرشماری در این زمینه شده ام و تعدادی از آثارم هم در موزه و مجموعه های شخصی نگهداری می شود. در سال ۲۰۱۶  نیز افتخار حضور در مسابقات جهانی ابیلمپیک فرانسه را داشتم.

چه چیزی در منبت تا این اندازه شما را جذب کرده است؟
من در دوره دبستان هم کاردستی هایم را با استفاده از چوب می ساختم و تراشیدن چوب و شکل دادن نقش ذهنی خودم در آن برای من لذت بخش بود، البته پدربزرگ من علی رغم سواد اندکی که داشت انسانی متعالی بود و نقاشی و خط کار می کردند و تشویق های ایشان در علاقمندی من به هنر تاثیر داشت و بعد این علاقه به سمت کار منبت با چوب سوق پیدا کرد.

خیلی ها منبت کار می کنند، وجه تمایز کار شما چیست که مورد استقبال علاقمندان قرار گرفته است؟
ویژگی های منحصر به فرد چوب باعث زمانبر شدن کارهایی چون منبت می شود و تراشیدن آن نیازمند دقت و ظرافت زیادی است چرا که در غیر این صورت کار آسیب می بیند، من پس از مدتی در کار منبت کاری خط به سمت نقش و نگارهایی حرکت کردم که ظرافت بسیاری داشتند و مهارتی که در شکل دادن این ظرافت ها به دست آوردم به عنوان ویژگی شاخص کارهای من مورد توجه قرار گرفت.

لطفا کمی بیشتر از کار با چوب و جنس های مختلف آن بگویید؟
هر چوبی برای منبت کاری مناسب نیست و تنها از نمونه های محدودی چون چوب گلابی می توان نام برد که به دلیل رنگ و بافتی که دارد برای این کار مناسب است به طوری که نه خیلی سخت و شکننده است و نه خیلی نرم که کار تراش دادن را ناممکن کند اما از نظر دوام و استحکام چوب شمشاد انتخاب بهتری است، چوب عناب نیز از نمونه های خوبی است که برای کارهای با رنگ تیره مورد استفاده قرار می گیرد و چوب چنار و گردو هم برای کتیبه ها و درهای اماکن متبرکه مورد استفاده قرار می گیرد.

آیا شما کارهای خود را بر اساس نقشی از پیش تعیین شده می سازید یا خیر؟
کارهای من با طرحی از پیش مشخص شده در سطوح تخت چون تابلو و منحنی مثل تمپک انجام می شود و کمتر به ساخت مجسمه های چوبی پرداخته ام.

آثار شما محدود به نقوش سنتی است یا طرح های مدرن را هم کار می کنید؟
بله کارهای انتزاعی هم انجام می دهم.

آیا منبت کاری به عنوان یک حرفه در طی این سال ها پاسخگوی مخارج زندگی شما بوده است؟
بسیاری از بچه هایی که منبت کار می کردند به سمت دیگر شغل ها رفتند اما من منبت کاری را به عنوان شغل اصلی ام دنبال می کنم و به عقیده من از نظر اقتصادی بهتر است منبت کاری را به عنوان شغل دوم انتخاب کرد چون در غیر این صورت سختی هایی دارد و گاهی پاسخگوی مخارج زندگی امروز نیست.

شما از دهه ۷۰ این حرفه را دنبال می کنید، طی این مدت از نظر اقتصادی وضعیت کار چه تغییر کرده؟
سخت تر شده اما می توان از تکنولوژی و مایشن آلات هم در این زمینه بهره برد چرا که کارهای چوبی تنوع بسیاری دارند، اما من تجاری حرکت نکردم و منبت کاری دستی را دنبال کردم که هر چند در آن هم ابزار دستی و برقی به کار می رود اما این گونه نبوده که کلا با استفاده از ماشین باشد، برای تجاری کردن کار منبت قطعا باید یک تیم تشکیل شود به گونه ای که وظایف طراحی، کار با ماشین،  پرداخت نهایی و بازاریابی را افراد مختلفی بر عهده بگیرند چون هزینه تهیه یک ماشین برش خیلی بالا است و لازم است در ابتدا بازار محصول را پیدا کرد و سپس تیمی تشکیل داد تا به طور مرتب تولید ادامه یابد اما من کار انفرادی را پیش گرفتم از ابتدا.

می خواستم بپرسم به نظر شما سازمان صنایع دستی توانسته نقش خود را در حمایت از هنرمندان این حوزه به خوبی ایفا کند؟
من از همان ابتدا با این سازمان آشنا شدم، وقتی به واسطه آگهی جذب نیروی کارگر به استاد احمدی مراجعه کردم و متاسفانه متوجه شدم کس دیگری در آن جا مشغول به کار شده و به پیشنهاد استاد به صنایع دستی مراجعه کردم تا من را به ایشان معرفی کنند و بتوانم در کلاسی که قرار بود برگزار شود به طور رایگان زیر نظر ایشان آموزش ببینم، جالب است بدانید حدود سه سال طول کشید و در پایان هم به دلیل نرسیدن متقاضیان کلاس به حد نصاب این اتفاق نیفتاد و در نهایت خودم مستقیم به صورت نیروی کارگری در پیش استاد احمدی آموزش دیدم.
اما سازمان صنایع دستی اقداماتی را در زمینه بیمه هنرمندان، تشکیل نمایشگاه ها و ارائه تسهیلات انجام داده اما با قیمت دستگاه ها کافی نیست، به گفته خود آقای کاظمی معاون صنایع دستی استان، هنرمند تنها وظیفه تولید را دارد و لازم است سازمان صنایع دستی در کار بازاریابی نقش پررنگ تری داشته باشد.

یعنی شما معتقدید نهاد صنایع دستی روش های کهنه ای را پیش گرفته که در دنیای امروز به هنرمندان کمکی نمی کند؟

دقیقا همین طور است، اراک شهری صنعتی است با کارخانه های زیاد که در مراسمات خود به کارکنانشان هدیه می دهند چه اشکالی دارد در این مراسمات از صنایع دستی استفاده کنند همین باعث تشویق هنرمندان خواهد شد اما همین اتفاق هم نمی افتد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.