وقایع استان به بهانه شایعات پیرامون همایون شجریان و سحر دولتشاهی بررسی می کند؛ واکنش طرفداران به اخبار سلبریتی ها/خشم و هیاهو

دوشنبه ۱ آبان ماه ۱۳۹۶   شماره ۷۰۷

***

وقایع استان

سحر یاری

***

اخبار سلبریتی ها همیشه برای مردم جذاب بوده است این تنها مختص به جامعه ما نیست در تمام دنیا همیشه ازدواج، طلاق و بچه دار شدن و حتی رسوایی های اخلاقی و مالی این افراد مهم بوده است. پس اگر همچنان می بینیم که مردم در رسانه ها و به ویژه فضای مجازی برخی از اخبار را دنبال می کنند نباید آن را تنها از جنبه منفی دید؛ این دنبال کردن را زمانی می توان یک آسیب و چالش اجتماعی دانست که جنبه افراطی به خود می گیرد و مردم با اظهارنظرها و شوخی های خود آن را به یک واقعه مهم تبدیل می کنند. این برخوردها حتی در مورد اخباری که صحت آن تایید نشده نیز در خصوص اینگونه افراد وجود دارد. در دوران کنونی انتقال اخبار به سرعت نور به مدد تکنولوژی و شبکه های مجازی فــرصتی را به مخــاطب بـرای راستی آزمایی آن اخبار نمی دهد مردم و کاربران دست به کار می شوند و بـا پخش کردن ایــن اخبــار حتی تحلیل ها و گمانه زنی های خود را نیز آغاز می کنند.
دو روز پیش بود که خبری مبنی بر ازدواج دو تن از هنرمندان در فضای مجازی منتشر شد. دو هنرمندی که هر کدام جایگاه هنری ویژه ای دارند یکی از دنیای سینما و دیگری از دنیای موسیقی. خبر ازدواج همایون شجریان و سحر دولت شاهی کافی بود تا مردم دوباره اظهار نظرهای خود را آغاز کنند در حالیکه از سوی آن دو نفر نه خبر تایید و نه تکذیب شده بود. اگر سری به صفحه های اجتماعی این دو هنرمند بیندازیم می توانیم از کامنت های مختلف واکنش ها به این خبر را ببینیم. همایون شجریان پسر محمدرضا شجریان استاد آواز ایرانی است که خود نیز در این عرصه بسیار موفق بوده است. سحر دولتشاهی نیز بازیگر سینماست و جدایی او از همسر اولش رامبد جوان تا مدت ها حاشیه ساز بود. این اواخر همایون شجریان و سحر دولت شاهی در پروژه « سی» با یکدیگر همکاری داشتند.این همکاری مشترک و سکوت هر دو آن ها در قبال این خبر باعث شد تا این موضوع به یکی از پربازدیدترین اخبار شبکه های مجازی تبدیل شود و هر کس به دنبال اخبار تازه تری بود. برای آنکه نگاهی به رفتار اجتماعی و واکنش مردم پیرامون یک خبر داشته باشیم به چند کامنت از هزاران کامنت در صفحه های این هنرمندان و چند متن طنز اشاره می کنیم.
«فکر می کنم خبر درست باشه چون اگر شایعه بود طرفین تکذیب می کردند اون هم خبری که اینقدر همه جا پیچیده»، «اینقدر که واسه شماها مهمه زندگی شخصی دیگران زندگی خودتون مهم نیست. سرتون تو زندگی پر مشکل خودتون باشه نه این و اون و….»، «اگر آقای شجریان می فهمید شما چقدر نگران آینده و زندگی اش هستید حتما از شما مشورت می گرفت و…» و یا « سحرجان خیلی ناراحتت بودم ولی با شنیدن این خبر خوشحالم»
دعواهای میان افرادی که کامنت گذاشته اند با یکدیگر…توهین ها به این دو هنرمند و… از جمله کامنت هایی موجود درصفحات این دو از زمان اعلام خبر تا کنون بوده است.
طنزهایی چون «پسر ولی فکر کن شوهرت همایون شجریان باشه. حالا اون هیچی، پدر شوهرت محمدرضا شجریان باشه. کاش حداقل جفتش واسه یه نفر نمیشد» یا ارتباط این موضوع و مقایسه اش با ازدواج بهاره رهنما از دیگر موارد مطرح شده تنها در همین مورد خاص است. البته قصد ما پرداخت به کامنت ها و پست های پیرامون این اخبار نیست زیرا همین نوع واکنـش ها در ماجرای استــوری ها و پست های محسن افشانی بازیگر سینما و قبل تر در مورد دیگر هنرمندان و ورزشکاران نیز دیده می شد. گاه دیده می شود خود سلبریتی ها نیز با این موج همراه می شوند و با دادن جوابیه های مختلف این حرف ها را دامن می زنند و حتی حساسیت کاربران نسبت به زندگی خود را بالاتر می برند.
اما چرا این موضوعات ناگاه تبدیل به یک دغدغه مهم در میان مردم می شود شاید علت اصلی و اولیه آن باشد که قبل از اهمیت این افراد در جایگاه هنری این افراد به عنوان الگوی و نمونه ای برای زندگی و موفقیت معرفی می شوند. در واقع قبل از فضای مجازی این تلویزیون و رسانه ملی است که با آوردن هنرمندان به ویــژه هنرمنــدان دست چندم در برنامه های تلویزیونی از آن ها برای جامعه الگوسازی می کند. این هنرمندان در روی آنتن از ازدواج ها و زندگی زیبایشان می گویند و به زعم سیاست گذاران رســانه نمــاد خوشبــختی و سبک زنـدگی خوب می شوند. همین معرفی ها باعث می شود که اگر خبری ناگهانی از عدم موفقیت این افراد در زندگی مشترک شنیده شود این بهم ریختگی الگویی، برایشان مهم و حتی جذاب نیز باشد. این طبیعی است وقتی یک هنرمند و یا یک ورزشکار را جدای از زندگی حرفه ایش و فقط از جنبه زندگی شخصی سبک و سلایقش معرفی می کنیم در واقع داریم اطلاعات نادرست به مخاطب می دهیم چون لزوما قرار نیست افراد موفق در حرفه شان در زندگی شخصی و روابطشان نیز موفق باشند.
جدای از این باید دید چرا سلبریتی ها و هنرمندان برای مردم جالب هستند شاید یک دلیل عمده آن این باشد که طرفدار و یا حتی مردم به ظاهر بی تفاوت بخشی از هویت خود را با این افراد گره زده اند و شاید این دنبال کردن و تحلیل ها آن ها را در نزدیکی با زندگی آن ها و یا حتی در مقابل قرار می دهد. در جامعه ما نارضایتی از زندگی به دلیل مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی بالا گرفته است بیکاری، فقر و … بنابراین پناه بردن به زندگی سلبریتی ها و اخبار آن ها فانتزی ای برای بخش اعظمی از مردم است که به آرزوهایشان از زندگی نرسیده اند و ایده آلشان را در عکس ها، اخبــار و ظاهر زندگی هنرمندان دنبـــال می کنند. مردم طرفدار چیزی هستند که ندارند و دوست دارند روزی به دست بیاورند، آن‌ها جذب پکیج کاملی از سبک زندگی، زیبایی، ثروت، شهرت و نوع‌دوستی سلبریتی‌ها می‌شوند، سلبریتی‌هایی که توده‌های عظیمی از مردم را با خود همراه می‌کنند و بی‌ارزش‌ترین و خصوصی‌ترین اطلاعات زندگی‌شان را در اختیار طرفدارانشان می‌گذارند. در واقع علاقه مردم به آن‌ها و زندگی شخصی و اجتماعی سلبریتی ها و هنرمندان ریشه در ارضای حس کنجکاوی مردم دارد و یا پاسخی است به همزادپنداری‌های عاطفی و کششی به سمت آرزوها و آرمان های خود که در فردی دیگر محقق دیده اند. حتی برای برخی تفریحی و فراغتی بدون استرس و نگرانی است.
بـی شک فرد از لـذت بـردن هنـرمند و نوع زندگی اش لذت می برد و در مقابل حتی از رنج های او و اتفاق های ناگوار نیز دچار آرامش می شــود زیرا می فهمد که آن سلبریتی و هنرمند نیز مانند او زندگی نسبی دارد و خوشبختی قرار نیست همیشه برای او باشد و این نگاه شاید کمی افراد سرخورده از جمله جوانان را آرام تر کنند بنابراین یک خبر بد همچون بیماری، طلاق، رسوایی های اخلاقی و… خیلی زود پخش می شود.
یک جامعه شناس در این مورد به ایمنا گفته است: هربار یک سلبریتی گاف می‌دهد، همه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی درگیر این موضوع می‌شوند و آن را به بحران تبدیل می‌کنند در صورتی که هر انسانی شرایطی دارد و بنا به ملاحظاتی ممکن است اشتباه کند یا تغییر عقیده بدهد اما اخلاق و اعتقادات دینی را نباید به اشخاص گره زد.
سید محمد سجادزاده با اشاره به خشم نهفته‌ای که در متن اجتماع دیده می‌شود، می‌گوید: مردم بدشان نمی‌آید گاف سلبریتی‌ها را بگیرند، به همه نشان بدهند و یک اشتباه را به بحران روانی و معضل اجتماعی تبدیل کنند در صورتی که فرهنگ و دین ما حکم به خطاپوشی دارد.
وی بازنگری رسانه ملی در برخورد با سلبریتی‌ها را ضروری می‌داند و اظهار می‌کند: وقتی بی‌دلیل از ستاره‌ها برای مردم بت ساخته می‌شود روی اشتباهات و مشکلات آن‌ها مانور می‌دهند مثلا در یک برنامه تلویزیونی از فلان خانم بازیگر مشهور که دوبار طلاق گرفته سوال‌هایی در مورد زندگی موفقش می‌پرسند، از این بازیگر چهره می‌سازند و ذهن مردم را درگیر مسائل سطحی می‌کنند بعد از آن وقتی عکـس‌های بی حجاب این خانم بازیگر در پارتی یا کشور دیگر منتشر می‌شود این موضوع تبدیل به بحران می‌شود.