سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۷۹۰
***
وقایع استان
ایمان رنجکش
***
آزمون تیزهوشان حذف شد؛ این شاید پربازخورد ترین عنوانی باشد که در طول این سال های اخیر در حوزه نظام آموزشی کشور بر سرخط اخبار قرار گرفته است. خبر را معاون آموزش ابتدایی وزارتخانه نقل می کرد که بر اساس تصمیم شورای عالی آموزش و پرورش تمامی کتب کمک آموزشی و ورود موسسات مختلف به مدارس ابتدایی ممنوع و دیگر آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان برگزار نخواهد شد.
سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در طول بیش از ۴دهه حضور خود در نظام آموزشی کشور همواره با فراز و نشیب های بسیاری دست به گریبان بوده است. سمپاد در سال ۱۳۵۵ بنیان نهاده شد و در جهت پرورش و بهره برداری از دانش آموزانی با بهره هوشی بالا گام بر می داشت. سال ۵۸ منحل و در ادامه به همت دکتر جواد اژه ای و تصویب مهندس موسوی نخست وزیر وقت در سال ۶۶ مجددا احیا شد. سمپاد جسته و گریخته به فعالیت خود ادامه می داد اما همواره شمشیر داموکلس انحلال را بر گردن خود می دید و هر وزیر آموزش و پرورشی که روی کار می آمد با توسعه آن مخالف بود و به نوعی منتقد تفکیک استعدادها بودند و این سازمان را به چشم نهادی تحمیل شده و هزینه بردار می دیدند. در اواسط دهه هفتاد بحث تجمیع و واگذاری به استان ها پیش کشیده شد و شرایط تا حد بسیاری برای سمپاد دشوار گردید. تحلیل ها از آن ایام به نوعی بود که حتـی هزینه ها و گردش مالی یک مدرسه پرورش استعدادهای درخشان مساوی بود با کل هزینه های یک اداره کل . همه این ها دست به دست هم داد و سرانجام در دوره وزارت حسین مظفر که مخالف جدی سمپاد بود با تهیه بولتن معروف «استعدادهای درخشان کجراههای در آموزش و پرورش» رسما توسعه این مدارس در کشور متوقف شد.
اما با آغاز دهه هشتاد بار دیگر قطار سمپاد بر ریل رونق قرار گرفت و مدارس آن در سراسر کشور در حال توسعه بود. حساسیت آزمون های سمپاد به یک کابوس برای دانش آموزان و خانواده ها تبدیل شده بود و شهوت رقابت در دانش آموزانی که میل به تحصیل در مدارس متفاوت تری داشتند سال به سال بیشتر میشد. تنها اشتباه شدن پاسخ های چند سوال در آزمون سمپاد سال ۸۷ باعث شد تا کار حتی به مجامع بین المللی هم کشانده شود و سازمان را مورد تهاجم شدید دانش آموزان و خانواده های معترض آنان قرار دهد. این پایان ماجرا نبود و باعث شد تا جواد اژه ای که از ابتدای احیای سمپاد سکاندار آن بود از این سمت برکنار شود. ماجرایی که بعدها به یک سناریو از پیش برنامه ریزی شده تشبیه گردید که در جهت برکناری اژه ای و تضعیف جایگاه سمپاد تدارک دیده شده بود.
شاید تامل برانگیزترین قسمتِ نامه خداحافظی جــواد اژه ای کــــه پس از ۲۱سال از سمپــاد رخت برمی بست همین یک جمله باشد: وقتی فرزند استانداری در آزمون ورودی سمپاد موفق می شد، چندان خوشحال نمیشدم، اما وقتی فرزند بلالفروش روبروی همان استانداری قبول میشد، از شادی در پوست خود نمیگنجیدم!
جملــه بالا بیان شد تا به تیتر مطلب بــازگردیم. در مشروح خبر حذف آزمون ورودی پایه هفتم تیزهوشان دلایل قابل توجهی بیان شد که از تصمیم وزارت آموزش و پرورش دولت حسن روحانی به سمت تغییر جهت در تعلیم و تربیت نظــام آموزشی کشور خبر می دهد.
بدون شک آنچه که ده سال پیش در نامه خداحافظی اژه ای از سمپاد بیان شد، خود گواه تفاوت های بسیار سالهای قبل با دوره های کنونی است و دیگر نشانی از اهداف اصلی سمپاد مبنی بر هدایت استعدادهایی که توان مالی مناسب برای تحصیل بدون دغدغه ندارند در آن دیده نمیشود. مثلا دانش آموزی که دارای استعداد خاص است و از شرایط اقتصادی مناسب برخوردار نیست بدلیل جو حاکم از گردونه این رقابت ها حذف می شود.
ماجرا تا آنجایی پیش رفته که یک خانواده ده ها میلیون حاضر است برای حضور فرزند خود در این مدارس خرج کند و در طول این سالهای اخیر با رشد موسساتی مواجه بودیم که به مدارس به شکل یک بنگاه اقتصادی می نگرند و این استدلال در جامعه جا افتاده که با پول خرج کردن می توان به استعدادی ناب مبدل شد که معیارهای ارزیابی وضعیت آموزشی را ۱۸۰درجه با دهه های گذشته متفاوت کرده است.
کودکان و نوجوانانی که به این رویداد آموزشی نزدیک می شوند با موج گسترده ای از مسائل مواجه اند که رنگ طمع و سودجویی بسیار در آن موج میزند. موسساتی که از این طریق کاسبی خاصی را به راه انداخته اند و با بازاریابی حرفه ای میان دانش آموزان و قراردادهای پنهانی با مدیران برخی مدارس، خانه های تعلیم را به تجارت خانه مبدل ساخته اند و موجبات فراهم شدن یک رقابت ناسالم را رقم زده و این پروسه استرس زا اثرات اجتماعی بسیار منفی و مخربی میان آینده سازان کشور ایجاد کرده است. موضوعی که به نوعی زجرکشی به بهای تیزهوشی عنوان می شود که با اصل رویکرد سمپاد مغایر است.
متاسفانه رویکرد نظام آموزشی به سمت نمره محوری پیش رفت و سایر ظرفیت های رشد و بهره برداری از توانمندی محصلان به بن بست خورد. اینگونه شد که مدرسه های ما تنها در درس و کتاب و فرمول خلاصه می شود و این درحالی است که عوامل اجتماعی همچون مهارت آموزی و نشاط میان دانش آموزان به دست فراموشی سپرده شده است. اینجا با دونوع بازخورد مواجه بودیم که از یک سو خانوادههایی بودند که به سبب وضعیت اقتصادی خود میتوانستند وارد برخی کلاسهای خاص شوند که عرصه سودجویی برخی موسسات را فراهم کرده بود و از سوی دیگر والدینی که شرایط مالی مناسب نداشتند برچسب ناتوانی و باهوش نبودن به فرزندشان میخورد که به لحاظ اصول تربیتی آسیب رسان بود.
در مجموع فراگیری این رویکرد به سمی مهلک در نظام آموزشی ما مبدل شد که با تحمیل اثراث اجتماعی ویرانگر آن به دانش آموزان، روز به روز سرمایه های اجتماعی بیشتری را از دست می دهیم و اقدام اخیر وزارت آموزش و پرورش مبنی بر توقف این آزمون گام موثری در جهت جایگزینی و ساماندهی وضعیت فعلی می باشد. هر چند در ابتدای انتشار خبر حذف سمپاد، مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش شاهد تجمع های اعتراضی بودیم. تجمع هایی که حضور معترضانی که حتی سال ها قبل از سمپاد فارغ التحصیل شده اند در آن قابل تامل بود و اثر چندانی از دانش آموزانی که در سال تحصیلی جاری قرار بود در این آزمون شرکت کنند در آن دیده نمی شد!
شاید با حذف آزمون سمپاد دولت به دنبال آن است تا طرح شهاب را پیگیری نماید. با نگاهی به نظام های آموزشی مختلف در سایر کشورها که در جهت پرورش استعدادها پیشتازند، استعداد نخبه به دانش آموزی اطلاق می گردد که توانایی اش منوط به یک حوزه خاص نیست بلکه کسی است که توانایی های منحصر به فردی بر اساس الگو در حوزههای مختلف استعدادی از خود بروز می دهد و از مهارت، خلاقیت و پشتکار نیز بهرهمند باشد نه اینکه مثلا در کشور ما با حفظ کردن چند فرمول و موفقیت در چند رقابت تحصیلی ردای نخبه بودن بر تن کند.
شهاب طرحی است که در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ در هفت استان به صورت آزمایشی و محدود انجام گرفت که به طور کلی با رصد توانمندی ها و استعدادهای دانش آموزان در پایه های مختلف تحصیلی، شناسایی می کنند که یک فرد طبیعتا به سمت کدام توانمندی ها گرایش دارد و هدایت استعدادها به صورت عمومی و برای همه آنهاست و نباید هیچگونه جداسازی در کلاس درس و امتیاز مادی و تحصیلی ویژهای برای هیچیک از آنها لحاظ شود.
اقدامات مورد نیاز برای فرایند هدایت دانشآموزان به طور جدی از پایه چهارم ابتدایی توسط آموزگارانی که متون علمی – آموزشی تدوینشده دورههای مختلف را گذرانده اند انجام می شود سپس چکلیست های شناسایی استعدادها در هشت حوزه استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی، اجتماعی، علومتجربی و فرهنگ دینی توسط معلمان آموزشدیده تکمیل و به مدیر مدرسه ارائه میشود و برای هدایت عمومی دانشآموزان و اولیای آنها مورد بررسی قرار گرفته و گزارش تحلیلی، آماری دقیقی از طرف مدرسه به اداره آموزش و پرورش شهرستان ارسال میشود که همه این مستندات در پرونده سوابق تحصیلی فرد به صورت منظم بایگانی و نگهداری میشود.
با اجرای این طرح که به نظر می رسد جایگزین خوبی برای سمپاد باشد، دانش آموزی که ذاتا یا براساس مهارت کسب کرده خود، دارای استعدادی بالقوه است شناسایی می شود و برای بهره برداری و پرورش آن در ادامه مسیر مورد هدایت قرار می گیرد و دیگر شاهد استعدادهای مصنوعی و تحمیلی نخواهیم بود و نخبگان در یک پروسه با رویکرد اجتماعی مثبت و هدایت شده مورد بهره برداری صحیح قرار گرفته و بدون شک روحی جدید در کالبد نظام آموزشی کشور دمیده می شود و خانواده ها، کودکان و نوجوانان را از فشارهای سوداگرایانه دور می کند.
خانه » پیشنهاد سردبیر » پایان سوداگری/شورای عالی آموزش و پرورش حذف امتحانات ورودی پایه هفتم برای مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی و مدارس خاص را تصویب کرد
منطبق با کلیدواژه: آزمون تیزهوشان آزمون سمپاد تفکیک استعدادها حذف امتحانات ورودی پایه هفتم شورای عالی آموزش و پرورش مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی و مدارس خاص نظام آموزشی کشور