خانه » جدیدترین » تیشه به ریشه فقر، از شعار تا عمل

تیشه به ریشه فقر، از شعار تا عمل

سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۶   شماره ۷۰۳

فرشته غلامی

امروز ۱۷ اکتبر (۲۵ مهرماه) است و از سال ۱۹۹۲، هر سال از سوی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی ریشه‌کنی فقر نامیده شده است. معضل فقر یکی از مسائل مهم زندگی انسان است که عمری به درازای تاریخ پیدایش بشر دارد و از همان ابتدا مورد توجه علما و دانشمندان مذهبی، فلاسفه، اندیشمندان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جست‌ و‌جوگران اصلاحات اجتماعی – اقتصادی جامعه قرار گرفته است و با تحول سبک زندگی نه تنها این فقر کمتر نشده است بلکه انسان ها امکان بهره مندی متساوی از امکانات و تسهیلات زندگی را هم از دست داده اند و به زبانی ساده تر می توان گفت در شرایط کنونی توزیع امکانات بین تمامی افراد جامعه به طور مساوی امکان پذیر نمی باشد. موضوع دیگری در خصوص عدم تساوی درآمد، اشتغال و امکانات را می توان به تفاوت در خصلت های روحی، روانی و جسمی افراد نسبت داد، بنابراین تصور تحقق جامعه‌ای که انسان‌ها از حیث توان کسب درآمد، علائق، الگوهای زندگی و مصرف یکسان باشند بعید به نظر می‌رسد و همیشه عده‌ای از افراد وضعیت بهتری نسبت به گروه دیگری داشته‌اند، لیکن این تفاوت در جامعه‌ای بسیار زیاد بوده و در جامعه‌ای دیگر کمتر و قابل تحمل تر. برای فقرتعاریف متعددی ارائه شده اما ساده ترین تعریفی که در فرهنگ معین آمده است، عبارتست از: فقر به معنای درویشی، ناداری، تهیدستی و تنگ دستی است و در تعریف دیگر گفته شده است فقر، فقدان یا حرمانی است که گریبان یک موجود زنده ـ به ویژه انسان ـ را در راه تحقق نیازهای اساسی اش می گیرد. از این رو، فقیر کسی است که برای ادامه زندگی و حیات به چیزی چون خوراک، پوشاک و… نیازمند باشد، در حالی که امکان دسترسی به آن را ندارد. به بیان دیگر، فقیر کسی است که نمی تواند نیازهای اساسی خویش را تامین کند.
اگر فقر را ناتوانی در تامین نیازهای اولیه زندگی انسان بدانیم، این امکان وجود دارد که ساخت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی یک جامعه اجازه از بین رفتن آن را بدهند هر چند این امر با توجه به تحول سبک زندگی مشکل به نظر می‌رسد.
در دوران کنونی فاصله طبقاتی میان افراد به بالاترین اندازه خود رسیده است و براساس آنچه که از آمارها بر می آید بیش از ۵۵ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر (فقر مطلق) هستند و حدود ۱۵ درصد همتراز خط فقر، ۲۵ درصد تا حدی بالای خط فقر و تنها ۴ الی ۵ درصد در رفاه قرار دارند. بر این اساس با جرات می‌توان گفت بیش از ۵۰ میلیون نفر از جمعیت حدود ۸۰ میلیونی کشور یا در فقر مطلق زندگی می‌کنند یا همتراز خط فقر برای معاش خود تلاش می‌کنند و این نشان از ناکارآمدی نظام اقتصادی کشور است، اگرچه رئیس جمهور در برنامه های خود از ریشه کنی فقرمطلق یاد کرده که البته دشوار بودن شناسایی این افراد و طی کردن این مسیر برکسی پوشیده نیست، چرا که به وضوح در گوشه گوشه شهر حتی افراد بسیاری را نظاره گر هستیم که با فقر دست و پنجه نرم می کنند و آمارها هم حکایت از این دارند که بسیاری از جرم ها و آسیب های اجتماعی و حتی طلاق ها ناشی از فقر است که این فقر از بیکاری نشات می گیرد. تمامی این عوامل نشان می دهد که ریشه‌کنی فقر با شعارزدگی و بدون برنامه مدون انجام‌پذیر نبوده و حل ریشه ای این معضل باید اولویت اول تمامی دستگاه‌ها باشد. اکنون که در روز ریشه کنی فقر قرار داریم بهتر است با ایجاد یک حساسیت عمومی، همه آدم‌هایی که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد برای فقر دیگران کاری کنند و فکری بیندیشند. اما فقر را نمی توان تنها کم داشتن مال و امکانات دانسته چرا که گاه افرادی در اوج نیاز، بی‌نیازند و مردمانی غرق در نعمت و ثروت، اما محتاج.
به امید روزی که تمام فقرهای مادی، معنوی، فرهنگی و… ریشه‌کن شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.