خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارش تحلیلی «وقایع استان» از نرخ بیکاری استان مرکزی در سه ماهه نخست سال ۱۳۹۶/غرور کاذب

گزارش تحلیلی «وقایع استان» از نرخ بیکاری استان مرکزی در سه ماهه نخست سال ۱۳۹۶/غرور کاذب

شنبه ۲۱ مرداد ۹۶   شماره ۶۵۲

*** در حالیکه مسئولین اعلام کرده اند کمترین نرخ بیکاری بین استان‌های کشور، به استان مرکزی تعلق دارد، باورپذیری نرخ بیکاری اعلام شده، برای مردم استان که از بیکاری گسترده جوانان خود به ستوه آمده اند، دشوار است

وقایع استان

قنبر علی محمدی

کارشناس برنامه ریزی و بازنشسته سازمان برنامه و برودجه کشور

***

روز ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۶ «چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار بهار ۱۳۹۶» توسط مرکز آمار ایران منتشر گردید. این چکیده، در سامانه مرکز آمار چنین معرفی شده بود «بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۰ ساله و بیشتر نشان می‌دهد که ۱۲/۶ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بوده‌اند. روند تغییرات این نرخ حاکی از آن است که این شاخص نسبت به بهار ۱۳۹۵، ۰/۴ درصد و نسبت به زمستان ۱۳۹۵، ۰/۱ درصد افزایش داشته است.» چکیده انتشار یافته، حاوی مطالب متنوعی است و در آن ضمن ارائه تعاریف و مفاهیم و معرفی شاخص‌ها، در قالب یک مقدمه و یافته‌های طرح، به ارائه نتایج پرداخته است. یافته‌ها شامل جداول و نمودارهایی است که هر یک از زاویه‌ای به شاخص‌های بازار کار پرداخته‌اند. افراد و محافل علاقه‌مند هر یک به فراخور ضرورت شغلی و یا علایق اجتماعی، به مفاد این گزارش اشاره و یا آن را تفسیر نمودند. جدول شماره ۳ آن که مربوط به شاخص‌های بازار کار استان‌ها است، بیشتر مورد توجه خبرگزاری‌ها قرار گرفته و آن را منتشر نمودند. جدول یاد شده به سرعت توسط شبکه‌های مجازی باز نشر گردید و انتشار عمومی یافت. مثلا به نقل از ایلنا چنین آمده است: داده‌های جدید مرکز آمار ایران از نرخ بیکاری در بهار سال جاری نشان می‌دهد استان‌های البرز، چهارمحال و بختیاری و کرمانشاه بیشترین نرخ بیکاری و استان‌های مرکزی، سمنان و همدان کمترین نرخ بیکاری را دارند. نرخ بیکاری در استان‌های البرز، چهارمحال و بختیاری و کرمانشاه در بهار ۱۳۹۶ به ترتیب ۲۰/۴ درصد، ۲۰/۳ درصد و ۲۰/۲ درصد بوده است. نرخ بیکاری در استان مرکزی ۷/۴ درصد، سمنان ۸/۸ درصد و همدان ۸/۹ درصد اعلام شده است و… بدیهی است اعلام جدول نرخ بیکاری استان‌ها از این رو جذاب‌تر از سایر آمارها و شاخص‌های گزارش می‌باشد که تفاوت‌های منطقه‌ای را در کشور به نمایش می‌گذارد. این تفاوت‌ها در عین حال توقعات از مناطق را شکل داده و ذهن مسئولین ارشد کشور نسبت به استان‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مثلا اگر اشتغال در اولویت کاری دولت قرار دارد، طبیعی است که دولت برای اشتغال استان‌ها با توجه با نرخ بیکاری، به عنوان یکی از شاخص‌های اساسی و تاثیرگذار، اولویت‌هایی در زمینه بسیج امکانات و تخصیص آن در نظر بگیرد. در گزارش یاد شده، کمترین نرخ بیکاری بین استان‌های کشور، به استان مرکزی تعلق دارد. باورپذیری نرخ بیکاری اعلام شده، برای مردم استان مرکزی که از بیکاری گسترده جوانان خود به ستوه آمده و مهاجرت جوانان برای یافتن کار به خارج از استان، به دغدغه جدی خانواده‌ها بدل شده، دشوار است. باورپذیری این نرخ برای حداقل گروهی از مسئولان استان نیز دشوار می‌باشد. از این رو لازم است تحلیلی هرچند مختصر درمورد نرخ بیکاری در استان مرکزی ارائه شود تا واقعیت این نرخ برای استان آشکار گردد. زیرا نرخ یاد شده ممکن است ایجاد غرور کاذب نموده و موجب ایجاد یک تصویر آرمانشهر خیالی گردد و تصمیم‌گیران استان را در رخوت و سستی فرو ببرد و این” نرخ” نیز به تابلوهای تبلیغاتی افتخارات استان در مورد مقام و رتبه اضافه گردد، مقام و رتبه‌هایی که به جای رهنمون شدن استان به سوی آرمانشهر، آن را به سوی ویرانشهر سوق خواهد داد. در مقدمه چکیده نتایج، اشاره شده است که: «اشتغال و بیکاری، از جمله موضوع‌های اساسی اقتصاد هر کشور است، به گونه‌ای که افزایش اشتغال و کاهش بیکاری، به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی جوامع تلقی می‌شود. نرخ بیکاری یکی از شاخص‌هایی است که برای ارزیابی شرایط اقتصادی کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد.» مضمون فوق اگر چه کاملا بدیهی و به لحاظ نظری پذیرفته شده است، اما وقتی در ذیل آن جدولی قرار دارد که بر اساس آن استان مرکزی دارای کمترین نرخ بیکاری است و این نرخ باورپذیری اندکی دارد، تردید و دو دلی در مورد صحت آن، اولین گزینه فکری است، اما به گزینه دیگری هم باید اندیشید که اگر نرخ اعلام شده درست است پس دلیل باورناپذیری آن چیست؟ واقعیت این است که یک شهروند نوعی استان مرکزی باید بسیار شادمان باشد که در بهشت نیروی کار کشور زندگی می‌کند و استان ما حداقل در یکی از شاخص‌های اساسی توسعه‌یافتگی، سرآمد استان‌های کشور است. اما باورناپذیری نرخ مورد اشاره، دل آشوبی و نگرانی را بر احساس شادمانی مستولی کرده است. شاید به این دلیل که شواهد محیط پیرامونی، آن چه را از زبان آمارها بیان می‌شود، تایید نمی‌کنند. بی‌اختیار این فکر در ذهن خطور می‌کند که اگر بهشت نیروی کار این جا است، پس دیگر مناطق کشور چه وضعیتی دارند؟ اگر احتمال اندک خطای آماری و «نمونه پایه» را نادیده بگیریم، می‌ماند شواهد و مدارکی که در پیرامون ما وجود دارد و نرخ بیکاری اعلام شده باید با آنها سازگار و یا توسط آنها تایید گردد، در غیر این صورت با دو حالت روبرو هستیم، یا نرخ بیکاری استان مرکزی نادرست است، یا درست اما با باور پذیری اندک. مطلب را با این پیش فرض ادامه می‌دهیم که، نرخ بیکاری اعلام شده برای استان، به لحاظ آماری درست است. جدول ۱نرخ بیکاری و نرخ مشارکت اقتصادی استان ها را نشان می دهد.

دلایل تردید در مورد نرخ بیکاری اعلام شده:
استان مرکزی با کاهش سهم جمعیتی از کشور روبرو بوده و این کاهش در سال‌های اخیر شتاب گرفته است به طوری که طی پنج ساله ۱۳۹۰-۹۵ مقدار این کاهش بیش از دو برابر مقدار کاهش در پنج ساله‌ ۱۳۸۵-۹۰ می‌باشد. نمودار (۱) سهم جمعیت استان از کشور را به نمایش می‌گذارد. آیا کاهش سهم جمعیتی استان از کشور، به معنی ناتوانی استان در نگهداشت جمعیت نیست؟ آیا این ناتوانی در جامعه‌ای با بازار کار پررونق، طبیعی است؟
جمعیت شهر اراک (به عنوان مرکز استان) در سال ۱۳۹۰ برابر ۵۲۶۱۸۲ نفر بوده که در سال ۱۳۹۵ به ۵۲۰۹۴۴ نفر کاهش یافته است. آیا برای شهری که بازار کار آن پررونق باشد، چنین پدیده‌ای طبیعی است؟
آیا مرکز استانی که دارای بازار کار پررونق در حد رتبه نخست کشور می‌باشد، می‌تواند دارای نرخ رشد منفی جمعیتی باشد؟
آیا رشد منفی اغلب شهرهای استان را که در جدول (۲) نشان داده شده، می‌توان با بازار کار پررونق توضیح داد؟ آیا نرخ رشد (۲٫۴درصدی) جامعه روستایی استان از بازار کار پررونق آن حکایت دارد؟
متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت کشور طی سال‌های ۱۳۹۰-۹۵ برابر ۱/۲۴ درصد می‌باشد، در حالی که نرخ رشد استان مرکزی ۰/۲۲ درصد بوده و در رتبه ۲۵ در بین استان‌های کشور قرار دارد (جدول (۳). انتظار این است که وقتی بازار کار استان به طور نسبی پررونق‌تر از سایر استان‌ها باشد، نیروی کار از سایر مناطق به آن مهاجرت نمایند و رشد جمعیت آن بیشتر از متوسط کشور و یا حداقل معادل آن باشد. اگر چنین اتفاقی نیفتاده است، چگونه می‌توان پایین‌ترین نرخ بیکاری را برای استان باور داشت؟
لازم به ذکر است که نرخ رشد جمعیت روستایی استان بیش از (۲/۴) درصد منفی است. نرخ رشد جمعیت شهرهای استان نیز اغلب منفی و یا در حد ناچیزی مثبت است. موارد استثنا که دارای رشد مثبت بوده و شهر بزرگ به حساب می‌آیند، نیز توضیحات خاص خود را دارد که در چارچوب مطلب حاضر قرار نمی‌گیرد.
در سال ۱۳۹۰ نرخ بیکاری استان تفاوت زیادی با نرخ بیکار کشور نداشت. آیا از سال ۱۳۹۰ تاکنون اتفاق ویژه‌ای رخ داده که این چنین بازار کار استان را متحول نموده است؟ واقعیت این است که بعد از سال ۱۳۹۰ مرکز استان هر روزه شاهد تحصن و تظاهرات کارگران کارخانجات تعطیل شده، نیمه تعطیل و دارای مشکلات مالی می‌باشد.
سه شهرستان پرجمعیت استان مرکزی یعنی اراک، شازند و خمین در سال ۱۳۹۰ دارای نرخ‌های بیکاری بالایی بوده‌اند که اراک با نرخ بیکاری ۱۵/۴۲ درصد بیشترین نرخ بیکاری (اراک به تنهایی ۴۳ درصد جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر استان را به خود اختصاص داده است) و خمین با ۱۴/۴۶درصد دومین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده‌اند، شازند نیز با نرخ بیکاری ۱۰/۲۱ درصد روبرو بوده است. در هیچ یک از این شهرستان‌ها پیشامد ویژه‌ای که موجب تغییرات مثبت در بازار کار باشد، اتفاق نیفتاده است. آیا کمترین نرخ بیکاری در چنین استانی باورپذیر است؟ اگر این نرخ واقعی است، طبیعی نیز هست؟
* نرخ مشارکت اقتصادی هر جامعه از ساختار سنی و جنسی جمعیت آن و سایر مولفه‌های اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن جامعه تاثیر می‌پذیرد. به دلیل باز بودن جامعه استان‌های کشور که جمعیت به اندازه کافی در آنها سیال می‌باشد، انتظار می‌رود نرخ مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی استان‌هایی که از ساختارهای مشابه برخوردارند، تفاوت معنی‌داری با یکدیگر نداشته باشند. چنان که در جدول (۱) مشاهده می‌گردد، نرخ مشارکت اغلب استان‌ها به هم نزدیک است و فقط چند مورد استثنا وجود دارد که استان‌ مرکزی یکی از این استثناها می‌‌باشد.
نرخ مشارکت اقتصادی متوسط کشور ۴۰/۶ درصد است و نرخ اغلب استان‌ها نیز نزدیک به رقم متوسط است. بالاترین نرخ مربوط به خراسان رضوی و اردبیل با ۴۵/۳ درصد و پایین‌ترین رقم مربوط به سیستان و بلوچستان با ۳۰/۸ درصد می‌باشد. استان مرکزی با ۳۳/۸ درصد کمترین نرخ مشارکت را بعد از سیستان و بلوچستان داشته و در رتبه سی‌ام بین استان‌های کشور قرار دارد. اگر این واقعیت را در مقابل نرخ بیکاری استان قرار دهیم به دلایل ذیل تناقض آشکاری بروز می‌نماید. نخست این که استان مرکزی در مرکز کشور قرار دارد و جامعه آن با استان‌های واقع در مرکز کشور دارای مبادلات وسیع جمعیتی است و نمی‌تواند رفتاری تا این حد متفاوت را در مورد نرخ مشارکت از خود بروز دهد، دوم این که استان مرکزی یک جامعه سنتی و بسته نیست و منطقا باید زمینه مشارکت اقتصادی برای آحاد جمعیت آن و برای اقشار مختلف و مخصوصا برای زنان فراهم باشد، سوم این که وقتی که بازار کار در یک منطقه پررونق باشد، از نظر اقتصادی، منطقی این است که گرایش برای ورود به بازار کار افزایش یابد(حتی انتظار می رود که تعدادی از دلسرد شدگان از اشتغال نیز به بازار کار برگردند) و در نتیجه انتظار این است که نرخ مشارکت اقتصادی افزایش یابد. از این رو نرخ پایین مشارکت اقتصادی استان، با نرخ پایین بیکاری آن در تناقض بوده و هر دو آنها را از نظر طبیعی بودن با تردید روبرو می‌سازد.
آیا استانی که مرکز آن (اراک)، همه مشکلات کلان‌شهرها (آلودگی هوا، آلودگی صوتی، حاشیه‌نشینی گسترده، ترافیک، نابسامانی‌های اجتماعی و…) را دارد، ولی از مزایای آنها بی‌‌بهره است( طی سال های اخیر اقدام موثری برای حل مشکلات به عمل نیامده است)، می تواند فضای مناسبی برای کسب و کار و ایجاد اشتغال ایجاد نماید؟
آیا زیرساخت‌های استان طی سال‌های اخیر با تحولی اساسی روبرو بوده که موجد تحول بزرگ اقتصادی شده و بازار کار آن را با تغییرات اساسی روبرو سازد؟ (البته در ناحیه شمالی استان زیرساخت‌ها دچار تحول بوده‌اند، اما اثر آنها بر سایر نواحی استان تقریبا قابل اغماض است و حداکثر ۲۰درصد جمعیت استان تحت تاثیر قرارگرفته اند.)
سئوالات مرتبط با شاخص‌های بازار کار استان مرکزی
اگر فرض بر صحت شاخص‌های بازار کار استان قرارگیرد، ، کدام ویژگی‌های این بازار، شکل‌گیری شاخص‌های باورناپذیر را سبب شده‌اند؟ بعضی از این سئوالات عبارتند از:
-۱ آیا گروه‌هایی از جویندگان کار استان پس از این که مدت‌ها در انتظار یافتن کار، نا امید شدند، خود را از بازار کار خارج کرده‌اند (افراد دلسرد از اشتغال درکشور حدود یک میلیون نفر برآورد شده‌اند.این افراد نه در آمار شاغلان و نه در آمار بیکاران قرار می‌گیرند)؟
-۲ آیا این نومیدی به سنین پایین‌تر که بعدا وارد بازار کار شده‌اند، سرایت کرده است؟
-۳ آیا خانواده‌ها (شهری و روستایی) بر اساس تجارب گذشته، جوانان در سن کار را به بازار کار شهرهای بزرگ در خارج از استان سوق داده‌اند؟ پدیده‌ای که در جامعه روستایی رواج دارد و موجب پایین آمدن نرخ بیکاری آن می‌گردد.
-۴ آیا جوانان استان، کار و تحصیل در کلانشهرهای توسعه‌یافته‌تر، مخصوصا تهران و کرج، را ترجیح داده و اقدام به مهاجرت می‌نمایند و در نتیجه بخشی از نیروی کار استان در قالب جمعیت فعال (شامل جمعیت بیکار) مناطق دیگر نمود پیدا کرده است؟
-۵ آیا نازل بودن کیفیت زندگی و امکانات رفاهی در استان و مخصوصا در مرکز آن (اراک) می‌تواند سبب برهم خوردن ترکیب جمعیتی شده و موجب کاهش جمعیت فعال شده باشد؟
-۶ آیا ساختار سنی جمعیت (به عنوان استان پیر)، می‌تواند به توضیح مطلب کمک نماید؟
-۷ آیا ناهمگونی در نواحی مختلف استان، از نظر وضعیت بازار کار می‌تواند به شکل‌گیری شاخص‌هایی منجر شده باشد که برای بعضی نواحی آن باورپذیر نباشد؟
پاسخ‌گویی به هر یک از سئوالات فوق نیازمند دسترسی به آمار و اطلاعات برای انجام پژوهش‌های تفصیلی می‌باشد. در این مختصر، نه آمارها در دسترس هستند و نه فرصت و منابع لازم دراختیار نگارنده است، به همین دلیل با آمارهای محدود و بضاعت مختصر به سئوالات فوق می‌پردازم.
پاسخ‌ مختصر بعضی از سئوالات
-۱ در زمینه نومیدی جویندگان کار، در حال حاضر آماری در دسترس نیست، نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ (در صورت انتشار) شامل ترکیب جمعیتی مهاجران، به تفکیک صفات مختلف و علل مهاجرت، می‌تواند تا حدودی به روشن شدن موضوع کمک نماید و تا آن زمان باید صبور بود. اما برای روشن شدن کامل موضوع یک پژوهش مستقل مبتنی بر عملیات میدانی ضروری است. در این زمینه فعلا فقط می‌توان به شواهد فراوان موجود اشاره نمود. البته بعضی اطلاعات موجود نیز می‌تواند به صورت غیرمستقیم شواهد اجتماعی را تایید نماید.
-۲ جامعه شهری استان از نظر امکانات و خدمات شهری ضعیف است. مثلا اراک به عنوان کانون ثقل جمعیت استان و کانون پشتیبان خدماتی شهرها و روستاهای آن، شهری است با سطح کیفی نازل آموزش عالی، خدمات درمانی متکی به کلانشهرهای خارج از استان، خدمات شهری نارسا و مختل، فاقد مراکز تفریحی و گذران اوقات فراغت استاندارد (در حد کمتر از انتظار شهرهای متوسط) و… که معضل آلودگی هوا را نیز باید به مشکلات آن اضافه نمود. همگی این عوامل موجب فرار نخبگان و نیروهای خلاق از استان می‌گردد و این امر به صورت روزمره و مستمر در جامعه مشهود است. بدیهی است که این امر مهاجرت سایر نیروهای فعال جامعه را در پی داشته و در نتیجه تهی شدن استان از جمعیت جوان راسبب شده است. بی‌توجهی به این نقیصه اساسی، شرایط استان را بیش از پیش آسیب‌ پذیر ساخته است.
-۳ استان مرکزی سومین استان پیر کشور و اولین استان پیر به لحاظ جمعیت روستایی است. برای بررسی تاثیر پیری جمعیت بر نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری، از فرمول محاسبه این شاخص ‌ها کمک می ‌گیریم. قبل از پرداختن به تاثیر پیری جمعیت از طریق فرمول های مربوطه، لازم است برای روشن ‌تر شدن موضوع، با استفاده از یافته ‌های چکیده گزارش، بعضی از متغیر ها و شاخص‌ های کشور برای گروه‌ های سنی حساس، برآورد گردد، که در جدول(۴) منعکس است.
در مرحله بعد به ترکیب جمعیتی استان و گروه های سنی آن که درصورت و مخرج کسر موثرند، توجه می کنیم. جداول (۵) و (۶) رتبه استان مرکزی را در گروه های سنی مختلف نشان می دهد.
تجزیه و تحلیل نرخ بیکاری استان
بر اساس بررسی های انجام شده و باتوجه به شاخص های مندرج در جدول(۴)، جمعیت بیکار جامعه در گروه‌های سنی کمتر از ۳۰ ساله متمرکز شده‌اند، (اگرچه تحولات بازار کار درسال های اخیر و ترکیب جمعیتی کشور، موجب افزایش سهم گروه سنی ۳۰-۳۵ ساله نیزدر جمعیت بیکار کشور شده است). از این رو اگر نرخ بیکاری برای گروه سنی یاد شده محاسبه گردد، شاخص گویاتری برای سنجش وضع استان‌ها و مقایسه آنها خواهد بود. البته شاخص بیکاری در گروه سنی جوانان در سطح کشور محاسبه و در جدول (۱) چکیده گزارش منعکس شده است، اما تفکیک استانی آن در دسترس نیست.
بر اساس جدول (۱) چکیده گزارش و جدول شماره(۴) مطلب حاضر، نرخ بیکاری بهار سال ۱۳۹۶، در گروه سنی ۱۰-۱۴ ساله ۱۲/۶ درصد، در گروه سنی ۱۵-۲۴ ساله ۲۸/۸درصد، در گروه سنی ۱۵-۲۹ ساله ۲۶/۴ درصد، در گروه سنی ۲۵-۲۹ساله ۲۴/۶ درصد و در گروه سنی ۳۰ساله و بیشتر۷٫۶درصد می باشد. همان طور که اشاره شد، دسترسی به شاخص‌های گروه‌های سنی در استان ممکن نیست ، از این رو به فرمول کل جامعه برای تحلیل نرخ بیکاری رجوع می‌کنیم.
با توجه به فرمول نرخ بیکاری، مشخص می شود که صورت کسر شامل بیکارانی است که در سنین تا ۳۰سالگی و حداکثر تا ۳۵ سالگی متمرکز شده و بعد از این سن، فراوانی آنها به شکل قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد. در حالی که مخرج کسر، گروه‌های سنی بالاتر را که بیکاران کمتر و شاغلان بیشتری را در خود جای داده، را نیز دربرمی‌گیرد.

۱۰۰× جمعیت بیکار ۱۰ ساله و بیشتر (۱۵ساله و بیشتر) = نرخ بیکاری
جمعیت فعال ۱۰ ساله و بیشتر (۱۵ساله و بیشتر)

 

جدول (۵) نشان می دهد که رتبه استان مرکزی در میان استان های کشور، در گروه های سنی کمتر از ۳۰ساله به ترتیب بیست و چهارم برای گروه سنی۱۰-۱۴ساله، بیست و پنجم برای گروه سنی ۱۵-۲۹ ساله و بیست و سوم برای گروه سنی ۲۵-۲۹ ساله می باشد. همان طور که گفته شد تمرکز بیکاران در این گروه های سنی قرار دارد. درحالی که در گروه های سنی بالاتر که درآنها بیکاران کمتر و شاغلان بیشتری متمرکز شده اند، رتبه های استان کاملا متفاوت است. به عبارت دیگر بیکاران استان(صورت کسر) به جامعه بالنسبه کوچکتری در مقایسه با متوسط کشور و اغلب استان ها تعلق دارد. حال باید به تجزیه مخرج کسر توجه کنیم تا مشخص شود که آیا با جامعه متفاوتی روبرو هستیم یا خیر؟ مخرج کسر شامل جمعیت فعال کمتر از ۳۰ساله(یعنی همان جامعه بالنسبه کوچک)، به علاوه شاغلان و بیکاران ۳۰ساله و بالا تر می باشد. گروه اخیر از جامعه ای در استان انتخاب شده اند که به ترتیب گروه سنی ۳۰-۳۹ ساله آن در رتبه یازدهم، گروه سنی ۴۰-۴۹ ساله آن در رتبه هفتم، گـــروه سنی ۵۰-۶۴ ساله آن در رتبه هفتم، گروه سنی ۶۵-۸۴ ساله آن در رتبه سوم و گروه سنی ۸۵ساله و بالاتر از آن در رتبه اول استان های کشور قراردارد. اگر به خاطر آوریم که در گروه های سنی بالاتر از ۳۰ساله تعداد بیکاران کاهش می یابد و نرخ بیکار کشور به ۷٫۵درصد تنزل می یابد، آنگاه اندازه نسبی جوامع گروه های سنی استان اهمیت می یابد. معنی رتبه های اخیر این است که مخرج کسر برای استان به جامعه ای تعلق دارد که در مقایسه با متوسط کشور و سایر استان ها بالنسبه بزرگتر است. به همین دلیل کوچک بودن مقدار کسر محاسبه شده برای استان بدیهی است، اما معنی آن پایین بودن نرخ بیکاری برای جوانان نیست، به بیان دیگر در صورت برابری شرایط با متوسط کشور در گروه های سنی جوان، نرخ بیکار کمتر برای استان می تواند منطقی باشد. البته این منطقی بودن به معنی مطلوب بودن نیست، بلکه به معنی استیصال و آسیب پذیری استان به خاطر خروج مستمر جوانان طی دهه های گذشته و مخصوصا پنج سال گذشته می باشد که در سهم صعودی گروه های میانسال و کهنسال تبلور یافته است.
اگر واقع‌ گرایانه و با توجه به آن چه در کشور جاری است به موضوع نگاه کنیم، بیان فوق به این معنی است که ما انتظار جمعیت بیکار کمتری در سنین ۳۰ ساله و بیشتر و باز هم کمتری در بین میان ‌سالان و کهن‌ سالان را داریم (در صورت کسر فرمول نرخ بیکاری استان مرکزی)، در حالی که شاغلان بسیاری در سنین ۳۰-۴۹ ساله و به نسبت کمتری در بین میان سالان و به نسبت قابل اغماضی در بین کهن‌سالان وجود دارند که در مخرج کسر اثر گذارند.
تجزیه و تحلیل نرخ مشارکت اقتصادی استان
اگر به مخرج کسر در فرمول ذیل دقت شود، مشخص می‌گردد که تمام جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر (شامل میان‌سالان و کهن‌سالان) را دربرمی‌گیرد. در مقابل، صورت کسر از جمعیت پیر تاثیر کمتری می‌پذیرد، زیرا جمعیت پیر مخصوصا در سنین کهنسالی، نسبت کمتری از جمعیت فعال (شاغلان و بیکاران) را درخود جای می‌دهد به عبارت دیگر پیری جمعیت و نرخ مشارکت اقتصادی رابطه معکوس با یکدیگر دارند، یعنی هر چه جمعیت پیرتر باشد، نرخ مشارکت اقتصادی کمتر خواهد بود.

۱۰۰× جمعیت فعال ۱۰ ساله و بیشتر (۱۵ساله و بیشتر) = نرخ مشارکت اقتصادی
جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر (۱۵ساله و بیشتر)

چنان که در جدول (۴) دیده می‌شود ، نرخ مشارکت اقتصادی کشور در گروه سنی ۱۰-۱۴ساله ۰٫۴۴درصد، در گـــــروه سنی ۱۵-۲۴ساله ۲۵٫۴درصد، در گروه سنی ۲۵-۲۹ ساله، ۵۰/۲ درصد و در گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر ۴۸ درصد است. چنانکه ملاحظه می شود، نرخ مشارکت اقتصادی در گروه‌های سنی تا ۲۴ ساله پایین است و از گروه سنی ۲۵-۲۹ ساله به یک‌باره افزایش یافته است. در گروه‌های سنی بالاتر تا سنین خاصی نرخ مشارکت باز هم افزایش می‌یابد، اما در گروه‌های کهنسالی منطقا باید کاهش یافته و به سوی صفر میل نماید. با این همه نرخ مشارکت کل جمعیت ۳۰ ساله و بالاتر ۴۸ درصد است.
بار دیگر به رتبه استان مرکزی در گروه های سنی توجه می کنیم. رتبه استان در گروه سنی ۱۰-۱۴ساله بیست و چهارم(نرخ مشارکت ناچیز)، در گروه سنی ۱۵-۲۴ساله بیست و پنجم(نرخ مشارکت بالا)، در گروه سنی ۲۵-۲۹ ساله بیست و سوم(نرخ مشارکت بسیار بالا)، در گروه سنی ۳۰-۳۹ ساله یازدهم(نرخ مشارکت بسیار بالا)، در گروه سنی ۴۰-۴۹ساله، هفتم می باشد (گروه های سنی دارای نرخ مشارکت نسبتا بالا)، در گروه سنی ۵۰-۶۴ ساله، هفتم (نرخ مشارکت متوسط و کم) و در گروه سنی ۶۵-۸۴ ساله سوم (گروه سنی دارای نرخ مشارکت قابل اغماض) و در گروه سنی ۸۵ ساله و بیشتر، اول (گروه سنی دارای نرخ مشارکت قابل اغماض) می‌باشد. به این ترتیب با توجه به ترکیب صورت و مخرج کسر برای استان، پیری مفرط جمعیت استان می‌تواند یکی از دلایل پایین بودن نرخ مشارکت استان باشد. پیری جمعیت استان مرکزی، صورت کسر را به صورت مقایسه‌ای کوچکتر و مخرج آن را عدد بزرگتری نشان خواهد داد. به همین دلیل مشارکت اقتصادی به دست آمده می‌تواند واقعی باشد (اگر چه باورپذیری آن مشکل باشد). نکته این است که واقعی بودن نرخ بیکاری (به دلیل پیری) نشان‌دهنده مزیت استان نیست، بلکه نوعی استیصال را به نمایش می‌گذارد و جای خالی جوانان را در استان به روشنی آشکار می سازد. تداوم این وضعیت استیصال موجود را تشدید خواهد نمود، زیرا تا به حال مشکل استان خروج جوانان از آن بود، درحالی که پس از این، به دلیل کاهش جمعیت جوان در ترکیب جمعیتی استان، نرخ رشد طبیعی نیز تحت تاثیر قرار گرفته و جوانان کمتری توسط خانوارهای استان به جامعه تحویل داده خواهد شد.
-۴ نواحی مختلف استان مرکزی از نظر بازار کار دارای شرایط متفاوتی هستند و شاخص های نیروی کار شهرستان‌ها در سال ۱۳۹۰ (سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰)، اختلاف بسیار زیادی با یکدیگر داشته‌اند. اگر چنین اختلافی در سال ۱۳۹۵حفظ شده و یا تشدید شده باشد، می‌تواند یکی از علل باورناپذیر بودن نرخ بیکاری در بعضی نواحی و مخصوصا مرکز استان باشد؟ جدول (۷) شاخص‌های بازار کار شهرستان‌های استان را در سال۱۳۹۰ به نمایش می‌گذارد. چنان که در جدول (۷) مشاهده می‌گردد، نرخ بیکاری شهرستان‌ها از ۴/۶۷ درصد و ۵/۲۷ درصد در خنداب و دلیجان تا ۱۴/۴۶ درصد در خمین و ۱۵/۴۲ درصد در اراک متغیر است. چنین تفاوت زیادی می‌تواند یکی از دلایل باورناپذیر بودن نرخ بیکاری در بعضی نواحی باشد، اما به دلایلی نمی‌تواند توضیح دهنده آن در کل استان باشد، زیرا شهرستان‌هایی که دارای نرخ بیکاری پایینی هستند، وزن کمی در ترکیب جمعیتی استان دارند، در حالی که شهرستان‌هایی مثل اراک و خمین و سایر شهرستان‌هایی که دارای نرخ بیکاری بالایی بوده‌اند، پرجمعیت بوده و میانگین استان به سوی آنها متمایل خواهد بود، مثلا شهرستان اراک به تنهایی حدود ۴۳ درصد جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر استان را به خود اختصاص داده است.
-۵ از مجموع شاخص‌ها می‌توان چنین استنباط نمود که در گروه سنی جوانان نرخ بیکاری استان تفاوت معنی‌داری با متوسط کشور نداشته باشد. هرچند باپذیرش اینکه بخشی از جوانان استان به دلیل یافتن کار از استان خارج شده باشند، باز هم نرخ بیکاری جوانان از متوسط کشوری بیشتر می شود. به هر حال تا زمان انتشار آمار دیگری که شاخص های بازار کار را به تفکیک گروه های سنی و درسطح شهرستان ها دراختیار قراردهد، باید صبر کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.