گزارش «وقایع استان» از دستگیری عاملین قتل رییس هیات هندبال شهرستان خمین/قاتلین کریم دربند

سه شنبه ۹ خرداد ۹۶ شماره ۵۹۹
****
وقایع استان
سمیه انصاری فر
***
همه چیز برنامه ریزی شده بود و خودشان باید کار را پایان می دادند، این دیدگاه آن ها بود. راه حل آخر مرگ او بود. باید نقشه بدون نقص باشد. او را به جلوی در فرا می خوانند و بعد شلیک. دو هفته پیش بود که خبر قتل رییس هیات هندبال خمین منتشر شد، طبق گفته شاهدین بعد از شنیده شدن صدای تیر دو نفر با یک ماشین به سرعت دور می شوند و مردی که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود در جلوی درب خانه اش غرق در خون افتاده بود. حالا بعد از ۱۳ روز عاملان این قتل توسط پلیس شناسایی و دستگیر شده است.
۲۶ اردیبهشت ماه سال جاری ساعت ۲۲ کریم رضایی رییس هیات هندبال شهرستان خمین با سلاح کمری در جلو درب منزلش واقع در خمین مصدوم و به بیمارستانی در اراک منتقل شد؛ اما بر اثر شدت جراحات وارده فوت کرد. پلیس در توضیح علت قتل اختلاف قبلی را انگیزه قتل عنوان کرده است .
سرهنگ محمود خلجی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان در این خصوص به وقایع استان گفت: پس از انجام تحقیقات در خصوص این قتل، پلیس به فردی که با مقتول اختلافات قبلی داشت مظنون شد که مشخص گردید وی به همراه فردی دیگر قتل را انجام داده است.
وی افزود: عاملین قتل که متواری بودند بعد از ۱۳ روز در استان البرز دستگیر شدند که پس از تحقیقات و بازجویی های صورت گرفته به قتل اعتراف کردند.
سرهنگ خلجی ادامه داد: این دو نفر به همراه آلات کشف شده از آن ها به دادگاه برای انجام مراحل قضایی فرستاده شدند.
بی شک خبر قتل در شهرهای کوچک مانند خمین خیلی زود می پیچد و گمانه زنی در مورد علت آن همچنان ادامه خواهد داشت. اینکه چرا و چگونه این جوان ورزشکار به قتل رسید حالا داستان و نقل محافل این روزهای خمین خواهد بود، آدم های این داستان تا چند وقت گذشته نمی دانستند که قرار است کشته شوند و یا اینکه دست به قتل زنند. در دو سوی ماجرا اختلافی است که تا آنجا پیش رفت که منجر به از بین رفتن یکی از آنها شد و دو نفر دیگر برچسب قاتل خورده اند. قبل از این ها هم خبرهایی ناخوشایندتری از چند قتل در استان شنیده بودیم، مانند قتل همسر و وارد کردن جراحت به مادر و دختر به دلیل اعتیاد و اختلاف خانوادگی و قتل عام چندین نفر برای انتقام جویی و … کاش این آخرین خبر قتل باشد؛ ولی بی شک نیست و نخواهد بود شاید همین لحظه که این مطلب نوشته و یا خوانده می شود در جایی دور یا شاید نزدیک کسی به قتل فکر می کند؛ اما چه می شود که قتل آخرین راه حل شده و یک فرد تصمیم می گیرد که یک نفر دیگر را به هر دلیلی حذف کند؟ آن هم حذفی غیرقابل برگشت. شاید تمام ما که امروز با تاسف و حتی سرزنش به این مساله نگاه می کنیم روزی یک قاتل شویم و یا حتی یک مقتول تمام این ها گمانه و احتمال است. مساله شاید تاکید بر نزدیکی این مسائل در زندگی و دلایل عنوان شده برای قتل های جامعه مان باشد. همه ما در مواجه با مسائل و مشکلات رفتارهای مختلفی از خود نشان می دهیم. آیا برای لحظه ای به این فکر کرده ایم که اگر به ما خیانت شود چه واکنشی نشان خواهیم داد؟ یا اگر با کسی که قبلا به ما ضرر مالی سنگینی وارد کرده رو به رو شویم؟ و یا هر رفتاری که خشم را در ما به اوج برساند. همه ما باید احتمال دهیم که در زندگی ممکن است با ساعت ها و لحظات بحرانی رو به رو شویم اینکه چطور بتوانیم در مواقع خشم خود را کنترل کنیم تا به اقداماتی از این دست منتهی نشود نیاز به مهارت، آموزش و فرهنگ سازی دارد.
طبق آمار در کشور ما بیشتر قتل ها بر اثر نزاع های خیابانی و با سلاح سرد انجام می شود؛ ولی افزایش آمار قتل های از پیش برنامه ریزی شده نیز از سوی جامعه شناسان در سال های اخیر یادآور می شود به گزارش وقایع استان به نقل از سلامت نیوز سعید معید فر جامعه شناس گفته است: قتل از نظر کیفی به دو دسته تقسیم می‌شود. برای مثال ممکن است فردی در شرایط خاص روحی قرار گرفته باشد و ناگهان کسی را هُل دهد که بر اثر ضربه‌ای که به سرش وارد شده ، بمیرد. این قتل تعمدی نبوده است. اما ممکن است قتل با نقشه قبلی و به عمد صورت گیرد؛ حتی قتلی همراه با مثله‌کردن یا عذاب‌دادن مقتول.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: متاسفانه ما در سال‌های اخیر شاهد افزایش قتل‌های برنامه‌ریزی‌شده و خشن در جامعه بوده‌ایم. همچنین بسیاری از قتل‌ها توسط افرادی صورت می‌گیرد که از نگاه جامعه به نظر نمی‌آید چنین افرادی دست به قتل بزنند.
اختلاف های قبلی عامل قتل هایی است که عموما برای آن ها برنامه ریزی و نقشه ترتیب داده می شود.
اوج انتقام و خشم و یا حتی استیصال به جایی می رسد که مرگ حتمی فرد تنها راه حل خواهد شد در بیشتر موارد دیده شده که این قتل ها ناشی از مسائل ناموسی است. این اختلاف های ناموسی به دلیل تعریفی که ناموس در فرهنگ ایرانی دارد و ارتباط مستقیم آن با آبرو و عرف جامعه به حکم های شخصی از این دست منجر می شود. برخی جامعه شناسان معتقدند ناکارآمدی قوانین در کشور ما یکی از دلایل اینگونه قتل هاست. از نظر جامعه‌شناختی هنگامی‌‌که انسجام در جامعه از دست برود و ارزش‌ها سست شوند و هنجارهای اجتماعی رنگ ببازند، قوانین و مقررات موجود در عرف دیگر نمی‌توانند اختلاف افراد را حل کنند. در چنین شرایطی انسان‌ها از حالت‌ عقلانیت خارج می‌شوند و نسبت به جامعه کینه می‌ورزند. درنتیجه می‌توانند اقدام به قتل کنند.
از طـرفی بحران های فـردی و اجـتـمـاعی می تواند فرد را به مرحله ای برساند که به چنین اقدامی تن دهد و این ناکارآمدی قوانین بر آن تاثیر بیشتر بگذارد. اینکه برای گرفتن جان یک نفر از قبل برنامه و نقشه ریخته می شود نشان دهنده تشدید خشونت در جامعه است. خشونتی که گاه از سوی افرادی اعمال می شود که به هیچ وجه انتظار چنین رفتاری از سوی آن ها نداریم، این دقیقا همان نقطه ای است که خطر سرکوب برخی از احساسات در درون انسانها منجر به انجام این خشونت می گردد و باعث وقوع قتل هایی اینچنین می شود.