خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم « ایتالیا ایتالیا» به بهانه اکران در سینما عصر جدید اراک/سرگردانی های یک فیلمساز

نگاهی به فیلم « ایتالیا ایتالیا» به بهانه اکران در سینما عصر جدید اراک/سرگردانی های یک فیلمساز

یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶   شماره ۶۹۶

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

نوروز سال ۵۷ بود که سریالی طنز با عنوان «ایتالیا ایتالیا» در شش قسمت از تلویزیون ایران پخش شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. خاطره این سریال آقای قاطبه و بنـــگاه شادمانی اش هنوز در ذهن آن هایی که آن زمان تلویزیون داشتند و سریال ها را می دیدند و دنبال می کردند مانده است. نویسندگی و کارگردانی این مجموعه تلویزیونی را نوذر آزادی به عهده داشت، مدت زمان ساخت آن ۴۵ روز بود و در ابتدا قرار بود به صورت یک فیلم سینمایی با تهیه کنندگی سیامک یاسمی انجام شود،؛ اما به دلایلی این کار عملی نشد و به صورت یک مجموعه تلویزیونی ۶ قسمتی از تلویزیون ملی ایران پخش شد. در این سریال عده‌ای از خوانندگان ایران به صورت صریح مورد شوخی و انتقاد گرفتند. این سریال طنز طبقه مرفه و تغییرات سریع فرهنگی، همجنس گرایی، مصرف گرایی و بی اخلاقی اجتماعی در ایران را نقد می‌کند.
این روزها نیز فیلمی با همین عنوان ولی با ساختار و درونمایه ای متفاوت بر پرده سینماهای ایران است که نامش بیشتر از هرچیزی مخاطبان قدیمی تر را یاد این سریال می اندازد. این فیلم هم اکنون در جدول اکران فیلم های پردیس سینمای عصر جدید نیز قرار دارد. «ایتالیا ایتالیا» را کاوه صباغ سرشت نوشته و کارگردانی کرده است. این فیلم داستان عشق های آتشین قبل از ازدواج و سردی بعد از آن را در جامعه مدرن ایران روایت می کند. دختر و پسری که حسب یک اتفاق با هم آشنا می شوند و باز هم حسب یک اتفاق از هم سرد می شوند.
نادر ( حامد کمیلی) و برفا ( سارا بهرامی) زوج اصلی این فیلم هستند که هر کدام رویایی در سر دارند. نادر عاشق ایتالیا است و در جای جای فیلم عشق او به ایتالیا و نمادهایی از این کشور دیده می شود. او می خواهد کتابی بنویسد با نام « ایتالیا ایتالیا»، برفا دستیار کارگردانی است که می خواهد اولین تجربه فیلمسازی خود را آغاز کند و از قضا او نیز تصمیم دارد نام فیلمش را «ایتالیا ایتالیا» بگذارد.
برای مخاطبی که این روزها فقط فضاهای تلخ باصطلاح اجتماعی و یا کمدی های سرشار از لودگی را در سینماها می بیند شاید نشستن روبه روی پرده و دیدن فیلمی که از ابتدا نوید یک فیلم متفاوت با فضای فانتزی و موزیکال را می دهد جذاب باشد؛ اما درست از نیمه دوم فیلم فضا تغییر می کند و فیلمساز سعی دارد با همان المان های مشخص این روزهای سینمای ایران مخاطب را بر روی صندلی ها میخکوب کند.
راوی فیلم در ابتدا نادر است؛ پسر عاشق ایتالیا که تمام تلاشش در زندگی برای رفتن او به این کشور بی ثمر مانده و او همچنان با رویای حضور در ایتالیا زندگی می کند. نادر در دیدار با سینکاگری که همایون ارشادی است با دستیار کــارگردان و برنامه ر یزی به نام برفا آشنـــا می شود و از همان ابتدا ماجراهای عاشقانه و بیشتر هندی آن ها شروع می شود فیلم تا نیمه به ماجرای عشق و علاقه این دو می پردازد و در میان شلوغی بازآفرینی دیالوگ های فیلم های معروف، آهنگ های ایتالیایی و ازدواج این دو… آنچه کمتر دیده می شود چالش نادر با علاقمندی اش به ایتالیا و چالش برفا بعنوان یک فیلم اولی است. فیلم در پنجاه دقیقه اول خوش رنگ و لعاب است؛ اما کمی بعد از ازدواج یکباره همه چیز رنگ می بازد و زندگی آن روی دیگر خود را نشــان می دهد برفا از نادر فاصله می گیرد و در نهایت تقاضای طلاق می دهد. اینکـــه چطور فضای شاد و موزیکال فیلم به چنین فضایی تبــدیل می شود و چطور زن حتی حاضر نیست شب ها به اتاق خوابش برود سوال بزرگی است که نمی توان مخاطب را تنها با توجیه یک سقط جنین که تنها در دیالوگی به آن اشاره می شود، قانع کرد. قطعا تمام اتفاق ها در یک پروسه رخ می دهد و این پروسه نه نشان داده می شود و نه به آن اشاره ای می شود. یعنی مخاطب نمی فهمد دلیل این سردی برفا به نادر چیست آیا نادر در مرده به دنیا آمدن نوزادشان مقصر بوده است؟ این چرخش فضا از شاد و سرخوش بودن به سردی می تواند نمودی از زندگی امروز زوج های جوانی باشد که در ابتدا یک نگاه رویایی و آرمانی به زندگی دارند و بعد در میانه راه متوجه می شوند که زندگی واقعیت های دیگری دارد و گاه ادامه آن مشکل است؛ اما به نظر می آید فیلمساز از ابتدا با چنین نگاهی و دغدغه ای فیلم را آغاز نکرده است. چرا به ناگاه علاقه نادر به ایتالیا و راوی بودن او کمرنگ و ناگاه برفا و فیلمسازی اش می خواهد محور کار شود. در واقع دغدغه فیلمساز تا آخر مشخص نمی شود او می خواهد سرخوردگی یک جوان عاشق ایتالیا و یا یک جوان مشتاق مهاجرت را نشان دهد، یا نه هدفش نگاهی به مشکلات صنف سینما خصوصا فیلم اولی ها بوده است با توجه به اینکه ایتالیا ایتالیا نیز اولین تجربه سینمایی خودش است، اگر هر کدام از این ها است تمرکز بر روی روابط این زوج چرا اینقدر پررنگ است در حالیکه تاثیر مستقیمی از دغدغه های آن ها چون عشق ایتالیا و فیلم برای مشکلات ایجاد شده در گرمی روابطشان دیده نمی شود. یعنی اگر به جای ایتالیا تاکید بر هند یا فرانسه بود و یا به جای فیلمساز بودن برفا یک مهندس بود باز هم تغییری در این روند مشاهده نمی شد.
در جــای جای فیلم می بینیم که زن و شوهر بخش هایی از دیالوگ های فیلم هایی چون هامون را می گویند و صحنه هایی از آن را باز خلق می کنند این ها در ساختار اصلی فیلم هیچ تاثیری ندارد یعنی اگر نباشد هم در داستان و روایت اتفاقی نمی افتد ولی حداقلش این است که جنبه سرگرمی و جذاب کردن فیلم را دارد.
محمدعلی محمدپور یکی از منتقدان سینما در مورد این فیلم می گوید: « ایتالیا ایتالیا، ایده خوب و قابل پرورشی بوده که به کلی در سیر فرایند ذهنی خالقش از مسیر اصلی خود خارج شده و به نقطه‌ای نامعلوم کشیده می شود. فیلم بین چند تصمیم نصفه نیمه فیلمسازش سرگردان است. نه کمدی خوبی می‌شود، نه موزیکال خوبی و نه ملودرام خوبی. و نه اساسا فانتزی خوبی از آب درمی‌آید. البته در لحظاتی به کمدی شریف و دور از لودگی نزدیک می‌شود اما باز منقطع می‌شود. در واقع آنچه که در این فیلم به چشم می‌آید و حتما حس کرده‌اید یا خواهید کرد انقطاع دائمی شما از حس گرفتن است، تا می‌آیید به مسئله‌ای که طرح شده ورود پیدا کنید به جایی دیگر پرت می‌شوید.
اساسا خودِ ایده خلق یا بازآفرینیِ شخصی که به ایتالیا علاقمند است و همه آرزوها و آمال‌ زندگی‌اش را در ایتالیا جستجو می‌کند اما از ایتالیا رفتن بازمانده و صرفا علائم و ظواهری در زندگی‌اش باقی مانده، خود ایده‌ای جذاب و قابل بسط است که فیلمساز با سهل‌انگاری یا از روی عمد، از آن چشم‌پوشی می‌کند. بنابراین ایده اولیه که می‌توانست شخصیتی پرکشش و به یادماندنی خلق کند در مسیر حرکتش بین طرح موضوعاتی مثل مشکلات صنفی سینما و مشکلات زندگی زناشویی و… محو می‌شود.
اما دیگر ایده‌ای که در فیلم دیده می‌شود و همان هم به کمال نرسیده، حرکت فیلم به سمت نشان دادن افکار فانتزی شخصیت مرد است. کاش حداقل فیلمساز با سر و شکل بهتری روی همین ایده تمرکز می‌کرد تا به این شکل با بقیه فیلم ناهمخوان به نظر نرسد. سرگردانی‌های فیلمساز تا جایی خودش را نشان می‌دهد که حتی در نوع روایت قصه و شناخت راوی هم دچار سردرگمی‌ست و در دقایقی از فیلم، از راوی اول خودش به سمت روایت دانای کل یا راوی بودن شخصیت زن منحرف می‌شود.»
در میان تمام این ها اما آنچه در این فیلم قابل تامل است بازی خوب بازیگران از جمله سارا بهرامی است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.