خانه » پیشنهاد سردبیر » پرونده ای به مناسبت دربی ۸۵ سرخابی ها/حالمان را خوش کنید

پرونده ای به مناسبت دربی ۸۵ سرخابی ها/حالمان را خوش کنید

پنجشنبه ۴ آبان ۹۶   شماره ۷۱۰

***

وقایع استان

یاسر هویدی

***

امروز و برای هشتادوپنجمین بار پسران سرخابی فوتبال ایران رو در روی هم می ایستند، این دربی قدیمی دوباره تمام جامعه ایران را برای چند روز و در چندین ساعت تحت شعاع خود قرار می دهد. یادآوری این خاطره خالی از لطف نیست که آبان ماه است و اولین دربی آبان ماه نیمه تمام ماند و امجدیه در آبان ۱۳۵۸ پانزده دقیقه انتهایی بازی را ندید و هرچه دید خونریزی بود، دعوا و دست و پای شکسته، همان روز بود که فوتبال برای مدتی تعلیق شد. این را گفتم که بدانید دربی چه تاثیراتی بر پیکر این فوتبال و حتی جامعه داشته و اگر بخواهم از دربی برایتان بگویم حکایت مثنوی هفتاد من است و حوصله می خواهد.
امروز در این مطلب فوتبال را از دید آن اقلیتی می بینیم و بررسی می کنیم که هیچ حساسیت و سمپاتی به این جدال ندارند.
سوای اکثریت بالای چهل میلیون ایران که امروز چشم ها و قلب هایشان را به دربی دوخته اند و نتیجه آن از نان شب برایشان واجب تر است دو طیف اقلیتی هم در جامعه وجود دارد که دربی را فارغ از هواداری یکی از دو تیم دنبال می کنند؛ ابتدا اقلیت اول را به شما معرفی می کنم:
اقلیت اول طرفداران دیگر تیم های فوتبال ایران هستند و برای مثال از دید یک آذربایجانی هوادار تراکتور یا یک انزلی چی هوادار ملوانی وفادار دربی. ابتدا از این منظر نگاه می کنیم که تاثیرش بر روی وضعیت کنونی تیم مورد حمایت این افراد چگونه است، مثلا اگر تراکتورسازی بر عکس امسال در کورس رقابت با این دو تیم بوده و حال روز خوبی داشته باشد هوادار تراکتوری فقط منافع تیمش را دنبال می کند و بس و ملوانی لیگ یکی هم با ولع خاصی بدنبال حاشیه های خروجی این دیدار است. هواداران پرشور آبادانی دنبال آمار تلفات دو اخطاره و اخراجی این دیدار هستند و جمی های تازه وارد که تیم شان ول کن صدر جدول نیست بهترین نتیجه برای شان تساوی است که پرسپولیس بیشتر درجا بزند.
و اما طیف شهروندانی که هیچ علاقه ای به فوتبال ندارند و حتی از آن متنفر هم هستند؛ به شخصه به وفور با این دست از افراد برخورد داشتم و همین پریروز هم خطابه و لقب پر تکرار تو یک بیمار هستی را از زبان مبارک این بزرگواران شنیده ام. اینها هنوز به درک مناسبی از این حجم علاقه و عشق به فوتبال نرسیده اند و نمی توانند رفتارهای دو آتیشه های سرخابی را به خوبی هضم کنند و دقیقا همین جا که از هضم این مورد که فوتبال برای خیلی ها زندگی است در می مانند، این اکثریت بزرگ جامعه را بیمار یا روانی خطاب می کنند. کشف بزرگی داشتید نه؟ خلاصه بگویم دلیل این انزجار و تهوع از علاقه به فوتبال فقط و فقط ناتوانی از درک مناسب آن است. این طیف نمی توانند بپذیرند جوانی از رامهرمز در فاصله ۹۰۰ کیلومتری تهران با اتوبوس بیاید آزادی و شب در چادر بخوابد و زیر برق آفتاب منتظر جدال سرخابی ها باشد و تا آنجا پیش می رود که خلای شخصیتی احساس کرده و نمی تواند این حجم از همنوایی سرخابی ها را در عشق ورزیدن به تیم های شان پذیرفته و همه را با لقب بیمار و روانی از دم تیغ می گذراند.
این ها اتفاقا امروز از اول بازی پیگیر هستند که ببینند آخرش چه خواهد شد و کدام رنگ برنده این جنگ هستند که فردای مسابقه برای بیمارهای مغموم از شکست این جمله را آماده کنند که این طرفداری به این حجم از ناراحتی نمی رسد و یا به برنده های دربی بگوید: آنها میلیاردی پول می گیرند و می بردند به تو چی می رسد! در صورت تساوی هم بگوید: حالا چی شد، این همه سر و صدا برای تساوی.
همیشه خانواده ها در تقابل با فوتبال یکدست و یکصدا نیستند و از اقلیت هر دو طیف در خانواده های ایرانی وجود دارد و امروز اقلیت دوم تلاش می کند خللی در تماشای این مسابقه از تلویزیون بـــرای روانی های سرخابی بوجود آورند.
همین عشق به فوتبال دوست داشتنی، بارها طیف های ناهمگون خانواده ها را همگون کرده و فوتبال ناپسندان را فوتبالی کرده و البته در خیلی از خانواده های مخالف با فوتبال هم جواب داده و یک فوتبال دوستی را به وجود آورده که در وداع غم انگیز با بازیکن محبوبش گریان می شود.
نقبی می زنم به وصف امیر حاج رضایی پیشکسوت و فوتبال شناس که در وصف خودش گفت من یک بیمار فوتبالم و ادامه داد همسرم پذیرای این حجم از عشق و علاقه نیست و ما برای هر جام جهانی بمدت یک ماه از هم جدا می شویم و بعد از جام جهانی همسرم به خانه باز می گردد.
تا ساعاتی دیگر دربی آغاز می شود و این بازی قطعا آخرین دیدار این دو تیم نیست و عشق و آتش و خون طرفداران این دو تیم از روی سکوها تا درون خانه ها و بعد از بازی به خیابان ها سرازیر می شود.
مطلب را می خواهم با سخنی رو به بازیکنان میلیاردی این بازی به اتمام برسانم؛ آقای چند میلیاردی که حالا نبض یک رویداد بزرگ در دستان توست، تویی که معلوم نیست تا همین دیشب که با حرارت خاصی از عشق به پیراهنت سخن می گفتی فصل بعد برای چند مشت ریال بیشتر سنگ کدام تیم را به سینه خواهی زد، تویی که میزان کارایی و درخشش فنی ات بازتاب های گسترده ای دارد، بیایید و مرد باشید و مردانه بجنگید و این دربی بزرگ آسیا را جذاب و دوست داشتنی و چشم نواز رقم بزنید که ما روانیان و بیماران فوتبال سینه ستبر کرده و به آنها که ما را نمی فهمند بگوییم این دربی ما بود، لبریز از زیبایی و لبریز از فوتبال چشم نواز، ما را با عشق ابدی مان تنها بگذارید. دربی تمام می شود و خاطره آن می ماند، منتظریم سرخابی ها فارغ از هر نتیجه ای بگویند: بازی زیبایی بود…

****

شهرآورد بدون ره آورد

*** مجید آنجفی.مدیرعامل سابق باشگاه آلومینیوم اراک

از برگزاری اولین شهرآور سرخابی ها از سال ۱۳۴۷، پنجاه سال می گذرد. نیم قرن تجربه برگزاری شهرآوردی که براساس آمار و ارقام و اقبال عمومی، مهم ترین شهرآورد آسیا و یکی از مهمترین های جهان به شمار می رود.
جادوی فوتبال امروز، تحسین همه اقشار و جوامع انسانی را برانگیخته و در این میان رخداد شهرآوردها به عنوان نقطه اوج هنرنمایی پدیده فوتبال، طوفانی از کنش ها و واکنش های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی را رقم می زند. فوتبال تاثیر پیچیده و شگرفی بر دگرگونی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می گذارد. زمانی شهرآوردها مانند آشکار شدن اختلافات نژادی، قومی، مذهبی، منطقه و طبقاتی بود اما فوتبال مدرن امروز هیچ یک از این عوامل را رودرروی هم قرار نمی دهد.
بارسلونا از گذشته اگرچه نمادی از ملی گرایی کاتالونیا بود و با زبانی از دلبستگی های مذهبی و منطقه ای، اما حالا وقتی پرچم کاتالان در دست هواداران بارسلونا تکان می خورد آنها فقط از نشانه های سنتی شان برای ابراز هیجانات فوتبالی شان و ابراز علاقه و عشق به تیم محبوبشان استفاده می کنند.
دربی اینتر و میلان زمانی میدان تقابل مهاجران طبقه کارگر در برابر طبقه متوسط بود اما حالا این انگیزه ها وجود ندارد و هر کدام از اینها اهــداف حرفه ای باشگاه را دنبال می کنند. یکی محصولات غذایی را نمایندگی می کنند و دیگری هواپیمایی امارات و هر دو می خواهند نمایندگان شایسته ای برای حامیان مالی شان باشند.
فوتبال هنوز هم برای میلیونها نفر از سراسر جهان حکم مرگ و زندگی را دارد اما شهرآوردهای معروف دنیا حالا دیگر میدانی شده برای تمرین مدارا، شایسته سالاری، احترام به رقبا و هواداران و از بازیکنان می خواهند تا با همه وجود برای هدفی مشترک بجنگند.
باشگاه های حالا شاید لقب پرطمطراق فرهنگی را یدک نکشند اما شنیده ایم مربی تا سپیده دم در انتظار بازیکنانی باشد که در حساسترین بازیها قلیان می کشند و قصه علیهذا…
گفته می شد فوتبال را تنها یک بازی نبینید فوتبال یک سلاح است برای انقلاب اما حالا آنچه در فوتبال بیشتر به چشم می خورد به گفته آلبرکامو تمام آنچه از اخلاق و تعهد فرا گرفته ام مدیون فوتبال است.
با بهره گیری از تمام ظرفیتهای گفته شده فوتبال مدرن در بالاترین نقطه آن ، شهرآوردها با بهره گیری از اعجاز رسانه، میلیاردها دلار گردش مالی ایجاد می کند و درس اخلاق می دهند. چنانچه در معروف ترین آنها صحنه بی بدیلی از مشارکت و از خودگذشتگی برای موفقیت تیمی، احترام به رقیب، سخت کوشی و احساس مسئولیت را شاهدیم. در آنجاست که همه چیز فدای برد بازی می شود. در این شهرآورد همه و همه به بازیکنان و باشگاه ها تا تماشاگران و داوران توجه می کنند.
شهرآوردها حالا دیگر عرصه ای برای زد و خوردهای گلادیاتورها، فحاشی ها و شعارهای نژادپرستانه، اغتشاشات خیابانی نیست. البته که این دستاورد مهم بیش از هرچیز موهون برنامه ریزی، نگاه مشتری مدارانه باشگاه ها و مدیران، آموزش و نگاه به هواداران به عنوان سرمایه است.
شهرآورد سرخابی ها اما هنوز نتوانسته چنین برآوردی داشته باشد. هنوز هم خیلی از خانواده ها نگران حضور فرزندانشان در ورزشگاه ها هستند. هنوز هم آنچه از شهرآورد سرخابی ها در ذهن تداعی می شود بازیهای بدون بار فنی و بازیکنانی است که با شمایل عجیب و غریب پای به مهمترین میدان زندگی شان می گذارند. البته که این جلوه گری نه چندان زیبا، آرایه های دیگری همچون دستپاچگی، خطرهای بی مورد و مکرر، برخوردهای خشن و بی دلیل و پرخاش مکرر به داوران نیز همراه خود دارد.
شهرآورد ۸۵، بیست و ششمین برد آبی ها را رقم بزند یا بیست و یکمین برد قرمزها فرقی نمی کندکماکان جای خانواده ها و زنان و مادرانی که می توانستند به سالم سازی فضای فرهنگی ورزشگاه کمک کنند خالی است.
فرقی نمی کند در این شهرآورد فردوسی پور، خیابانی یا سرهنگ علیفر گزارشگر بازی باشند. کارگردان بازی مجبور خواهد بود بارها و بارها صدای فحاشی هواداران را از طرف میکروفون حذف نماید.
فرقی نمی کند پس از دربی و در پایان فصل کدام تیم قهرمان شود سیل چکهای بلا محل مدیران عامل، محرومیت های کنفدراسیون فوتبال آسیا و فدراسیون جهانی فوتبال، احکام مکرر کمیته های انضباطی و اخلافی باز هم روانه باشگاه خواهد بود.
فرقی نمی کند چه نتیجه ای در پایان بازی رقم بخورد چرا که کماکان شاهد تغییرات مکرر مدیریتی باشگاه خواهیم بود.
شهرآورد سرخابی ها به شکستن رکــورد چهارتایی ها یا شش تایی ها منجر شود یا نه بازهم فرقی نمی کند، باشگاه در حسرت درآمد ناشی از حق پخش تلویزیونی خواهد ماند و آگهی های بین دو نیمه سودی ۱۶ میلیارد تومانی را نصیب صدا و سیما خواهد کرد.
بازهم کبوترهای سرخ و آبی در آسمان استادیوم به پرواز درخواهد آمد، روی نیمکت در تیم شفر بنشینند و برانکو یاد حجازی و یا پروین زنده کند فرقی ندارد و برای بازی سوتی های خیابانی رابشنویم یا کنایه های عادل را باز هم سرهنگ علیفر از دفاع خطی بگوید و گلی به ثمربنشیند و صدای ممتد توی دروازه جناب سرهنگ را بشنویم یا نشنویم و…
در پس هیاهوی ۹۰ دقیقه ای هیجانات و احساسات پرشور هواداران دو تیم اما…
شهرآورد باز هم ره آوردی نخواهد داشت.

****

دربی به یاد «ابراهیم آشتیانی»

*** مهدی مسعودی آشتیانی.عضو شورای شهر آشتیان

مرحوم ابراهیم آشتیانی از بازیکنان محبوب پرسپولیس بود که در دربی معروف ۶ تایی در بازی حضور داشت و خاطرات زیادی از آن بازی ارائه کرد؛ آن بازی یک استثنا بود که حتی در بازیهای بین المللی خیلی کم اتفاق می افتاد.
حال در نزدیکی دربی ۸۵ پایتخت یکی از اسطوره های دربی پایتخت شماره ۲ رویــایی سال های دور پرسپولیس و یکی از بهترین دفاع راست های ایران در میان ما نیست. دربی بدون ابراهیم آشتیانی برای پرسپولیس سخت است. قلم به دست گرفتم تا از زاویه ای دیگر یک آشتیانی را به مردم معرفی کنم؛ به واقع ابراهیم آشتیانی فقط یک فوتبالیست نبود، او از تحصیلکردگان ورزش بود که سال ها در دانشگاه در کسوت استاد مشغول تدریس بود، به قول علی آقای پروین، ابرام اهل هنر بود. یادم هست در همین فروردین سال ۹۶ ابرام خان آشتیانی در حمایت از هنر در دومین سالانه بهارستان حرفهای جالبی زد: «حضور هنر در شهر می تواند بر روی زندگی تک تک شهروندان تاثیرگذار باشد.
وقتی که حضور هنر را در زندگی روزمره حس می کنیم آنگاه می توانیم شاهد حضور آرامش در این روزهای شلوغ و پر هیاهو در فضای شهری باشیم». به کلمات مرحوم ابراهیم خان آشتیانی خوب دقت کردم او یک فوتبالیست یک استاد ورزش یک هنر شناس یک روانشناس و یک جامعه شناس شهری بود. ابراهیم آشتیانی از مردان با صلابت و با اخلاق و فنی فوتبال ایران بود.
او یک مرد بزرگ و الگوی خوب برای فوتبالیست ها بود که در هر جایی حضور نمی یافت. او یک مرد با غرور و یک اسطوره سرخپوش بود. اما ای کاش در آستانه دربی باشگاه های بزرگ چون پرسپولیس و استقلال توجه ویژه ای به پیشکسوتان خود داشته باشند. افرادی که نامشان در تاریخ ثبت شد باید در مسند کارها باشند و تجربیاتشان مورد استفاده جوانان قرار گیرد.
پسرک آشتیانی خوشتیپ دهه ۴۰ شمسی فوتبال ایران حالا دیگر در بین ما نیست درست در آستانه دربی ۸۵ با ما وداع کرد. ابراهیم آشتیانی روزگاری سانترها و حرکاتش از سمت راست زمین مدافعان سمت چپ حریف را دیوانه میکرد با یکی از پاسهای گل او بود که تیم ملی ایران به المپیک ۱۹۷۲ مونیخ راه پیدا کرد.
یکی از بهترین و با اخلاق ترین و دوست داشتنی ترین و با غرور ترین شماره دوهای تاریخ تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس و شاهین دیگر در بین ما نیست.برای شادی روحش دعا کنیم و برای بازماندگانش آرزوی صبر داریم.

*****

در آستانه نبرد سنتی

*** علی دهشمند مدیرعامل باشگاه آلومینیوم اراک

سرخابی های پایتخت برای هشتاد و پنجمین بار در تاریخشان عصر پنجشنبه در ورزشگاه آزادی رو در روی یکدیگر قرار می گیرند. دربی ای که هر بار نکات جدید و جذابی برای فوتبال دوستان در ایران به همراه دارد و این بار نیز از این قاعده مستثنی نیست.
فوتبالی ها مطمئناً برای عصر پنجشنبه بیخیال همه چیز می شوند و فوتبال را مهمان خانه هایشان می کنند.
این بار دو تیم در شرایطی خاص پا به میدان مسابقه می گذارند و بیش از حساسیت جدولی در گیر و دار مسائل حیثیتی دربی را آغاز می کنند. دربی ۸۵ قرمزها که در این مسابقه میزبان خواهند بود، بعد از شکست تلخ برابر الهلال قصد دارند برای هوادارانشان جبران مافات کنند و پیروزی مقابل رقیب سنتی را به آنها هدیه بدهند و در سوی دیگر نیز آبیها می خواهند جایگاه سرمربی جدید خود را در دل هوادارانشان تثبیت کنند و از طرفی هم نتایج ضعیفشان را در ابتدای فصل به نوعی جبران کنند.
شاید این دربی از لحاظ حساسیت جدولی از مرغوبیت چندان بالایی برخوردار نباشد اما چه کسی است که فوتبال را دنبال کند و نداند که حتی بعضا برخی هواداران افراطی دو تیم برد در دربی را به قهرمانی در پایان فصل ترجیح می دهند و حاضرند از بسیاری از موفقیت ها بگذرند اما در دربی فریاد پیروزی سر دهند.
دربی ۸۵ دربی حیثیتی بدون حساسیت برای مربیان و بازیکنان دو تیم هستند‌.
دربی تهران خارج از مرزهای ایران هم مخاطبان خاص خود را دارد و چه بسیار ایرانیانی که در نقاط مختلف کره خاکی به مانند دیگر هموطنان برای این مسابقه لحظه شماری می کنند.
از سویی در عرصه بین المللی نیز دربی سرخابی ها جایگاه قابل توجهی دارد، آنقدری که وب سایت ای اف سی در آستـانه این دربی از آن بعنوان یکی از حساس ترین و رقـابتی ترین دربی های آسیا یاد می کند و پـایگاه فوتبال دربینر نیز در رنکینگ دربی های مختلف جهان فوتبال دربی تهران را بیست و چهارمین دربی جهان و برترین دربی آسیا قرار می دهد.
این دربی از طرفی از لحاظ مسائل حاشیه ای نیز دربی ویژه ای به شمار می رود. هر دو تیم در آستانه نبرد هشتاد و پنجم دست به گریبان برخی مسائل حاشیه ای شدند و حتی تا همین اواخر احتمال داشت دو بازیکن کلیدی از دو تیم این دربی را از دست بدهند.
وریا غفوری و محسن مسلمان دو بازیکنی بودند که در آستانه دربی به دنبال انتشار تصاویرشان در حال استعمال قلیان خبرساز شدند و خبرهایی مبنی بر محرومیتشان از دربی به گوش رسید تا اولین دربی بدون سیگار، تبدیل به دربی ای با بوی دو سیب شود .اما در آستانه دربی محرومیتشان به حالت تعلیق درآمد.
هر چه که هست دو تیم در آستانه نبرد سنتی، در تهیه و تدارک هستند تا با هر آنچه در چنته دارند وارد میدان نبرد شوند.
بی شک پنجشنبه نه تنها قلب فوتبال ایران، که قلب فوتبال آسیا در تهران و ورزشگاه آزادی میتپد، جایی که صدهزار فوتبالی افراطی، ضیافت فوتبالی آخر هفته کشورمان را بــارها و بــارها دل فریب تر می کنند. منتظر می مانیم تا ببینیم پنجشنبه و در پایان این نبرد بــاد به کدام پرچم ها می وزد.

****

دربی؛ بدون میزبان، بدون مهمان

*** مجید نوری عکاس ورزشی

در ابتدا باید بگویم که من همیشه دوست دارم بازی دربی برنده داشته باشد. از سویی دیگر معتقدم همیشه فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر به این دو تیم خیانت کرده است.
در هر فصل بازی رفت و برگشتی هست، که قانونا باید تیم میزبان صاحب ۹۰ درصد جایگاه تماشاچیان باشد اما همیشه ورزشگاه را به دو قسمت مساوی برای هوادران تقسیم می کنند؛ در واقع هیچکدام در زمین غریب نیستند. در تمام بازی های لیگ برتر این قانون اجرا می شود الا در مورد پرسپولیس و استقلال. شما دربی های بزرگ اروپا را ببینید، بدترین جای استادیوم را برای تیم مهمان قرار می دهند.
متاسفانه فدراسیون فوتبال شهامت قانون ۱۰درصد در بازی دربی را ندارد. امیدوارم روزی رسد که رویــارویی پرسپولیس و استقلال بزرگترین دربی آسیا، به معنای واقعی کلمه یک دربی حرفه ای شود.

***

پرسوناژ زندگی

امیر معروفی

دربی را دوست داریم چون شباهت زیادی به واقعیت های عمده زندگی مان دارد. یک سرش برد است و یک سرش باخت. یک سرش خنده است و یک سرش هم ناراحتی. هر وقت نزدیک دربی می شود یاد فیلم«سینما پاردیزو» می افتم. سربازی خواهان دختر پادشاه شد. پادشاه به او گفت باید ۱۰۰ روز بی حرکت روی صندلی مشرف به کاخ بنشینی و اگر صد روز مقاومت کردی به خواسته ات می رسی. سرباز ۹۹روز و ۲۳ساعت صبر کرد؛ ولی در ساعت آخر گذاشت و رفت. راوی داستان را، بی پایان گذاشت و از بیننده خواست خودش برای فیلم پایانی انتخاب کند. بله ما هم روزها و ماه ها برای دیدن این توصیف فوتبالی صبر می کنیم. آخر بازی یا باید قهر کنیم و برویم و یا به خواسته مان می رسیم و پایانی برایش پیدا می کنیم. هیچ وقت نمی توانیم این رقابت را انکار کنیم و به آن فکر نکنیم چون در زندگی ما ردپای یکی از این دو تیم هست. بیم و امیدی که در پس این بازی برای طرفدارهایشان رقم می زنند بیش از صد جام دلیل بـرای دوست داشتن شـان بـه وجـود می آورد. مهم نیست کدام شان می برند یا می بازند زیرا ورای توصیف های فوتبالی به سرخابی ها نیاز داریم چون همیشه ما را به میان خاطرات مان می برند. دقیقه ها می نشینیم و به این بازی فکر می کنیم. دربی مثل پرسوناژ زندگی است، هیچ قلبی نمی تواند به محض گرفتار شدن در دامش آن را از خودش بیرون کند. اسپالِتی بزرگ یک بارحرف قشنگی زد: «موفقیت غالبا وقتی سراغ شما می آید که از به دست آوردنش پشیمان شدید.» حالا باید صبر کرد، نشست و دید تا پیروزی سهم کدام یک از سرخابی ها می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.