خانه » پیشنهاد سردبیر » تحلیل نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در استان در گفتگو با «روح الله هاشمی» از فعالان سیاسی استان/ستاد روحانی در استان به چه باخت؟

تحلیل نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در استان در گفتگو با «روح الله هاشمی» از فعالان سیاسی استان/ستاد روحانی در استان به چه باخت؟

شنبه ۲۰ خرداد ۹۶ شماره ۶۰۵
***
وقایع استان
عباس لعل بار
***
با توجه به برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری که با پیروزی دکتر روحانی همراه شد و به جهت بررسی نتایج انتخابات استان و مقایسه آن با دوره گذشته و چرایی تغییرات صورت گرفته در ستاد انتخاباتی دکتر روحانی به سراغ روح اله هاشمی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و دبیر شورای اصلاح طلبان استان که در سال ۹۲ از اعضای ارشد ستاد دکتر روحانی بود رفته و نظرات وی را جویا شدیم .
***
جناب آقای هاشمی در ابتدا توضیح دهید علت تغییر در مدیریت ستاد استان نسبت به سال ۹۲ چه بود ؟
در ابتدا لازم می دانم پیروزی مجدد دکتر روحانی را تبریک گفته و از همه مردم بابت خلق دوباره حماسه حضور در ۲۹ اردیبهشت به سهم خودم تشکر نمایم . همانگونه که مطلعید در سال ۹۲ و در شرایط خاص آن سالها عده ای بی ادعا، صادقانه و مخلصانه برای ایجاد تغییر در قوه مجریه به کمک آقای دکتر روحانی شتافتند و مدیریت ستادهای انتخاباتی ایشان را در استانهای کشور به عهده گرفتند. در استان مرکزی نیز حجت الاسلام هاشمی در شرایطی این مسئولیت را پذیرفتند که دیگر مدعیان رغبتی به قبول این مسئولیت از خود نشان نمی دادند و بیشتر ترجیح می دادند نظاره گر باشند تا بازیگر . پس از گذشت ۴ سال و علی رغم تمامی ناملایمات و نادیده گرفتن اعضای ستاد ، درحالیکه مشغول سازماندهی مجدد برای برعهده گرفتن مسئولیت بودند ناگهان با تغییر رویکرد مسئولین ستاد تازه او که اکنون از دولتمردان بودند مواجه شده که براساس آن هدایت ستادهای دولت مستقر باید به دست افراد نامدار که به ظن آنها درخور شأن دولت مستقر باشند و توانایی افزایش آرای دکتر روحانی را دارا بودند سپرده شود و این افراد بعضا از طیف نمایندگان ادوار انتخاب و به استانها گسیل شدند هرچند این سیاست مهر تایید دیگری بود بر بی مهری ها و ابطال توافق و تعهد دوجانبه دوره گذشته ، اما مجموعه روسای ستادهای ۹۲ به سان مادری که از حق خود گذشت تا به فرزندش گزندی نرسد بزرگوارانه در اردوگاه ماندند و یاران نمانده بر عهد خود را مجددا یاری نمودند .

در واقع مدیریت جدید با هدف افزایش سبد رأی رییس جمهور انتخاب شده بودند ؟
بله لازم است توضیح بدهم مسئولین ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی در کل کشور و در ۲۷ استان نسبت به دوره گذشته دچار تغییر شدند و در استان مرکزی هم این مسئولیت به حاج رضا آستانه که از چهره های بنام استان در مرکز بود سپرده شد هرچند نگرانیهای از حضور وی وجود داشت و البته این مراتب هم به اطلاع مسئولین ستاد رسیده بود و هم به صورت سرگشاده در جراید مطرح شده بود از جمله دوری نزدیک به بیست ساله ایشان از استان و عدم شناخت فضای سیاسی و فعالین استان اما به هرحال ستاد مرکزی در تصمیم خود راسخ بود و به امید بهبود میزان رای دکتر روحانی ، منتخب خود را به استان فرستادند و البته ایشان که در سال ۹۲ علی رغم نام پرآوازه اش از هرگونه کمک مادی و معنوی به ستاد استان دریغ ورزیده بود بدون در نظر گرفتن شرایط بحرانی سال ۹۲ و به پشتگرمی شرایط روز جامعه و اقبالی که به طور معمول به دولت مستقر وجود دارد و نیز نشانه هایی که حاکی از ایجاد موج انتخاباتی به واسطه حمایت بزرگان جریان اصلاح طلبی وجود داشت در تمامی جلسات خصوصی و عمومی بارها به طور مستقیم و غیر مستقیم سعی در تخطئه و ضعیف نشان دادن مدیریت دوره گذشته داشت و به دلیل عدم شناخت کافی از استان بی رحمانه نتیجه شایسته سال ۹۲ را ضعیف خوانده و کف رای ستاد خود را ۶۵% و البته هدف خود و تیم همراهش را کسب حد نصاب ۸۰% اعلام می نمود که البته در نهایت نه تنها متاسفانه نتوانست به این اعداد دست پیدا کند که رقابت را به رقیب هم واگذار و استان مرکزی در دسته معدود استانهایی که آقای روحانی رقابت را واگذار نمود قرار گرفت .

در صحبت هایتان به تفاوت شرایط سالهای ۹۲ و ۹۶ اشاره کردید در صورت امکان این تفاوتها را بیان بفرمایید .
فضای اون روزها هنوز متاثر از اتفاقات ناگوار سال ۸۸ بود و حذف آیت الله هاشمی از گردونه رقابت انتخاباتی موجب مضاعف شدن ناامیدی مردم به تغییر شده بود در آن شرایط شبه امنیتی نه تنها دعوت و تشویق مردم به حضور در پای صندوقهای رای کار دشواری بود که حتی برخی فعالین سیاسی نیز دعوت دوستان خود را با ریشخند ، پاسخی تلخ می دادند . اما این دوره سراسر شور بود و نشاط و امید و البته فضای باز سیاسی . فراموش نکنیم که در آغاز فعالیتهای انتخاباتی سال ۹۲ نظرسنجی ها از اقبال ۵ تا ۷ درصدی مردم به دکتر روحانی حکایت می کرد اما در این دوره شروع کار با درصدهایی به مراتب بالاتر همراه بود .
تفاوت عمده دیگر ظهور فضای مجازی در این دوره بود که همگان از آن به عنوان انقلابی در ارتباطات یاد می کنند و البته ابزاری اثرگذار در امر انتخابات بود که امر تبلیغات را بسیار سهل و آسان کرده بود .

شرایط ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی را در دو دوره چگونه مقایسه می کنید؟
ستادهای ۹۲ در غربت کامل به سر می بردند دولت وقت نه به چشم رقیب که به عنوان دشمن به ستاد دکتر روحانی نگاه میکرد ، هیچ گونه کمک و حضوری از سوی دولتیها شاهد نبودیم چرا که نگران آینده شغلی و موقعیت خود بودند ، برخوردهای خصمانه و بعضا توهین آمیز حتی در جلسات رسمی با مسئولین ستاد را شاهد بودیم و ضمن فتنه گر خواندن ما هرگونه حمله و توهینی را روا می دانستند. صاحبان صنایع و دیگر متمولینی که معمولا به ستادها کمک می کنند و نقش اسپانسر را ایفا می نمایند از حضور و نزدیکی با ستاد واهمه داشتند حتی مردم عادی نیز از همکاری با ستاد نگران بودند ، برای تهیه مکان ستاد با مشکل روبرو بودیم در چند مورد تنها ساعتی پس از انعقاد قرارداد نسبت به فسخ اقدام می کردند در این شرایط سخت و دشوار ، اکثریت قریب به اتفاق مجموعه اصلاح طلبان نیز در ستاد دکتر عارف حضور داشتند و تنها در دو روز انتهایی به اردوگاه دکتر روحانی پیوسته بودند اما با همه این تفاصیل توانستیم در کمترین زمان تعداد ۲۰ ستاد را درسراسر استان فعال و تجهیز نماییم . از نظر مالی هم کل بودجه ستاد در استان مبلغ هفتاد میلیون تومان بود که کلیه اسناد و مدارک آن هم موجود و قابل ارائه می باشد. ضمنا کل مدتی که ستاد استان برای سازماندهی و تبلیغات فرصت داشت یک بازه دو هفته ای بود. در ایام تبلیغات نظم و انضباط حاکم بر ستادهای استان ناشی از مدیریت حاج آقای هاشمی و تیم همراهش به گونه ای بود که بدون هیچ گونه حاشیه و هزینه منفی ای برای آقای دکتر روحانی کار به پایان رسید . از دیگر نکاتی که شایسته است از آن یاد کنم این است که پس از کناره گیری جناب عارف در کمتر از چند ساعت دو ستاد با هم ادغام شدند و این قطعا نتیجه مدیریت و عدم خود بینی حاج آقا هاشمی بود که تنها به موفقیت دکتر روحانی فکر می کرد نه چیز دیگری و البته در خیلی از استانها این امر محقق نشد .
حالا این شرایط را مقایسه کنید با شرایط این دوره ، مدیریت جدید حداقل دو ماه فرصت برای سازماندهی و برنامه ریزی داشت . بهر حال مجموعه دولت مجموعه ای همسو بود اسپانسرها با اشتیاق به دنبال کمک به ستاد دولت مستقر بودند و … از همه مهمتر مجموعه جریان اصلاح طلب به طور یکپارچه و متحد و سازماندهی شده در اختیار ستاد بودند و قطعا اگر تلاش و زحمات این دوستان نبود نتیجه نهایی استان متفاوت تر می شد . البته از نظر بودجه و توان مالی هم چون اطلاع موثقی ندارم قضاوتی نمی کنم . و البته مهمترین تفاوت این بود که در سال ۹۲ آقای روحانی صرفا یک کاندیدای معمولی بود اما در سال ۹۶ رییس جمهور مستقر بودند و تفاوت این دو موضع از سوی کسانی که تجربه مدیریت در ستادها را دارند قابل درک است .

اگر بخواهید بین نتایج دو دوره مقایسه ای انجام دهید، چه شاخص هایی را در نظر می گیرید؟
در سال ۹۲ با اینکه ۶ کاندیدا در صحنه حضور داشتند و این موضوع به خرد شدن آرا انجامید اما در حالیکه دکتر روحانی در کل کشور ۵۰٫۷% از آرا را از آن خود کرد در استان توانستیم ۴۴٫۲۸% از آرا را به سبد رای وی واریز کنیم یعنی ۸۷٫۳۵% نصاب کشوری و البته به عنوان کاندیدای پیروز در استان معرفی شدند ، اما در این دوره با وجود کسب ۵۷٫۱۳% از آرا کل کشور ، در استان ۴۷٫۲۸% به ایشان رای دادند یعنی ۸۳٫۷% از نصاب کشور که این کاهش سبب شد تا رتبه کشوری استان مرکزی از ۲۳ در سال ۹۲ به رتبه ۲۴ تنزل پیدا کند و مهمتر اینکه در استان رقابت را هم واگذار کردند. ضمنا این آمار در شرایطی است که اگرچه میزان مشارکت در دو دوره تقریبا یکسان است اما با نگاهی به آرای صحیح در می یابیم که حدود ۶۵ هزار افزایش داشته ایم و این یعنی حدود ۶ درصد افزایش واقعی مشارکت و متاسفانه با وجود همه این شرایط نصاب قابل قبولی کسب نشده است .
البته مقایسه شهر به شهر هم نتایج جالبی به دست می دهد که در این مجال نمی گنجد اما مقایسه آرای شازند که پایگاه مدیریت تازه محسوب میشد نشانه ایست از میزان شناخت آنها و البته نوع مدیریتشان ، در این شهرستان در حالیکه دوره گذشته ستاد دکتر روحانی توانسته بود با کسب ۴۶% آرا با اختلاف فاحش با رقبا رتبه اول را کسب کند این دوره اما با اختلاف حدود ۱۰ هزار رأی رقابت را واگذار نمود و این می تواند نتیجه رفتار توام با غرور و حذف زحمتکشان سال ۹۲ باشد شاید هم نتیجه این بود که این عزیزان بیش از آنکه به فکر تبلیغ آقای روحانی باشند به فکر تبلیغ و شناساندن خود بودند امری که در هیچ کدام از ستادهای انتخاباتی سابقه نداشته و مستند حرفم این است که به جز فعالین سیاسی معمولا کسی نمی داند و نمی دانست که مدیریت ستادهای انتخاباتی ادوار گذشته در هر دو جناح برعهده چه کسی بوده جز ستاد این دوره دکتر روحانی در استان که به هر بهانه در بنرهای تبلیغاتی به ایشان اشاره می کردند .

به عنوان سوال آخر دلایل شکست آقای روحانی در استان را چه می دانید؟
در پاسخ سوالهای قبل اشاره کردم از مهمترین دلایل می توان به عدم شناخت کافی رییس ستاد استان از شرایط استان و عدم شناخت ایشان از فعالین سیاسی داخل استان و عدم استفاده از تیم مدیریتی دوره گذشته ، تغییر اکثریت روسای شهرستانها در حالیکه انصافا بدون هیچ چشمداشتی با همه وجود در دوره گذشته تلاش کرده بودند و سهم بسزایی در پیروزی داشتند. قطعا اگر فعالین سیاسی اصلاح طلب و اصولگرایان حامی دولت بهتر به بازی گرفته می شدند همانگونه که در دوره گذشته زحمت کشیدند و اگر از تمام ظرفیت آنها استفاده می شد خصوصا از حجت الاسلام هاشمی که این بار علاوه بر ریاست شورای مشورتی ستاد ، مشاور شخص آقای دکتر شریعتمداری نیز بودند شاهد نتیجه ای بهتر بودیم .
در پایان لازم می دانم از همه بزرگوارانی که تلاش نمودند تا دولت تدبیر و امید به راه خودش ادامه دهد صمیمانه تشکر کرده و ذکر این نکته را ضروری می دانم که هدف از بررسی و مقایسه این نتایج نه از بین بردن اجر دوستانم که اندوختن تجربه ای برای آینده است .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.