بررسی آخرین وضعیت تیم فوتبال آلومینیوم اراک در لیگ دسته اول فوتبال کشور/تزریق دستیار حرفه ای

دوشنبه ۲۲ آبان ۹۶   شماره ۷۲۱

***

وقایع استان

یاسر هویدی

***

روز سه شنبه از سری مسابقات فوتبال دسته اول کشور جام آزادگان تیم فوتبال آلومینیوم اراک میزبان گل گهر سیرجان بود، گل گهر سیرجانی که هفته قبل با موضوع طلسم شــکنی دروازه های زمین خانگی این تیم حسابی در رسانه ها سر و صدا کرده بود، پس از ناکامی های ادامه دار آلومینیوم در کسب نتیجه مناسب در این دیدار انتظار داشتیم که این تیم بتواند برنده بازی باشد و هم سه امتیاز را کسب کند و هم به بد شانسی هایش پایان دهد که متاسفانه اینگونه نشد. در ادامه مطلب امروز نقبی به وضعیت فنی این تیم خواهیم زد؛ ابتدا بگذارید شــرحی بر این اوضاع نابه سامان شوربای فوتبال مان بزنیم که هر دم از این باغ بری می رسد.
برنامه نود را معمولا فوتبال دوستان هر دوشنبه شب نظاره گر هستند، در برنامه مورخه ۱۵ آبان همگی دیدیم که تیم فوتبال گل گهر سیرجان آنقدر ناتوان و عاجز شده بود که برای بهبود روند نتایج کسب شده اخیرش متوسل به شکستن طلسم با محلول ادرار توپ جمع کن شده است حالا همین تیم ناتوان و درمانده می آید و مثل هلو سه امتیاز از شهر ما بر مــی دارد و می رود و دوستان دست اندرکار شکستن طلسم به راهکار ارائه شده شان مهر تائید می زنند. بازی را با گل بخودی میلاد رخشان مدافع با سابقه آلومینیوم اراک باختیم ولی ای کاش بازی با همین یک گل به خودی تمام شده بود. گل به خودی بعدی را در مقابل تمام رسانه ها و هواداران فوتبال خوردیم و باختیم و دست بر قضا زننده این گل بخودی نیز کسی نبود جز میلاد رخشان.
تماشاگر خسته از نتایج ضعیف تیم در پایان بازی فحاشی می کند و آقای رخشان خود دست به کار شده و تماشاگر را به بدترین شکل و به صورت فیزیکی بر روی سکوها ادب می کند؛ ای کاش همین نتیجه باخت برای ما باقی مانده بود و باخت بدتر و بزرگتری نمی دادیم ما که عادت داریم سالهاست از شمال تا جنوب در لیگ یک باخت خانگی داده ایم و کک مان نگزیده است ای کاش این گل بخودی تلخ که انگشت نمایمان کرد را نمی خوردیم.
علت را پیگیر شدیم، فرمودند که تماشاگر فحاشی کرده و ما ادب اش کردیم، سوال اینجاست وقتی در بازی های مهم تر با تعداد تماشاگر انبوه تری فحش های رکیک نثار بازیکن می شود، وقتی هواداران یک تیم سرمربی را بابت کسب نتایج ضعیف زیر رگبار توهین می گیرد، هم آن بازیکن و آن سرمربی دست به کار شده شال و کلاه کرده می رود روی سکو و تماشاگر را به سزای عملش می رساند؟ اگر نمونه ای بوده و ما نمی دانیم بگویید شاید ما حافظه مان ضعیف شده است. همه اهالی فوتبال به کاستی های فرهنگی موجود بر روی سکوها واقف هستند و آن را جزیی از فــوتبال می دانند. بازیکن عزیز! هیچکس دیگر در مقابل این فحاشی ها عکس العملی نشان نمی دهد و همه از کنار آن رد می شوند مگر در روزی که هواداران یک صدا برای بازی خوب و درخشش شما نـــام تان را فـریاد می زنند قدم رنجه می کنید و می روید روی تماشاگر را می بوسید؟ غیر از این است که یک دست خشک و خالی حواله شان می کنید و می روید به رختکن؟ ما دقیقا در همین حالت هم انتظاری بیش از این نداریم. این حرکت تنبیه بدنی تماشاگری که از روی عصبانیت فحاشی کرده در تمام دنیا تقبیح شده است. آقای میلاد رخشان! در هیچ فرهنگ نوشته و نانوشته فوتبالی در هیچ کشوری این رفتار زیبنده نیست.
اصلا به علت این اقدام زشت ما کاری نداریم هیچ علتی را برای توجیه نفس کار نمی پذیریم ولو اینکه مدیرعامل آلومینیوم و خود بازیکن مذکور عنـوان داشته اند که به علت فشارهای وارده حین بازی و پس از بازی به سبب اینکه این شکست با گل بخودی آقای رخشان به ثمر رسیده است، وی نتوانسته جلوی خشم خود را بگیرند و آن اتفاق افتاده است. حالا طی روزهای اخیر هم هرچه شما به درب منزل تماشاگر بروید و از وی دلجویی کنید و باشگاه بیانیه بدهد ممکن است تماشاگر مذکور دیگر دل چرکین نباشد ولی تا ابد تصویر این اتفاق که روی سکوهای ورزشگاه امام خمینی اراک و بدست بازیکن تیم آلومینیوم اراک افتاد در ذهن فوتبال دوستان و آنها که لیگ یک هم به دقت پیگیری می کنند نقش خواهد بست. فوتبال و فوتبالیست بدون حضور تماشاگر هیچ نمی ارزد بزرگواران اگر فوتبال همین حالا پر مخاطب ترین رویداد دنیاست بخاطر همین تماشاگر است و در اشل کوچک تر و کوچک تر باور کنید آن نوجوان اراکی روی سکو نباید کتک بخورد، شما که او را شناختید و نشانش کردید چرا از طریق مراجع قضایی توهین و اهانت به خانواده تان را پیگیری نکردید و خود شخصا وی را مجازات کردید.
بیانیه علی دهشمند مدیرعامل باشگاه را پس از این حادثه به فال نیک می گیریم، ولی سخنی نیز با وی داریم؛ مصاحبه تلویزیونی شما را که به محض اتمام بازی گرفته شده بود ظهر جمعه از برنامه «لیگ ۱» نظاره کردیم متاسفانه از شما انتظار دیگری داشتیم انتظار اول اینکه در آن حالت عصبانیت اصلا مصاحبه نکنید دوما اگر مصاحبه کردید به گونه ای صحبت کنید که لااقل با بیانه تان که در شرایط آرام تری صادر شده منافاتی نداشته باشد.
 نیم نگاهی به وضعیت فنی آلومینیوم اراک
پس از اینکه علی حنطه از سرمربیگری آلومینیوم برکنار شد و حامد بصیری سکان هدایت این تیم را در دست گرفت. در مطلبی که پس از انتخاب بصیری به عنوان سرمربی آلومینیوم در روزنامه وقایع استان ارائه شد خیلی کوتاه و گذرا اشاره کردیم که حامد بصیری به عنوان یک مربی جوان که اولین تجربه مربی گری خود را سپری می کند روی نیمکت دست تنهاست، به زعم نگارنده به هیچ عنوان دستیاران خوبی برای این مربی جوان انتخاب نشد، انتخاب دستیاران چه با نظر خود بصیری صورت گرفته چه با نظر علی دهشمند انتخابهای خوبی نبوده است و حالا می توان نتایج این انتخاب های ضعیف را ببینیم. بر اینکه علی دهشمند و مدیریت فوتبالی او در زمره بهترین و کارنامه دار ترین مدیریت های بومی این شهر است شکی نیست ولی خوب چرا آزموده را دوباره آزمودید؟ آیا دوستی و قرابت امین پناهی با علی دهشمند و حامد بصیری دلیل خوبی بود برای اینکه وی بعنوان نزدیک ترین دستیار بصیری مشغول به کار شود؟ سوال اینجاست آیا به صرف کمک در اجرای برنامه های تمرینی وظایف یک دستیار به جا آورده شده است یا در فوتبال امروز دستیاران نزدیک ترین مشاوران به مربی در حین کار و بازی هستند؟ کدام بازی را با مشورت و نظر مستقیم دستیاران بصیری برگرداندیم؟ کدام کمک فکری به بصیــری در لحظاتی که ذهــن وی یارای باز کردن گره های بازی را نمی داد به وی داده شد؟ جناب دهشمند هرچه انتخاب بصیری اقدامی شایسته بود و هنوز هم که هنوز است پای این انتخاب شما ایستاده و از آن حمایت می کنیم ولی انتخاب دستیاران بصیری را به کل اشتباه می دانیم و خوشحال می شویم ادله شما را برای انتخاب افرادی که چندین بار در این فوتبال امتحان پس داده بدانیم. همین حالا هم اگر می خواهید به سرمربی تان کمک کنید دستیاران وی را تغییر دهید و یک دستیار با کارنامه موفق در لیگ یک بیابید و کنار بصیری بگذارید. حامد بصیری روی نیمکت تنهاست و این ایستادن شما و حامد پای رفاقت سی ساله دودش را به چشم این تیم فرو می برد تا دیرتر نشده فکری بکنید؛ به هیچ عنوان برکناری بصیری راهکار ماجرا نیست ولی برای بهبود شرایط مــی توانید فکر خون تازه ای از نظر کمک مربی های روی نیمکت به تیم تزریق نمایید. از سویی دیگر، علاقمندیم بدانیم انتخاب مهدی فنونی زاده به عنوان مدیر فنی به چه علتی بوده است و جواب فوتبالی و توجیه فنی این انتخاب چیست؟ به صرف اینکه کرسی مدیریت فنی تیم های تحت مدیریت شما سالها در اختیار پیر فقید و استاد بی همتای فوتبال ایران منصور پورحیدری بوده آیا انتخاب فنونی زاده بدون کارنامه می تواند ادامه دهنده آن انتخاب خوب باشد؟ آیا فنونی زاده کارنامه موفقی از زمان آویختن کفش ها به بعد از خود به جا گذاشته است؟ این تا اینجای کار. از بعد دیگری مسئله را واکاوی می کنم؛ در باتلاق فعلی باخت و تساوی این تیم، مهدی فنونی زاده چه کمکی برای برون رفت از بحران به کادر فنی ارائه نموده است؟ آیا بهتر نیست در این انتخاب خود هم تجدید نظر نمایید؟ اگر بود و نبود این ملی پوش با سابقه فوتبال کشورمان در محدوده فنی این تیم فرقی نمی کند بهتر نیست این پست خالی باشد که لااقل دلمان خوش نباشد که تیم مدیر فنی دارد و ولی نمی تواند وضعیت را بهبود دهد؟
به هر حال وضعیت کنونی تیم اصلا مناسب نیست و می ترسیم وعده اول شما برای ماندن این تیم در لیگ یک هم جامه عمل نپوشد، حامد بصیری را تقویت کنید از این تنهایی فکر فنی و کمک تخصصی خارج اش کنید نگذارید این پسر محبوب و محجوب شهر همین ابتدای کار بسوزد. حامد می تواند این تیم را نگه دارد. با همین روال این تیم مدعی اول سقوط خواهد بود ولی ولی اگر کادر فنی این تیم را تقویت کنید و دستیاران زبده تری را در کنار بصیری قرار دهید و یک مدیر فنی بیاورید که به کار بیاید یا همین را هم روانه تهران نمایید این تیم جان می گیرد و بالا و بالاتر می آید. از نقد ما چهره در هم نکشید که اگر به اندازه انگشتان یک دست حامی و هواخواه در میان اهالی قلم بدست این شهر داشته باشید نگارنده یکی از همان هاست.