چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۷۸۱
***
وقایع استان
سهراب جان بزرگی
***
قد یکی از معیارهای مهم برای مردان در بسیاری از جنبه های زندگی شان است. شاید خیلی ها این موضوع را رد کنند و بگویند ارزش های انسانی و اخلاقی برای ما مهمتر از ویژگی های ظاهریست اما تحقیقات نشان می دهد نوعی واکنش ناخودآگاه در میان مردان و اعتماد به نفسشان درباره قد آنها وجود دارد. این اتفاق در بسیاری از موارد کاری، رابطه های عاطفی و حتی پذیرفته شدن های ساده اجتماعی تاثیر دارد. سالهاست که محققان بسیاری در این زمینه کار کرده اند و نتایج آنها نشان می دهد زندگی برای مردان کوتاه قد کار چندان راحتی نیست. جامعه ایران نیز از این اتفاقات جدا نیست. زنان و مردان ایرانی با پیشرفتی که در این سالها داشته اند هنوز هم در میانگین متوسط قدی جهانی قرار دارند. همیشه این تفکرات و توهمات وجود دارد که ایرانی ها بر اساس ضریب هوش در رده بالاترین کشورهای جهان هستند و ناسا و گوگل و شرکت های بزرگ را در واقع ایرانیان می چرخانند، در زمینه موضوعات ظاهری نیز تفکراتی اینچنینی وجود دارد که زیبایی های ایرانیان زبانزد کل مردم دنیاست. اما اهمیت قد همواره مورد توجه بوده است، از ادبیات و فرهنگ کلاسیک گرفته که کاملترین تعریف برای معشوق تشبیه قامت او به سرو بوده است و در ادبیات روزمره و معاصر جامعه نیز در بسیاری از موضوعات پاپ این تفکر در بخشی از هنر و فرهنگ نمودار است. اگرچه از دیدگاه ایده آل گرایی توجه به قد برای ارزش گذاری های اجتماعی امری غیر اخلاقی به نظر می رسد و این گزارش تاییدی بر تفکرات رایج نیست اما نگاهی به واقعیت است که در همه جوامع از جمله ایران جریان دارد.
براساس تحقیقی که امپریل کالج لندن انجام داده و نتایج آن در نشریه ایلایف منتشر شده، مردان ایرانی بین سالهای ۱۲۹۲ تا ۱۳۹۲ به طور متوسط ۱۶.۵ سانتیمتر افزایش قد داشتهاند که بیشترین افزایش قد مردان در دنیا محسوب میشود و رتبه جهانی ایران را از ۱۸۱ به ۶۷ ارتقا داده است. در همین مدت، زنان ایرانی نیز از رتبه ۱۵۹ به رتبه ۸۸ صعود کردهاند. براساس این تحقیق مردان هلندی (با میانگین ۱۸۲.۵ سانتیمتر) و زنان لتونیایی (با میانگین ۱۷۰ سانتیمتر) بلندقردترین مردان و زنان دنیا در حال حاضر هستند. این تحقیق، بزرگترین پژوهش جهانی است که در زمینه قد انسان ها انجام شده است. در جریان آن، هشتصد دانشمند با همکاری سازمان بهداشت جهانی، اطلاعاتی را از منابع مختلف، اعم از اطلاعات سربازگیری، تحقیقات ملی در مورد تغذیه و سلامت و مطالعات جمعیتشناسی در سراسر دنیا گردآوری کرده و از این اطلاعات برای مقایسه روند تغییر قد افراد ۱۸ ساله در سال ۱۲۹۲ و سال ۱۳۹۲ استفاده کردند.
این پیشرفت خوب است اما همچنان بسیاری ها در ایران دوست دارند قدشان بلندتر از آن چیزی که هست باشد. همین اتفاق بازار داروهای مختلف افزایش قد را گرم کرده است. بازاری که در بسیاری از موارد می خواهد از این خواست هیجانی و احساسی مردم استفاده کند و امیدهای واهی بدهد. اگرچه پزشکان همیشه گفته اند افزایش قد به این راحتی ها نیست و به عوامل بسیاری مانند تغذیه، ورزش و نوع زندگی بستگی دارد.
همانطور که مطالعات امپریل کالج لندن تصویری از سلامت ملل در قرن گذشته را ارائه میکند. قد بعضی ملل ممکن است کوتاهتر شده باشد در حالی که افزایش قد ملل دیگری هنوز ادامه دارد. مدیر این تحقیقات گفته این تغییرات نشان میدهد باید فورا به محیط زیست و تغذیه کودکان و نوجوانان در سطح دنیا رسیدگی کنیم و مطمئن شویم که برای آنها بهترین شروع زندگی را رقم میزنیم.
اما چرا همه مردان دوست دارند بلند قد باشند؟
مجله اکونومیست در گزارشی* به موضوع قد پرداخته است که نکات جالبی در آن وجود دارد. زمانی که جورج بوش (پدر) رئیسجمهور آمریکا بود و دنیل اورتگا رئیسجمهور نیکاراگوئه، آقای اورتگا تهدید کرد که قرارداد صلح محلیای را که آمریکاییها با زحمت زیاد ترتیب داده بودند، لغو خواهد کرد. آقای بوشِ خشمگین با شنیدن این خبر دنبالِ طعنهای میگشت که به توهین هم شانه بزند. او غرولندکنان چندبار گفت «امان از آن مرد کوچک» با لحنی تحقیرآمیز، «امان از آن مرد کوچک.»
درواقع آقای اورتگا ۱۷۸ سانتیمتر قد دارد و حدود ۱.۳ سانتیمتر از قد متوسط آمریکاییها بلندتر است. حتی از خود آقای بوش هم که قدی ۱۸۸ سانتیمتری دارد، چندان کوتاهتر نیست. اما وقتی آقای بوش به دنبال طعنهای سنگین اما مؤدبانه بود، چیزی که فوراً به ذهنش رسید قد بود. از این جهت رفتار او شباهتی با یک رئیسجمهور نبود، بلکه مثل نخستیسانان بود، چرا که انسانهای خردمندِ اولیهْ نرهای خود را بر اساس قد دستهبندی میکردند.
هر پسری عملاً از بدو تولد میداند که «کوتوله» بودن تقریباً به اندازۀ نازکنارنجی بودن بد است، و پیوند نزدیکی با آن دارد. اگر مردی را «کوچک» صدا کنید، متوجه میشود که مورد تحقیر قرار گرفته است. وقتی بوش اورتگا را «آن مرد کوچک» خواند، مخچه نخستیِ نرِ او میدانست چه کار میکند و درگیر چیزی بود که شاید بتوان آن را ماندگارترین نوع تبعیض در دنیا دانست.
پیشداوری علیه قدکوتاهها آنها را آزرده میکند. ناجوانمردانه است، غیرمنطقی است. پس چرا جدی گرفته نمیشود؟ سؤالی جدی: علیالخصوص اگر شما هم از قضا کوتاه قامت باشید.
تبعیض بر اساس قد از لحظهای آغاز میشود که نرهای انسان به حالت ایستاده درمیآیند. به ۱۰۰ مادر، عکسهای دو پسر ۱۹ ماهه را نشان دهید که بسیار شبیه به هماند و فقط یکی از آنها بلندتر از دیگری به نظر میرسد. سپس از آنها بپرسید کدام پسر شایستهتر و توانمندتر است. مادران بلااستثنا کودک «بلندتر» را انتخاب میکنند. با بزرگتر شدن پسران، اهمیت قد بیوقفه به آنها گوشزد میشود. فکوفامیل با رضایت خاطر هیاهو میکنند که «خدایا، چقدر بلندقد شدهای!» یا طعنه میزنند که «مگر نمیخواهی بلند و قوی شوی؟»
سلسلهمراتبِ قدی از سنی کم آغاز میشود، و تا مدتها برجای میماند. به پسران قدبلند حق ابراز عقیده میدهند و آنها را بالغ میدانند، اما قدکوتاهها را مسخره میکنند و بچهصفت میشمارند. مردان بلندقد را «رهبرانی» طبیعی میپندارند و کوتاهقدها را «نچسب» مینامند. دیوید ویکس، روانشناس بالینی در بیمارستان رویال ادینبرو میگوید «اگر مردی قدکوتاه ذاتاً جسور باشد، فکر میکنند تمایلات ناپلئونی دارد. اگر هم درونگرا و کمی سربهراه باشد، او را بیعرضه میدانند».
یکی از جذابترین آزمایشهای مربوط به قد را پل ویلسون، روانشناس استرالیایی در سال ۱۹۶۸ گزارش کرد. او مردی ناشناس را به پنج گروه دانشجو معرفی کرد و هر بار به شیوهای متفاوت موقعیت مرد را معرفی میکرد. ویلسون در یک کلاس، او را دانشجو، در کلاس دیگر استاد و همینطور تا در آخرین کلاس، او را بهعنوان پروفسوری در دانشگاه کمبریج معرفی کرد. وقتی مرد مهمان اتاق را ترک میکرد، ویلسون از هر گروه میخواست تا قد آن مرد را در مقایسه با قد مدرس کلاس (که خود او بود) تخمین بزنند. دانشجویان «پروفسور» را بیش از ۵ سانتیمتر بلندتر از «دانشجو» میدانستند و تخمین قد همراستا با موقعیتِ رسمیِ مردِ مهمان افزایش مییافت.
پس تعجبی ندارد که وقتی آدمها شخص مشهوری را میبینند خیلی وقتها میگویند «فکر میکردم قدبلندتر باشه». اگر هنوز هم شک دارید که قد مسئلۀ مهمی است، نگاهی به اطرافتان بیاندازید. در کاخ ویلیام سوم در همپتون کورت لندن خواهید دید که کوبههای درْ بالاتر از سطح چشمها قرار دارد: این باعث میشد تا فردی که با شاه کار دارد (خود شاه در اصل قدی کوتاه داشته) عملاً احساس فرودستی کند. یا مثلاً در دفترِ رئیستان جلوی او بنشینید و ببینید که صندلی کدامتان بلندتر است.
در گزارش اکونومیست آمده است شاید فکر کنید که قدپرستی صرفاً نوعی پیشداوری فرهنگی در غرب است، اما متأسفانه اینطور نیست. در پیمایشهای کشور چین، زنان همیشه قد را در جایگاهی بالا در میان شرطهای زوج آیندهشان قرار میدهند. در واقع این پیشداوری چیزی جهانی به نظر میرسد.
راحت میتوان حدس زد که چرا انسانها بهطور غریزی به قد احترام میگذارند. انسانها در محیطی تکامل یافتهاند که اندازه و قوای جسمانی (و نیز سلامتی که ارتباطی نزدیک با این دو دارد) بهخصوص برای مردان اهمیت داشته است. البته این ویژگیها هنوز هم اهمیت دارند، اما کمتر از زمان قدیم. اگر همهچیز دیگر برابر باشد، مردانِ درشتاندام هیبت و طول عمر بیشتری دارند. پس میل ذاتی به احترامگذاشتن به آنها یا ترجیح دادنشان به عنوان زوج از لحاظ تکاملی منطقی به نظر میرسد. شاید این میل ذاتی در جامعۀ مدرن صنعتی تلطیف شده باشد، اما چقدر؟
بهطور کلی، تبعیضهای نگرانکننده دو ویژگی دارند: اولاً تبعیض باید گسترده و نظاممند باشد. تبعیض تصادفی صرفاً به تنوع سلیقه برمیگردد و مسئلهای جدی نیست. اما اگر مثلاً اکثریتی از کارفرمایانْ سفیدپوستان را ترجیح دهند، پس گزینههای رنگینپوستان در زندگی بسیار محدود میشود. دوماً این تبعیض باید غیرمنطقی باشد و ربطی به وظیفۀ موردنظر نداشته باشد. اگر دانشکدۀ ریاضیات دانشگاه بر علیه احمقها تبعیض داشته باشد، شاید منصفانه نباشد (کار هرکس نیست که نظریۀ مجموعهها را یاد بگیرد)، اما منطقی است.
به زبان مؤدبانه، کسانی که دارای یک ویژگی نامعمول هستند که باعث مخالفت گسترده و غیرمنطقی دیگران میشود حق دارند خود را اقلیتی آسیبپذیر بدانند. با این اوصاف، آیا تبعیض علیه کوتولهها گسترده است؟ قطعاً همینطور است. آیا غیرمنطقی است؟ قطعاً همینطور است، بهجز موارد نادری که قد ممکن است بر عملکرد کاری تأثیر بگذارد. آیا مضر است؟ کافی است از والدینی بپرسید که اصرار دارند هورمونهای رشد به پسربچههایشان بدهند. آیا این تبعیض با روشنگری مردم خودبهخود از بین میرود؟ شوخی نکنید. تصور کنید که یک قرن بعد، زمانی که مهندسی ژنتیک امکان طراحی کودکان را فراهم میکند، والدین برای پسرانی کوتاهقد صف بکشند .
مجله اکونومیست در پایان مقاله اش این درخواست را مطرح می کند که باید به افراد کوتاه قد توجه ویژه ای شود. اکونومیست خواهان این است که کنوانسیون حقوق بشر اروپا همان مصونیتی را به کوتولهها بدهد که دیگر اقلیتهای محروم بهدست آوردهاند. سازمان ملل باید کنفرانسهای جهانی دربارۀ جایگاه کوتولهها برگزار کند. پیمانکاران فدرال آمریکایی را باید از لحاظ قد ارزیابی کنند تا ببینند آیا کوتولهها به سهم خود میرسند؟ کارفرمایان باید همت کنند و کوتولهها را به کار گرفته و ترفیع دهند؛ حتی اگر اجازه دهند دیگر کارگران کوتولهها را مسخره کنند، باید به خاطر این کار جریمه شوند. دانشگاههای برتر باید اطمینان حاصل کنند به تعداد کافی از کوتولهها را در میان دانشجویان و هیأتعلمیشان گنجاندهاند. حتی روزنامههایی را هم که قدکوتاهان را به تمسخر کوتوله مینامند، باید مورد دادخواهی قرار دهند و نویسندگان مسئول را باید به دورههای آموزشی دربارۀ حساسیتها بفرستند (حتی اگر قدشان ۱۷۰ باشد و گمنام بنویسند.)
به گفته محققان، بلندی قد به میزان زیادی تحت تاثیر تغذیه و عوامل محیطی است، هرچند ژنتیک افراد هم در آن نقش دارد. کودکان و نوجوانانی که تغذیه بهتری دارند و در محیط بهتری بزرگ میشوند قد بلندتر میشوند. سلامت مادر و تغذیه او در دوران بارداری هم در بلندی قد کودکان موثر است.
* مترجم علیرضا شفیعی نصب، سایت ترجمان