سه شنبه ۱۵ فروردین ۹۶
شماره ۵۵۴
وقایع استان:
من از زنانی حرف میزنم که نامشان معادل معجزه است/ از فروغ ها/ از سیمین ها / از پروین ها… معمولا در ایران زنان پیشرو و آوانگارد زنانی بودند که با دنیای شعر در ارتباط بودن، هر چند شعر در ادبیات ایران از ابتدا مردانه بود؛ ولی در طول تاریخ زنانی نیز بوده اند که شعر گفتن را حق خود می دانستند یکی از اولین شاعران زن ایرانی رابعه بوده است. شاعری که حتی در مورد شعر گفتن او و انتقاد به این کارش نیز افسانه هایی نیز هست «کشان کشان به سوی حمام میبردند. چند نفری او را میشناختند. نامش رابعه بود رابعه بلخی یا رابعهای قزداری؛ دختر کعب فرمانروای بلخ که مرده بود و او را به برادرش حارث سپرده بود. میگفتند رابعه شعر هم میگوید، اما حالا دیگر باید آخرین شعرش را میگفت. او جرمی مرتکب شده بود که قابل بخشش نبود. رابعه عاشق برده برادرش شده بود؛ بردهای به نام بکتاش. به دستور برادرش، او را به حمام میبردند تا رگش را بزنند…» البته تا دوران مشروطه شعر زنان خیلی برجسته نبود و گاه بارقه هایی در آن دیده می شد نگاه به زن خیلی جدی گرفته نمی شد؛ اما پس از آن شاهد تحولات عمده ای در شعر زنان و گستردگی آن بودیم. در میان تمام شاعران زن از گذشته تا معاصر نام چند شاعر همچنان بعنوان زنان پیشرو در شعر و ادبیات باقی مانده است. بغیر از فروغ فرخزاد که بی شک تاثیرگذارترین شاعر زن است، پروین اعتصامی و سیمین بهبهانی نیز از معروف ترین شاعران معاصر ایران هستند.
به مناسبت سالگرد درگذشت پروین اعتصامی نگاهی کوتاه به دوران شاعری و شعر او داریم. البته پروین نیز بیشتر تحت تاثیر اشعار کلاسیک و سبک هایی چون عراقی و خراسانی بود و روح زنانه و وجه زنانه کمتر در اشعارش دیده می شد که البته نباید از شرایط اجتماعی آن زمان که بازتاب مستقیمی در ادبیات داشت چشم پوشید. فضایی میانه و محافظه کارانه در شعر پروین اعتصامی دیده می شود که به دلیل تجربه های اولیه سرایش شعر در زنان، طبیعی است.
اشعار پروین اعتصامی طیفی از موضوعات را در برمیگیرد که میتوان عمده آنها را در قالب مواعظ اخلاقی و موضوعات اجتماعی دستهبندی کرد. نام اصلی وی رخشنده بود؛ ولی بعد از آن که او تخلص پروین را در اشعارش استفاده کرد این نام را برای خود انتخاب کرد و نام خود را تغییر داد.
بسیاری معتقدند که شعر پروین شعری مردانه است، شاعرهای که با تکیه بر سنت قدما سرودههایش بیش از هر چیز، صبغهای اخلاقی دارد؛ دکتر محمد صنعتی، روانکاو و نویسنده معاصر کشورمان در مورد این وجه شعری پروین در فصلنامه بخارا گفته است، این خصیصه پنهان در شعر پروین نه مردانه بودن شعر پروین که، غیرجنسی بودن اشعار اوست. او ادامه می دهد: «پروین شاعر محبوبی است و در این جامعه مدافعان بسیار دارد و البته از خصوصیات محبوبیت او، که شاید در نوع خود کمنظیر باشد یکی این است که در سه دوره حاکمیت سیاسی یعنی دوره رضاشاه، محمدرضا شاه و دوران انقلاب اسلامی، هم برای حکومتها محبوب بوده و از او حمایت میشده و هم تودهها او را دوست داشتند و با شعرش رابطه برقرار میکردند و با اینکه اشعاری در ذم حاکمان زورگو و مستبد دارد ولی آنقدر خانمانه و موقر، استبداد و زورگویی را نقد کرده، که هیچ حاکمی با آن همانندسازی نکرد و نقد استبداد پروین را به خود نگرفت. حتی رضاشاه که با او همزمان بود ظاهراً پیشنهاد کرده بود که او ندیمه ملکه شود؛ در سالهای آخر حکومتش هم گویا برای پروین نشان و جایزه میفرستد که البته پروین آن را نمیپذیرد ولی به خاطر این سرکشی هم مجازات نمیشود، شاید به خاطر آن که زن بود، یا بخشی از اشرافیت حاکم بود، بالاخره پدرش اعتصامالملک بود و گرد او حلقهای از اشرافیت و دانشگاهیان و اهل فضل جمع بودند که با او رفت و آمد داشتند. شاید هم علت، خصوصیت شعر او باشد که برانگیزاننده و برآشوبنده نبود و برای حاکمان نمیتوانست تهدیدکننده باشد. شعری سلیس، روان، حتی گاه خوش آهنگ و در قالب مناظرهها و گفتوگوها و همراه با نکتهسنجیها و حاضرجوابیهایی که میتواند لبخندی به لب خواننده جاری سازد ولی تکاندهنده نیست، برآشوبنده نیست. از این رو همواره میتوانست برای دانشآموزان دبستانی و دبیرستانی به عنوان شعری روان و آموزنده و بیخطر شناخته شده و برای نویسندگان کتب درسی نیز لااقل در ۵۰ – ۶۰ سال گذشته اشعاری مقبول بوده است.
اغلب شعرا و نویسندگان کلاسیک که در چارچوب باورها و ارزشهای پذیرفته شده جامعه آثار خود را خلق میکردند این گونه بودند؛ یعنی از چهار سانسور دولتی، تودهای، آکادمیک و مطبوعاتی به راحتی میگذشتند. هم مورد تأیید حکومتها بودند و هم محبوب تودهها و هم مقبول آکادمی و رسانهها، تنها ممکن بود از نظر روشنفکران و یا هنرمندان آوانگارد و پیشرو با ارزش نباشند که در جوامع جهان سوم گروه بسیار کوچک و اغلب کمقدرتی هستند. این گروه شاید هیچ گاه شعر پروین و شعرایی مانند او را نمیتوانستند بپذیرند و اینها خود گروهی بودند که هم از طرف حکومتها طرد میشدند، هم از طرف تودههای مردم و هم از طرف آکادمیها؛ گرچه احتمالاً در درازمدت ممکن است بسیار هم اثرگذار باشند.
به هر تقدیر پروین همواره در جامعه ایران، شاعری محبوب بوده است؛ محبوب و با ایماژی معصوم و مظلوم و این دو ویژگی آخر است که به او نوعی تقدس میدهد و نقد شعر او را مشکل میکند.
آنچه در شعر پروین به شدت حس میشود تنهایی زنی است که احساسهای خود به خصوص جنسیت خود را سرکوب میکند تا معصوم و پاک باشد و مورد تایید پدری قدر قدرت، زنی اخلاقی و خیّر که نهتنها جنسیت را در خود کشته بلکه حتی خشم و خشونت را. یک مادر ترزای ایرانی! با این تفاوت که نمیتواند حتی از خانه پدری قدمی بیرون بگذارد. رابطه با اشیا، جالبترین نکتهای است که میتوان در مورد شعر پروین اعتصامی دید. رابطه با اشیای بیجان مثل نخود و عدس و پیاز و سیب و غیره کمی شاید یادآور گرایش رمان نو در دهه ۱۹۵۰ در غرب باشد که به توصیف اشیاء میپرداختند و برای آن که رمان روانشناختی نباشد از انسان دور میشدند ولی در شعر پروین اشیای بیجان جان نمیگیرند، بارز نمیشوند، در حیات انسانی شاخص نمیشوند، بلکه به جای انسانی به مناظره مینشینند که جنسیتی ندارد و کسی به جنسیت آنها فکر نمیکند و آن را به پرسش نمیگیرد، به همه آنها میتوان با ضمیر سوم شخص ارجاع داد که در زبان ما جنسیت ندارد. فقط پناهگاهی برای شاعری هستند که تنها و منزوی است و با اشیا رابطه برقرار میکند یا با مضامین انتزاعی و اخلاقی، هم برای جبران تنهایی و هم برای فرار از جنسیت. در خانه این پدر قدر قدرت، اشیا هستند که شروع به صحبت میکنند و پروین ترجمان گفتوگوی اشیا با یکدیگر میشود.
«به سوزنی ز ره شکوه گفت پیرهنی/ ببین ز جور تو ما را چه زخمها به تن است/ همه کار تو سوارخ کردن دلهاست/ هماره فکر تو بر یهلوئی فرو شدن است/ بگفت گر ره و رفتار من نداری دوست/ برو بگوی بدرزی که رهنمای من است/ وگرنه بی سبب از دست من چه می نالی»