سه شنبه ۲۴ مرداد ۹۶ شماره ۶۵۵
***
وقایع استان
یاسر هویدی
***
نزدیک به چهل سال از زمانی که دیگر زنان اجازه ورود به ورزشگاه ها را ندارند می گذرد البته در تمام این مدت گاه انتقادهایی به این موضوع شده است و در موارد خاص و کمتر از انگشتان دست در طی این سال ها حضور زنان البته با محدودیت های متعدد مهیا شده است؛ ولی هرگز به عنوان یک امر عادی و طبیعی قلمداد نشده و همچنان یک محدودیت برای زنان است. دو دهه بعد از اعمال محدودیت برای ورود زنان به ورزشگاه ها، اعتراض هایی به این امر صورت گرفت. اولین جرقههای رسمی مربوط به حضور زنان در ورزشگاهها، در اوایل سال ۷۶ زده شد. بهزاد کتیرایی مسئول حراست سازمان تربیت بدنی در مصاحبه ای با ایسنا در خصوص این روند گفته است: «اولین حضور بانوان در ورزشگاهها را در بازی والیبال نوجوانان آسیا در سال ۷۷ تجربه کردیم. اتفاقاً در آن بازی نیز علاوه بر حضور پرشور تماشاگران خانم، تیم نوجوانان ایران قهرمان شد. پس از این ماجرا اعتراضات زیادی به حضور بانوان در مکانهای ورزشی مطرح شد که هاشمیطبا رییس وقت سازمان تربیت بدنی پس از بررسی موضوع و دستهبندی رشتههای ورزشی، تنها در بعضی از رشتهها اجازهی حضور بانوان را صادر کرد.»
به گفتهی وی تأکید سازمان تربیت بدنی در آن زمان مبنی بر عدم حضور بانوان در سالنهای ورزشی کشتی و شنا بود. «اما در رابطه با فوتبال هیچ بحثی مطرح نشد، چرا که نه تنها فاصلهی بین تماشاگران و بازیکنان زیاد بود، بلکه موضوع ناهنجاری نیز به دلیل مباحث شرعی با توجه به دوری فاصلهی تماشاگر و بازیکن رد شد.»
با توجه به اینکه همچنان حضور زنان در ورود به استادیوم ها برای دیدن رقابت های ورزشی پرطرفدار از جمله فوتبال همچنان با چالش رو به رو است، کتیرایی در همان مصاحبه افزود: «پس از یک رشته تستهای اولیه، تصمیم بر آن شد که بهترین مکان در طبقهی دوم استادیوم که حدود چهار هزار نفر ظرفیت داشت و سمت چپ و راست جایگاه که هر کدام دو هزار نفر ظرفیت پذیرش تماشاگر را داشت» در اختیار خانوادهها قرار گیرد. این مکانها با راههای ورودی و خروجی کاملاً مجزا و سرویسهای بهداشتی کاملاً جداگانه با پارکینگهای اختصاصی برای حضور اتوبوسهای ویژه خانوادهها از مهمترین برنامههای سازمان برای رفع دغدغههای موجود در این خصوص بود.»
در همین سالها و به طور مشخص در سال ۷۷ اولین حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال رقم خورد. جشن راهیابی تیم ملی به جام جهانی ۹۸ فرانسه در ورزشگاه آزادی، با حضور آنان همراه شد. سالهای بعد در رقابتهایی مثل مسابقه حذفی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶، حضور زنان هر چند با سختی، اما محقق شد و البته در بسیاری از بازیها هم این اتفاق نمیافتاد و زنان خواهان حضور در ورزشگاه، کمپین هایی را راه اندازی کردند.
در آغاز سال ۱۳۸۵ محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران با ارسال نامهای به رئیس سازمان تربیت بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاهها شد. این نامه با اظهارنظرهای متفاوتی در میان مسئولین کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگزاریهای خارجی همراه شد و با مخالفت صریح گروهی از روحانیون در شهر قم نتوانست آن را به اجرا بگذارد و از تصمیم خود صرف نظر کرد.
در شهریور ۱۳۸۷ خبرهایی مبنی بر این که زنان میتوانند بازیهای زیر نظر ای اف سی را تماشا کنند منتشر شد، اما به هفت دختری که برای دیدن بازی سایپا و بنیادکار به ورزشگاه آزادی رفته بودند اجازه ورود داده نشد.
با روی کار آمدن دولت روحانی و قول های او در این خصوص و البته یکی از مطالبات جدی زنان از او همچنان این مسئله بعنوان یک چالش اجتماعی، فرهنگی مطرح است و در این میان دختران بسیاری هستند که گاه به امید دیدن یک بازی فوتبال با چهره ای پسرانه راهی ورزشگاه ها می شوند. نمونه بارز از این تلاش را می توان در فیلم آفساید جعفر پناهی که هرگز اجازه اکران نگرفت دید.
این روزها اما شرایط تغییر کرده است و موج زنانه درخواست برای ورود به ورزشگاه ها با همراهی مردان روبرو شده و آنها هم به دنبال تحقق این مطالبه هستند. اظهارنظرهای مختلف و راه افتادن کمپین ها و هشتگ های متفاوت در حمایت از ورود زنان به استادیوم ها یکی از این واکنش های مردمی است، واکنش هایی که بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان نیز با آن همراه هستند.
نمونه این روزها موج بلند و عظیم هشتگ نوبت زنان برای بازکردن مفری برای ورود بانوان کشور به استادیوم ها مدت هاست در فضای مجازی به راه افتاده و کاربران از هر قشری به نوعی در تلاش هستند تا این فریاد بلند را به گوش تصمیم گیرندگان اصلی این مقوله برسانند. این را می توان حق طبیعی دانست که خواهر، مادر و دختران این سرزمین در کنار همسر، برادر و پدران خود از تماشای یک رقابت ورزشی لذت ببرند؛ اما در مقابل این مسئله مخالفانی نیز دارد، مخالفانی که نبود امکانات سخت افزاری لازم برای حضور زنان و سالم نبودن فضای ورزشگاهها را دلیل این مخالفت می دانند؛ اما چرا یک بار هم به این فکر نکرده ایم که حضور زنان در ورزشگاه ها علاوه بر آنچه حق شهروندی آن هاست می تواند اثرات مثبتی را به دنبال داشته باشد و حتی پایه گذار فرهنگ صحیح تماشای یک رقابت ورزشی باشد. در ادامه نگاه کوتاه داریم برتغییراتی که می تواند با حضور زنان در استادیوم ها چه از لحاظ سخت افزاری و چه نرم افزاری ایجاد شود.
اگر یکی از توجیهات عدم حضور زنان نبود امکانات سخت افزاری است باید گفت چرا نباید به سمتی برویم که ورزشگاه ها و استادیوم هایی با شرایط و امکانات بهتر داشته باشیم. قطعا این حضور مسئولین را مجاب می کند تا بیشتر از پیش به روند بهسازی و مرمت استادیوم ها بپردازند تا برای مهمانان تازه وارد امکانات مناسبی چون سکوهای بهتر، سرویس های بهداشتی مناسب تر و راه های ورودی و خروجی مساعدتر تدارک دید البته که این با نفس مسئولیت ناپذیر برخی متولیان خیلی خوش نمی آید و ترجیح می دهند همان مردها با همان شرایط قبل به ورزشگاه بروند.
از طرفی برخی سالم نبودن فضای ورزشگاه ها را دلیل این شرایط می دانند مردانی که تجربه حضور در بازی های داخلی خصوصا در فوتبال را دارند می دانند که در میان لذت تماشای ورزش همیشه فحاشی ها و برخی رفتارهای نامطلوب وجود داشته است؛ ولی قطعا حضور زنان و خانواده در ورزشگاه از این حجم می کاهد. در فرهنگ ایرانی همیشه زن و خانواده حرمتی دارد که تا جایی که بشود حفظ می شود وقتی زنان در ورزشگاه ها حضور داشته باشند به احترام حضورشان به تدریج روند این فحاشی ها کاسته می شود و به تبع آن افرادی که دیگر استادیوم ها را جایگاهی برای تخلیه خود با فحاشی و یا حتی جایی برای راه انداختن بساط قمار و شرط بندی می دانند کم خواهد شد.
از سویی دیگر باید گفت زنان در زندگی اجتماعی و روزمره خود ناگزیر به ارتباط با مردان با حفظ حریم ها می باشند. هر روز از صبح تا شب در خیابان، مترو، محل کار این زنان و مردان هستند که در روابط انسانی فراتر از جنسیت به مسئولیت های خود مشغول هستند و نمی توان به دلیل برخی رفتارهای قانون شکنان و هنجار شکنان این حق را از آن ها سلب کرد. قطعا حضور زنان باید با تمهیداتی نیز باشد که به حرمت آن ها در این حضور تعدی نشود. حضور زنان در ورزشگاه ها یک گام به سوی تحقق جامعه مدنی است.