خانه » پیشنهاد سردبیر » کارد به استخوان مردم /نگاهی به اصلی ترین علل به نتیجه رسیدن انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷

کارد به استخوان مردم /نگاهی به اصلی ترین علل به نتیجه رسیدن انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷

پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۷۸۷
***
وقایع استان
سهراب جان بزرگی
***
کارشناسان تحلیل های بسیاری بر علل انقلاب ایران در سال ۵۷ نوشته اند که یک نکته در همه آنها به چشم می خورد؛ «دشمن مشترک». انسان از زمانی که در چارچوب های زندگی اجتماعی قرار گرفت، دانست که حرکت بر مبنای فرد محـوری نمی تواند نتیجه بخش باشد. از همین رو گروه های سیاسی، اجتماعی کم کم شروع به شکل گیری کردند. افراد برای رسیدن به اهداف و تفکراتشان جذب گروهی با دیدگاهی مشترک می شدند و مناسبات و درگیری ها به خصوص در حوزه قدرت از اختیار اشخاص خارج شد و پای در عرصه فعالیت گروهی و حزبی نهاد. در این مسیر اما مشکلاتی برای به قدرت رسیدن گروه ها وجود داشت و آن هم تعدد افکار، اندیشه ها و متقاعب آن تعدد گروه ها و احزاب سیاسی بود. در روند مدرنیته و توسعه سیاسی نقطه انتهایی این تقابل ها ختم به دموکراسی می شود و در فضایی برابر مردم انتخاب می کنند تا تصمیم گیران اصلی منافع مشترک جمعی شان چه گروهی باشد. اما در کشورهایی که هنوز بر پایه تک محوری و تمامیت خواهی اداره می شوند، فعالیت احزاب یا ممنوع است و یا فرمایشی و برای پوششی بر دیکتاتوری صاحبان قدرت است. در این شرایط سرکوب گروه های فکری برای قدرت مطلق کار چندان سختی نیست، چرا که تکثر افکار و اندیشه های سیــاسی، اجتمــاعی از شکل گیری اتحادی که توانایی ایستادن در برابر قدرت را داشته باشد، جلوگیری می کند. در این شرایط، کلید رهایی از سلطه قدرت مطلق که همه تصمیم ها را خودش می گیرد و به هیچ کس هم پاسخگو نیست و در واقع خود را در مقامی بالاتر از پاسخگویی به مردم و رسانه ها می داند، یک چیز است؛ دشمن مشترک. اتفاقی که چند دهه پیش، باعث شد نظام حکومتی ایران از شاهنشاهی به جمهوری اسلامی تغییر نام دهد. محمد رضا پهلوی در موقعیتی قرار داشت که به ذهنش خطور نمی کرد به عنوان عاملی برای اتحاد میان اندیشه های مختلف سیاسی و همگرایی نیروهای انقلابی از چپ سیاسی گرفت تا ملی مذهبی ها و روحانیون و در نهایت نیروهای مردمی شناخته شود. ترکیبهای شکل گرفته در آن سالها بسیاری از تحلیل گران را حیرت زده کرد و برنامه های بسیاری از عوامل خارجی را با شکست مواجه ساخت. هیچ کس تصورش را نمی کرد که جریانات چپ گرا و روحانیون شانه به شانه هم بایستند و شعارهای یکسانی را علیه حکومت محمدرضا پهلوی سر بدهند. همه برای مبارزه با دشمنی مشترک به نام شاه ایران به میدان آمده بودند. تلاش برای براندازی نظامی استبدادی، برقراری عدالت و رسیدن به آزادی توانست در سال هایی نه چندان دور، گروه های مختلف مردمی را در ایران گرد هم آورد. گروه هایی که شاید در شرایط عادی، به هیچ وجه حاضر نمی شدند از جزئی ترین اعتقادات خود دست بردارند اما نقش آنها در پیروزی انقلاب پر رنگ تر از جریانات تشکیلاتی و مبارزات سازمان دهی شده است. مردمی بودن، همواره به عنوان یکی از ویژگی های اصلی انقلاب ایران شناخته می شود، از این رو زمانی که شاه خود را در مقابل خیل عظیمی از مردم از قشرهای مختلف دید، مقاومت را کنار گذاشت و کشور را ترک کرد.
یکی از نقاط مهم شروع حرکت های مردمی در مبارزه با شاه را می توان در بازار تهران جستجو کرد. بازاریان که دو اهرم مهم پول و اعتبار را در اختیار داشتند، با پیوستن به مبارزات علیه حکومت پهلوی در ایران آغازی بودند بر شکل گیری مبارزات مردمی تر در انقلاب. تا آن زمان گروه ها و احزابی مانند جبهه ملی و حزب توده نقش اصلی فعالیت های منتقدانه را بازی می کردند. با حضور بازاریان در صحنه مبارزات، گروه ها و اصناف دیگر مردمی نیز کم کم به این فکر افتادند که با شرکت در تظاهرات و یا اعتصاب حضورشان در عرصه مبارزه را اعلام کنند. این جریانات که شاید بتوان آنها را مردمی ترین تحرکات انقلاب نامید، ضربه بزرگی به قدرت محمدرضا پهلوی وارد کرد. دیگر طرف حساب او، جریانات سیاسی نبودند که بتواند با زندان و تهدید و بستن فضای سیاسی کشور با آنها مقابله کند. مبارزه دیگر به خیابان ها کشیده شده بود و در واقع انقلاب به تار و پود جامعه گره خورده بود. یکی از مهمترین این ضربه ها در حوزه ای از قدرت وارد شد که می توان گفت حکومت پهلوی را فلج کرد. سهم ۲۰ درصدى صنعت نفت ایران ازتولید نفت اوپک در سال ۱۳۵۷، کشور راپس از عربستان در مقام دومین صادرکننده بزرگ نفت جاى داده بود؛ صنعت نفتى که علاوه بر تولید حدود ۶ میلیون بشکه نفت خام در روز، داراى بزرگترین پالایشگاه نفت جهان در آبادان هم بود. چنین صنعتى با گستردگى و سودآورى بالا، علاوه بر این که شاه را در رویاى دستیابى به دروازه هاى تمدنى بزرگ فرو برده بود، اشتهای قدرت هاى بزرگ از جمله آمریکا رانیز تحریک کرده بود تا براى افزایش هژمونى قدرت خود در منطقه سرشار ازمنابع انرژى خاورمیانه، بیش از گذشته به ایران نظر کنند.
از ۱۸ شهریور سال ۵۷ حرکت اصلی و اثرگذار شکل گرفت و صدها نفر از کارگران و کارکنان صنعت نفت پالایشگاه تهران اعتصاب کردند.عده‌ای معتقدند افزایش حقوق و بهبود شرایط کارکنان نیز در این شرایط مزید بر علت شده است. دو روز بعد کارگران و کارکنان پالایشگاه‌های تبریز، آبادان، اصفهان و شیراز نیز همچون پالایشگاه تهران اعتصاب کردند. این اعتصابها که همزمان با سایر اعتصابهای کارگری بود، بر شدت بحران سیاسی رژیم شاه افزود. اعتصاب محدود به شهرهای یاد شده نشد و در کرمانشاه نیز کارکنان شرکت ملی نفت نیز دست به اعتصاب زدند. همچنین از آنجا که قرارداد ارائه خدمات شرکت خدمات نفتی OSCO که با کنسرسیوم و شرکت ملی نفت ایران در مرداد ۱۳۵۷ منعقد شده بود، به زمان انقضای خود رسیده بود، بحث‌های فراوانی درباره انعقاد قرارداد جدید مطرح بود؛ کارکنان ایرانی، خواستار افزایش حقوق و بهبود شـرایط کاری خود بودند. اما دولت بدون توجه به خواسته‌های کارگران ایرانی، در مذاکرات خود با کنسرسیوم خواسته‌های آنان را در نظر نمی‌گیرد.
برای اولین بار کارگران نفتی میدان‌های نفتی اهواز، که بزرگ ترین میدان نفتی کشور را زیر پوشش خود قرار می‌داد، تصمیم به اعتصاب می‌گیرند. بعد کارکنان پالایشگاه آبادان و سرانجام در ۲۷ مهرماه ۱۳۵۷ تمام کارکنان میدانهای نفتی اهواز به اعتصاب می‌پیوندند. البته در روزهای آغاز اعتصاب پراکنده و بصورت غیر سازماندهی شده بود و سازمان دهنده‌ای وجود نداشت.
در کنار این حرکت مردمی کــه حــاصل از نارضایتی های اقتصادی و معیشتی کارکنان شرکت نفت به وضعیت شان بود، مردم در بخش های دیگر دست به حرکت های اعتراضی می زدند و ریشه های انقلاب گسترده تر می شد، از حضور معلمان و دانش آموزان گرفته تا اعتصابات در دادگستری ها و تعطیلی آنها. این حضور گسترده مردمی که حتی نظریه پردازان بزرگ جهان مانند میشل فوکو را مبهوت کرده بود، باعث شد تا روند پیروزی انقلاب ایران به سرعت به نتیجه برسد. گروه هایی در آن زمان و حتی پس از پیروزی انقلاب نیز به دنبال مصادره کردن این جریان بودند و مشکلاتی هم در این راه برای مردم به وجود آوردند اما هیچ کس نمی تواند منکر این موضوع شود که اگر مردم در ابعاد وسیع و در همه اقشار تصمیم به تغییر بگیرند و در کنار یکدیگر بایستند هیچ نظام استبدادی نمی تواند بر آنها حکم رانی کند و منابع شان را به باد بدهد. انقلاب ایران نمود بارز تجلی حضور مردم و اقشار مختلف در صحنه مبارزه بود و نشان داد انرژی آزاد شده از پتانسیل مردمی که تحت فشار قرار دارند، غیر قابل مهار و کنترل است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.