خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه سالگرد درگذشت استاد «عباس جلالی سوسن آبادی» از نوابغ اراکی و یکی از بزرگترین مینیاتوریست های ایرانی/ «شیرآهن کوه مردی» که تو بودی

به بهانه سالگرد درگذشت استاد «عباس جلالی سوسن آبادی» از نوابغ اراکی و یکی از بزرگترین مینیاتوریست های ایرانی/ «شیرآهن کوه مردی» که تو بودی

شنبه ۳ تیر ۹۶ شماره ۶۱۷
***
وقایع استان
عباس لعل بار
***
سوم تیرماه ۱۳۸۳ یکی از نوابغ شهر اراک و یکی از بزرگترین مینیاتوریست های ایرانی درگذشت. خبر درگذشت استاد عباس جلالی سوسن آبادی در رسانه ها بازتاب زیادی نداشت ولی برخی رسانه های فارسی زبان در خارج از کشور تیتری را انتخاب کردند که شایسته وی بود؛ درگذشت بزرگترین مینیاتوریست جهان.
درباره آثار نفیس مینیاتوری استاد سوسن آبادی که بارها در نمایشگاه های مطرح دنیا به نمایش گذاشته شد، می نویسند که وی توانست مینیاتور را طرز و طرازی دیگر بخشد. صورت کارهای ایشان، با استفاده کمتر از رنگها، تلفیق تشعیرها با متن اصلی و… از سنت دیرینه مینیاتور جدا می‏ شد. محتوای این آثار نیز، برخلاف آن سنت پیشین، با اندیشه‏ ورزی درآمیخته بود و بیشتر، رنجها و دردهای انسان امروزین را به تصویر می کشید. این صورت و محتوای دیگرگونه، شاید تا حدودی مرهون همنشینی های استاد با بزرگانی همچون گوهر مراد (غلامحسین ساعدی) بوده است. استاد جلالی تصویرگر برخی از آثار درخشان گوهر مراد نیز بود. همچنین دیوان رباعیات خیام را هم به تصویر کشید. در کارهای سوسن آبادی، عناصری غریب (برای سنت مینیاتور) همچون دیوان و پریان، انسانهای مسخ‏ شده و زنان رنج‏ دیده نیز به دیده می آیند. ماهی، اسب و نیز جغد، به عنوان نماد و نمود اندیشه و دانایی، از دیگر عناصر موجود و مورد تأکید در آثار استاد به شمار می روند. شاید همین دگرگونگی و دیگر اندیشی ـ عمداً یا سهواً ـ اسباب ناشناساییِ این «شیرآهنکوه‏ مرد» را فراهم آورده باشد.
وی در نقطه پردازی چنان مهارت و پیشرفتی از خود نشان می دهد که در مدت کوتاهی به شاگردی استاد بزرگ و شهیر نگار گری، حسین بهزاد در می آید. اما دوران این شاگردی بسیار اندک بوده است، زیرا سوسن آبادی در همان هنگام نیز در جستجوی راه و روش جدیدی ازنگار گری بوده و قالب تنگ و محدود و تکراری هنر نگارگری، روح در پروازوطبع آزاد او را راضی نمی کرد اما سوسن آبادی از استاد حسین بهزاد می آموزد که لزوم طراحی برای مهارت و کسب قدرت به درجه ای است که بتوان فی البداهه فکری را روی تابلو اصلی پیاده کرد.
نگاهی گذرا به زندگی نامه استاد جلالی سوسن آبادی
استاد عباس جلالی سوسن آبادی نام آشنا و زنده در هنر نقاشی ایران، که تابناکی اش در دیروز و فردای هنر این مرز و بوم با نوآوری و تازگی بی همتا، جاودانه است.
در سال ۱۳۱۳ در روستای سوسن آباد از توابع اراک چشم به جهان گشود. وی در خانواده ای به دنیا آمد که با هنر نقاشی انس و الفتی نداشتند و از کودکی، نقاشی شاید پناهگاه او به هنگام فرار از آدمهایی بوده که او را انسانی غیرمعمولی میدیدند و قدرت ایجاد رابطه با او را نداشتند. ۴ یا ۵ ساله بود که همراه خانواده به تهران آمد و تمام دوران تحصیل را در همین شهر سپری کرد.
وی همزمان با شروع تحصیل ابتدایی به تعلیم نقاشی نزد استاد فروزین پرداخت و به سبب زهد و نبوغ سرشارش با فاصله کوتاهی به صلاحدید استاد، رهسپار کلاس نگارگری استاد الطافی شد. هنرمندی که به گفته خانم افشانپور وی را استاد تکنیک نقطه پرداز قلمداد می کردند و در زمینه گل و مرغ فعالیت بیشتری داشتند.
طی ۱۲ سال شاگردی؛ استاد الطافی، ظرافت، دقت و پرداختن به جزئیات را در نقاشیهای کودکانه او می بیند و او را به نگارگری تشویق می کند. وی که به نقاشی عشق می ورزید، به دلیل وضعیت جسمانی اش نگارگری را انتخاب می کند، زیرا نمی تواند به کار سنگین نقاشی بپردازد. اما هنر نگارگری به دلیل ظرافت و نازکی مناسب حال و وضع او بود.
از این دوران سوسن آبادی هنر پرداز را میآموزد و این روشی است که نقاش با چیدن نقطه های ریز در کنار هم تصویر می سازد و از خطوط یا پاشیدن رنگ استفاده نمی کند. در این هنر هر نقطه باید مستقل و مجزا از یکدیگر ولی چنان نزدیک به هم باشند که جدایی آنان را جز به دقت یا به کمک ذره بین نتوان تشخیص داد.
استاد در نقطه پردازی چنان مهارت و پیشرفتی از خود نشان می دهد که در مدت کوتاهی به شاگردی استاد بزرگ و شهیر نگارگری آن زمان حسین بهزاد درمی آید. اما دوران این شاگردی بسیار اندک بوده است زیرا سوسن آبادی در همان هنگام نیز در جستجوی راه و روش جدیدی از نگارگری بود و قالب تنگ و محدود و تکراری هنر نگارگری، روح در پرواز و طبع آزاد او را راضی نمی کرد اما سوسن آبادی از استاد حسین بهزاد می آموزد که؛ لزوم طراحی برای مهارت و کسب قدرت به درجه ای است که بتوان فی البداهه فکری را روی تابلو اصلی پیاده کرد.
در تاریخ نگارگری جدید، حسین بهزاد به عنوان یکی از پیشگامان برجسته شناخته شده است. در شیوه کار بهزاد که بر اساس مکتب اصفهان می باشد اهمیت طراحی و محدودیت رنگی بارز است. توجه به حالات و سکنات اشخاص، سایه پردازی، کاهش ریزه کاریها، انتخاب مضامین جدید و گاه موضوعهای معاصر، از موارد عدول او از سنت نگارگری پیشین محسوب میشوند. ژرفا نمایی و رعایت نسبی اصول کالبد شناسی را از هنر اروپایی و رنگ پردازی تکفام را از نقاشی قدیم چینی به عاریت گرفت. با این حال، روش برخورد او با سنتهای ایرانی، اروپایی و چینی و راهجویهایش در تلفیق سنتها، عاری از خلاقیت و نومایگی بود.
سوسن آبادی در ادامه آموزش خود تحت تاثیر استاد مقیمی و شیوه کار او قرار گرفت، در واقع او در ادامه خلاقیتها و نوآوریهای کسانی مانند حسین بهزاد، ابوطالب مقیمی و الطافی شروع به کار کرد. اما خیلی زود به سبک ویژه خود رسید. او به زعم دکتر جواد مجابی، ضرورت زمانه را در پوست انداختن مینیاتوریستی و نو کردن قالب و محتوا و فضای آن دانست. وی در ۳۳ سالگی توانست به سبک خاص خود درهنر نگارگری دست پیدا کند.
او عقیده داشت که هنر نقاشی جدا از شعر و ادبیات نیست. سرانجام در سوم تیر ماه ۱۳۸۳، عباس جلالی سوسن آبادی، مینیاتوریست بزرگ ایرانی و از نوابغ شهر اراک، در ایالات متحده درگذشت.
مینیاتور ایرانی
واژه مینیاتورکه مخفف شده کلمه فرانسوی Minimum Natural بوده و در لغت به معنی طبیعت کوچک و ظریف می باشد،حدودا از دوره قاجاریه وارد زبان فارسی شده است و در ایران برای شناسایی نوعی نقش هایی که دارای سابقه و قدمتی بسیار طولانی است به کار می رود.
این هنر به اعتقاد اکثر محققان در ایران تولد یافته، بعد به چین راه برده و از دوره مغولها به صورتی تقریبا تکمیل تر به ایران برگشته اما به اعتقاد برخی دیگر از پژوهشگران ،شخصی به نام غیاث الدین هنر مینیاتور را از چین به ایران آورد و مینیاتور چینی در ایران تکامل یافت. در نقاشی های مینیاتور ،تصاویر شباهتی با عالم واقعی ندارند. حجم و سایه روشن به کار برده نمی شود و قوانین مناظر رعایت نمی شود.در تصاویر مینیاتوری مناظر نزدیک در قسمت پایین نقاشی و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر در می آیند.تمام چهره ها به صورت سه رخ دیده می شوند و حدود آن از بناگوش تا حدقه چشم مقابل است.البته در این خصوص گاهی نیز چهره ها به صورت نیم رخ و به ندرت از پشت سر تصویر شده است.
زیربنای مینیاتور،طراحی است و قدرت قلم طراح در انتقال مفاهیم ذهنی بر روی کاغذ می تواند دریافت انرژی و ارزشهای آن باشد. سیاه قلم یکی از انواع مینیاتور است. ویژگی این نوع مینیاتور در مقایسه با دیگر انواع نگاره ها که تنوع بیشتری دارند در گونه دیگری از مینیاتور های ساده که به قلم رنگی موسوم است،قسمت هایی از طرح با رنگ های متنوع آراسته می شود.
نقوش تمثیلی پرندگان و حیوانات گوناگون به همراه طرح های شاخ و گل و برگ و خطوط اسلیمی و ختایی بخش مهمی از مینیاتور را تشکیل می دهد که “تذهیب تشعیر” نام دارد و معمولا اطراف نگاره ها با آن تزیین می شود. مینیاتور ایرانی در واقع نقاشی ایرانی پیش از ظهور اسلام است که با عرفان و تفکرات اسلامی ادغام گردید و راهی شد برای ظهور جلوه های الهی. آثار مینیاتور نفیسی در دوره عباسیان خلق شد که متاسفانه بخش عظیمی از این آثار در طی حملات مغول در طی سده های هفتم و هشتم از بین رفت.
در دوره صفویه به سبب وجود مرکزیت حکومت در اصفهان و حمایت همه جانبه از هنرمندان، نقاشان، نگارگران یک دوره طولانی را در مکتب خاص نقاشی اصفهان پدید آورده که یکی از افتخارات سیر تاریخی نقاشی ایران است.
دوران صفویه، آغاز فصل تازه ای در تاریخ مینیاتور ایران به حساب آمد. مینیاتورهای امروز ایران،همان نقاشی کلاسیک اروپا ( سبک امپرسیونیسم و به دنبال آن شیوه های مدرن نقاشی اروپایی ) است. هرچند گروهی نوشته اند که به هنگام ظهور اسلام،ایرانیان در هنر نقاشی دارای سنتی کهن بوده اند.

* تیتر بخشی از شعر «ابراهیم در آتش» «احمد شاملو»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.