چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ شماره ۹۰۹
***
رضاحیدری
نویسنده و مشاور
***
بسیاری از مشکلاتی که ما در زندگی در دام آنها میافتیم ناشی از این است که نمیتوانیم به برخی از درخواستهای دیگران نه بگوییم. دائما مشغول تعارفات بیحاصل هستیم و این رفتار (ناتوانی در نه گفتن) تا جایی در ما تثبیتشده که حاضریم به دیگران دروغ بگوییم اما نه نگوییم. افرادی که به دنبال تایید دیگران برای کارهایشان هستند معمولا در نه گفتن ناتوان هستند. این افراد میخواهند بهگونهای زندگی کنند که همه از دست آنها راضی باشند و چنین چیزی عملا غیرممکن است.
چه زمانهایی باید نه بگوییم؟
اگر در بسیاری از مواقع همان ابتدای کار بتوانید نه بگویید هم خودتان وهم اطرافیانتان را از شر خیلی چیزها خلاص میکنید. حتما برای شما هم در برخی زمانها شرایطی پیشآمده که کاری را از شما درخواست کردهاند که تمایلی به انجام آن نداشتهاید اما به دلایل مختلف نتوانستهاید یک نه بگویید و خودتان را خلاص کنید. البته اگر قرار باشد همیشه نه بگویید که دیگر باید فاتحه ارتباطاتتان را بخوانید. پس باید تشخیص دهید که چه زمانی نه بگویید. در اینجا چند ملاک معرفی میکنیم که هرگاه دیدید آنها درخطر هستند زمان نه گفتن است.
رضایت شما: هرزمانی نسبت به انجام کاری رضایت ندارید بهتر است نه بگویید زیرا اگر به انجام آن کار بپردازید آسیب جدی به روح و روان شما وارد میشود.
سلامتی شما:هرجایی احساس کردید که پاسخ مثبت به یک درخواست حتی اگر از طرف نزدیکترین افراد به شما باشد سبب سلب سلامتی شما میشود زمان نه گفتن است.
علاقه شما: علاقه خود را پیداکرده و به دنبال همان بروید و در این راه به حرفهای دیگران اهمیتی قائل نشوید. اگر دیگران از شما میخواهند کاری انجام دهید که موردعلاقه شما نیست باید نه بگویید.
مسائل شرعی: گاهی یک مردمآزاری کوچک نیز میتواند عواقب سختی برای دنیا و آخرت شما داشته باشد. پس به درخواستهایی که در آنها رضایت خداوند وجود ندارد نه بگویید.
چرا نه گفتن برایمان سخت است؟
ما اغلب وقتی نه میگوییم احساس بدی نسبت به خودداریم؛ زیرا معمولا بهگونهای تربیتشدهایم که به درخواستهای دیگران پاسخ مثبت بدهیم و همیشه آنان را راضی نگهداریم. از بچگی یاد گرفتهایم که نه کلمهی خوبی نیست و نوعی گستاخی و بیادبی به افراد است. وقتی چنین رفتاری از کودکی تابهحال در ما بوده و بهنوعی تثبیتشده حال از بین بردن آن کمی سخت است.
چگونه نه بگوییم؟
اگر در ابتدای درخواست کسی به او نه بگویید از دست شما ناراحت میشود. برای اینکه بتوانید بهراحتی نه بگویید ابتدا باید با درخواست فرد مقابل همدلی کنید. دوستتان از شما میخواهد که برای گرفتن وام ازدواج ضامنش شوید اما شما میدانید که او تعهدی نسبت به پرداخت وام ندارد؛ اما اگر در ابتدای کار نه بگویید که خیلی ناراحت شده و دوستی شما به هم میخورد. پس باید ابتدا با او همدلی کنید یعنی بگویید که مشکلش را میفهمید و اینکه او درخواستی دارد را درک میکنید. سپس دلایل خود را ذکر کنید: من اگر برای شما ضامن شوم و شما نتوانی پرداخت کنی کل حقوق کارمندی من از دستم رفته و من هم که منبع درآمدی بهجز این کار ندارم. سپس کاملا مؤدبانه و صادقانه نه بگویید. البته اگر یک پیشنهاد هم به آخر حرف خود اضافه کنید میتوانید مقداری از ناراحتی طرف مقابل را کم کنید. به این صورت که فردی را به او معرفی کنید که میتواند به درخواست او رسیدگی کند و یا راهحلی را به او پیشنهاد بدهید که بتواند مشکلش را حل کند.
اینیک نمایهی کلی از نحوهی نه گفتن بود اما تکنیکهای دیگری نیز وجود دارد. در ادامه به بیان این تکنیکها میپردازیم. فقط حواسمان باشد که اینها نیاز به تمرین و تکرار دارد تا بتوانیم بهراحتی از آنها استفاده کنیم.
وعده سر خرمن
اگر میخواهید نه بگویید بهتر است همان ابتدا نه بگویید تا اینکه بخواهید وعدهای داده آنگاه تلفن همراهتان را خاموشکنید. کسی که درخواستی از شما دارد دوست دارد اگر جواب شما منفی است همان ابتدای کار بشنود تا اینکه بخواهد چند ماهی را معطل جواب شما بماند.
فقط چند ساعت
اگر از نه گفتن میترسید این سؤال را از خودتان بپرسید که اگر نه بگویید بدترین حالت ممکن چیست؟ یعنی بدترین عکسالعملی که فرد نشان میدهد چیست؟ بدترین اتفاقی که ممکن بیافتد چیست؟ و از این قبیل پرسشها. گاهی اوقات بدترین حالت ممکن این است که یک نفر چندساعتی را از دست ما دلخور شده و نخواهد با ما حرف بزند. در اینجا بدترین حالت فقط چند ساعت ناراحتی دوستمان است همین.
پیامکی یا تلفنی
اگر قرار است به درخواستی نه بگویید بهتر است به خود شخص بگویید نه اینکه واسطهای را در نظر بگیرید تا جواب شما را منتقل کند و بهتر است جواب به صورت مستقیم داده شود تا از طریق تلفن یا پیامک. البته برای افراد خجالتی پیامک راهکار سادهتری است اما تمرین کنید نه گفتن را مستقیم و بدون واسطه انجام دهید تا در آینده بهتر بتوانید این کار را انجام دهید.
با غریبهها شروع کنید
نه گفتن در ابتدای کار بسیار سخت است؛ اما مانند هر کار دیگری وقتی مدتی آن را انجام بدهید دیگر برایتان سخت نخواهد بود و بهراحتی میتوانید به درخواستهای نابجای دیگران نه بگویید. نه گفتن را ابتدا با غریبهها (مانند دستفروشها – افراد مزاحم- فردی که در خیابان از شما درخواست کمک مالی میکند و…) که ناراحت شدن آنها برای شما اهمیتی ندارد شروع کنید. هنگامیکه کمی به این کار عادت کنید میتوانید در برابر درخواستهای نابجای اقوام و آشنایان هم بهراحتی نه بگویید.
کادو کنید
گاهی اوقات فردی که میخواهید به او نه بگویید به خاطر جایگاهی که دارد یا به خاطر نسبت فامیلی که با شما دارد تحمل شنیدن نه را از شما ندارد. میتوانید نه گفتن خود را کادو کنید و تحویل او بدهید.(اینطوری خوشحال هم میشود!) به این صورت که دو جمله مثبت را در ابتدا و انتهای نه خود قرارداده و تحویل او بدهید. با این کار کمتر احتمال دارد از دست شما ناراحت شود. بهعنوانمثال یکی از اقوامتان شما را به منزلشان به مهمانی دعوت میکند اما شما تمایلی به رفتن به آن مهمانی ندارید. میتوانید نه گفتن خود را اینگونه کادوپیچ کنید: از دعوت شما ممنونم اما من آخر هفته کلی کاردارم که باید انجام دهم امیدوارم مهمانی به همه خوش بگذرد من هم انشاءالله در یک فرصت مناسب خدمتتان میرسم. با این کار شما نه خود را بهراحتی گفتید اما به خاطر دو جمله مثبت شما (از دعوت شما ممنونم) و (در فرصت مناسب خدمتتان میرسم) کمتر احتمال دارد که طرف مقابل شما ناراحت شود.
تمرین لازم است
اگر تابهحال نه نگفتهاید طبیعی است که شروع آن برایتان سخت باشد؛ اما میدانیم که هر کار سختی وقتی بهصورت عادت درمیآید آسان میشود. برای اینکه نه گفتن در موقعیتهای دشوار برایتان آسان شود لازم است که در موقعیتهایی که کمتر چالشبرانگیز است این تمرین را انجام دهید. دستفروشی که میخواهد بهاجبار به شما دستمالکاغذی بفروشد و یا فروشندهای که میخواهد جنس دیگری را بهجای آنکه شما از او طلب کردهاید به شما بفروشد. همگی موقعیتهایی هستند که کمتر چالشبرانگیزند ازاینجهت که وقتیکه به آنها نه میگویید آسیبی به روابط شما وارد نمیشود. این افراد شما را نمیشناسند و وقتی به آنها نه میگویید ناراحتی آنها در زندگی شما تاثیری ندارد. پس چهبهتر که با تمرین نه گفتن در چنین موقعیتی بتوانیم آمادگی لازم را برای نه گفتن در موقعیتهای حساستر پیدا کنیم.