خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارش کامل مرگ نوزاد ۱۰ روزه در بیمارستان قدس/گلایه های یک پدر

گزارش کامل مرگ نوزاد ۱۰ روزه در بیمارستان قدس/گلایه های یک پدر

چهارشنبه ۱۴ مهر ۹۵ شماره ۴۳۳

وقایع استان:
در شماره ۴۲۷ روزنامه وقایع استان گزارشی با عنوان «مرگ مشکوک» مبنی بر مرگ نوزادی چند روزه در بیمارستان قدس اراک به دلیل کوتاهی یکی از پرستاران چاپ شد، از آنجاییکه گزارش ارائه شده مبتنی بر صحبت های پدر این نوزاد بود. برای پیگیری آنچه اتفاق افتاده بود و توضیح از سوی بیمارستان قدس تلاش برای گفتگو با رییس و مدیر بیمارستان بی نتیجه ماند و بیمارستان قدس هیچ توضیح قانع کننده در دفاع از عملکرد پرستار و کادر خود نداشت. در ادامه متنی که پدر این نوزاد از دنیا رفته بعد از ادعای بیمارستان به تکذیب سخنان گفته شده توسط وی، به صورت کتبی برای ما ارسال کرده است را می آوریم. آنچه در ادامه می آید شرح کامل ماوقع از زبان پدر نوزادی است که شاید حالا کمی آرام تر شده و تمرکز و تسلط بیشتری بر آنچه گذشته دارد:
«پسر ما در تاریخ ۲۰/۶/۹۵ به دنیا آمد. فردای آنروز از بیمارستان بدون هیچ مشکلی با دستور دکتر شیفت ترخیص شد. به ما گفته شده بود روز ۲۴/۶ برای تست تیروئید به درمانگاه روبروی بیمارستان مراجعه کنید. در زمان مرخصی هم هیچ حرفی از زردی و یا احتمال آن و یا خطرات بیماری زردی که عموما فکر می کنیم بیماری ساده ایست، به ما نگفته بودند.
روزی که برای آزمایش تیروئید رفتیم، مسئول درمانگاه به ما گفت بچه کمی زردی دارد و بهتر است به بیمارستان مراجعه کنید. در بیمارستان گفته شد: بچه شما باید یک شب بستری شود و در دستگاه بماند تا خوب شود.
وقتی پسرمان بستری شد پرستار داخل اتاق به همسرم می گوید لباس بچه را در بیاورد و به او شیر بدهد، همسرم هنگامی که لباس بچه را درمی اورد متوجه می شود که دچار سکسکه شده و این موضوع را به پرستار می گوید و از او می پرسد آیا به او در این وضعیت شیر بدهم؟ پرستار می گوید: نه اشکالی ندارد و می توانی به او شیر بدهی تا در ساعاتی که اینجاست گرسنه نشود.
در هنگام شیر خوردن پرستار برای زدن آنژیوکت بچه را از مادرش جدا می کند در همان زمان به دلیل زدن آنژیوکت خون به صورت پسرم می پاشد و چون همسرم نگران می شود پرستار به او می گوید: تو برو پوشک برای فرزندت بیاور زیرا تحمل دیدن این صحنه را نداری. بنابراین همسرم از اتاق بیرون آمد و من نیز به بیرون رفتم تا از درون ماشین پوشک بیاورم وقتی که برگشتم متوجه شدم که به همسرم اجازه ورود به اتاق را نداده اند و گفته اند برای یکی از بچه ها اتفاقی افتاده و این حدود دو ساعت طول کشید و ما تمام مدت فکر نمی کردیم آن کودک مورد نظر فرزند خودمان است. در این مدت افراد زیادی به اتاق رفتند، سه پزشک به اتاق آمدند ولی بعد از نزدیک دو ساعت پزشک فرزند ما پیش ما آمد و گفت: متاسفانه شیر به درون ریه فرزند شما رفته و او از دنیا رفته است و بدون هچ توضیحی رفت.
در این مدت با پزشک دیگری تماس گرفته شده بود و ایشان علی رغم اینکه وظیفه ای در قبال فرزند ما نداشت و نوزاد ما بیمارش نبود در این فاصله خود را به بیمارستان رساند و با تلاش بسیار پسر ما را احیا کرد که جای تشکر بسیار دارد، زیرا وی تمام تلاش خود را کرد در حالیکه سه پزشک دیگر در این مدت یک ساعت و نیم کاری از دستشان برنیامده بود و به ما گفته بودند بچه مرده است و ختم CPR؛ ولی این دکتر وظیفه شناس با تلاش فراوان و بی وقفه پسرم را احیا کردند و ادامه درمان فرزندم را قبول کردند، هرچند در این زمان حدود دوساعت به فرزند ما اکسیژن نرسیده بود و مغزش دچار مشکل شده بود.
بعد از احیای نوزاد ما از پرستار توضیح خواستیم و او گفت: وقتی همسر شما از اتاق بیرون رفت من آنژیو فرزندتان را زدم ولی او همچنان گریه می کرد به طوریکه من کنار همکار دیگرم رفتم و به او گفتم این کودک از آن دسته کودکانی است که با گریه های خود مادرش را خیلی اذیت خواهد کرد.
پرستار در زمان گریه کردن بچه و با علم به اینکه بچه تازه شیر خورده و ممکن است بالا بیاورد پسر ما را روی تخت رها کرده تا زمانی که متوجه می شود صدای گریه های پسر ما قطع شده و وقتی میرود بالای سر نوزاد می بیند که نوزاد سیاه شده و تنفس ندارد.
من از پرستار پرسیدم چرا بچه ما را در آن وضعیت رها کردید با اینکه می دانستید شیر خورده و دارد گریه می کند؟ او در پاسخ گفت: ما در این اتاق سه پرستار هستیم با بیش از ده بچه و نمی توانیم هر بچه ای که گریه کرد را ساکت کنیم.
بعد از شش روز در تاریخ ۳۰/۶/۹۵، شب هنگام حال فرزند ما بد شد و دوباره همان دکتر با وجدان و شریف دو ساعت برای بهبود حال او تلاش کرد؛ ولی این تلاش ها بی فایده بود و دکتر به ما گفت که حال فرزند ما خوب نیست و چند ساعت بعد پسر ما از دنیا رفت.
پس از فوت فرزندم برای اینکه علت دقیق مرگ او را متوجه شویم و بدانیم در آن زمانی که همسرم از اتاق بیرون آمد چه اتفاقی افتاد از پرستاری که بچه مان به او تحویل داده شد شکایت کردیم و حالا منتظر انجام روال قانونی هستیم که البته پزشکی قانونی گفت چهار ماه طول می کشد.
نکته دیگر نحوه تحویل دادن بچه به ما بود از آنجاییکه برای مشخص شدن وضعیت فرزندم و علت مرگش نیاز بود هرچه سریعتر او را به پزشکی قانونی تحویل دهیم و روال قانونی و طبیعی آن طولانی می شد و ممکن بود برخی از علائم مرگ فرزندم مشخص نشود با رضایت من و نامه پزشک قانونی خود برای تحویل فرزندم اقدام کردم؛ ولی متاسفانه بیمارستان آمبولانسی در اختیار من نگذاشت و گفت چون بچه باید تحویل پدر داده شود خودتان باید با وسیله خودتان او را ببرید و نوزاد مرا در یک کارتن داخل پلاستیک در صندوق عقب ماشینم گذاشتند و گفتند به سلامت.
من باز هم تاکید می کنم فرزندم را از دست داده ام؛ ولی برایم مهم است که بدانم چرا باید یک پرستار در وظیفه خود کوتاهی کند و به جای رسیدگی به فرزند من از او غافل و به صحبت بی فایده با همکارش مشغول شود؟ مگر وظیفه پرستار حفاظت از بچه ای نیست که به او سپرده شده است؟ جالب این است همین پرستار وقتی متوجه اعتراض من به عملکردش شد در پاسخ گفت: به جای تشکر از من که یک ساعت و نیم روی صورت بچه تان اکسیژن گذاشتم تا دکتر بیاید از من شاکی هستید؟ دیگر ناراحتی من این است که عصر روزی که این اتفاق برای فرزندم افتاد هنگامی که مادرم برای دیدن پسرم رفت به دلیل اعتراض های من و همسرم نسبت به ماجرا، به مادرم اجازه ملاقات نداده و به او بی احترامی کرده و گفته اند چون همراهان این کودک صبح گستاخی کرده اند نمی گذاریم او را ببینی؟
این سکوت و بی توجهی در برابر علت مرگ فرزند من آزاردهنده است زیرا ما نمی توانیم به راحتی بگوییم که یک نوزاد ده روزه از بین رفته و اتفاق خاصی نیفتاده است، نه شاید آن کودک در بزرگسالی منشا خیر و برکات زیادی برای جامعه می شد شاید یک مدافع از حریم این سرزمین می شد چرا به راحتی زندگی یک انسان را نادیده بگیریم.
بعد از پیگیری ها برای صحبت با مدیر و رییس بیمارستان جهت توضیح این ماجرا وقایع استان تنها با نامه ای چند بندی مواجه شده که در آن خبرنگار و رسانه را محکوم به تشویش اذهان عمومی کرده اند در حالی که این موارد در کوتاهی ها و اهمال های دیگری در سال های اخیر دیده شده است مرگ در حین جراحی زیبایی، مرگ مادران در هنگام زایمان که البته فضای جامعه از آن بی خبر نیست.
***
و اما نامه ای با امضای دکتر محمد حسن مظفری رئیس بیمارستان قدس به دفتر این نشریه در چند بند ارسال شد، که روزنامه وقایع استان بر خود می داند پاسخ این نامه را به پیوست همین گزارش بدهد.
در یکی از بندهای این نامه آمده است بیشتر مطالب مندرج در عنوان خبری مذکور به نقل از پدر نوزاد آورده شده است، صراحتا توسط ایشان تکذیب شده است که پیرو این بند همانطور که گفته شد پدر نوزاد شرح ماوقع را به صورت کتبی به دفتر نشریه ارائه کرده است.
در بند دیگری آمده است که باید تا اعلام نتیجه نهایی پزشک قانونی از رسانه ای شدن آن خودداری می گردید این در حالی است که دغدغه خانواده نوزاد همین موضوع بود که پروسه طولانی نتایج پزشک قانونی شکایت آن ها را به عقب می اندازد.
در بند دیگری آمده است که نویسنده مطلب جسورانه بدون مذاکره با مسئولین درمانی ذیربط رای صادر کرده و بیمارستان را مقصر می داند باید گفت نویسنده هیچ فردی را مقصر جلوه نداده است بلکه این خانواده نوزاد هستند که به جد پیگیر مرگ فرزند خود هستند و اعتقاد دارند که کوتاهی پرستار در مرگ فرزندشان موثر بوده از طرفی زمانی می شود موضوعی را از سوی دو طرف مسئله مورد بررسی قرار داد که یکی از طرفین در قالب جلسه و حضور نداشتن در بیمارستان از پاسخ دادن طفره نرود.
و اینکه در پاسخ به این بند که در طول مدت فعالیت NICU بیمارستان صدها نوزاد به لطف الهی و در سایه کوشش بهبود یافته باید گفت: کسی چشم بر این خدمات نپوشیده همانطور که پدر نوزاد بارها از تلاش های پزشکی که درمان فرزندش را بر عهده گرفته بود تشکر کرد؛ ولی این توجیه خوبی برای برخی کوتاهی ها که نیاز به پیگیری دارند نیست.
به هر روی رسانه زبان گویای مردم و چشم بینای جامعه است، قطعا مردم خود شاهد تلاش های پرسنل این بیمارستان هستند و خود در مورد این مسئله قضاوت خواهند کرد؛ اما این را هم باید در نظر گرفت پزشک و پرستار نیز همچون رسانه امین مردم است و ما نیز این گزارش را در صیانت از حقوق مردم عزیز برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی ارائه کرده ایم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.