خانه » پیشنهاد سردبیر » با کمبودهای این روزهای تئاتر استان آشنا شوید/حفره های بزرگ

با کمبودهای این روزهای تئاتر استان آشنا شوید/حفره های بزرگ

یکشنبه ۵ شهریور ۹۶   شماره ۶۶۵

***

وقایع استان

سارا حسین نژاد

***

تا روزشمار جشنواره تئاتر استانی و بازبینی های آثار خیلی نمانده است. طبق اعلام انجمن هنرهای نمایشی استان مرکزی نمایش هایی که برای حضور در جشنواره اعلام آمادگی کرده اند از هشتم تا دهم شهریور ماه بازبینی می شوند و امسال قرار است بیست و نهمین جشنواره تئاتر استانی ۲۱ تا ۲۴ شهریور در ساوه برگزار شود. بنابراین تمام تلاش این است که تا هشتم شهریورماه تمامی متقاضیان حضور در جشنواره ده اجرای عموم خود را بروند. نمایش هایی که بیشتر از قبل کمبودهای تئاتر استان را در بخش های مختلف نشان داد. از امکانات گرفته تا مسائل دیگر.
در ادامه بعد از نگاهی کوتاه به دو اثر نمایشی اجرا شده در روزهای گذشته به برخی پاشنه آشیل های تئاتر استان به ویژه اراک می پردازیم. در میان اجراهای عمومی که بی شک و به اعتراف خود اهالی تئاتر برای جشنواره بوده، دو اجرا نیز تولید کارگاه های بازیگری تشکیل شده در سال گذشته بود که توسط دو تن از کارگردان های باتجربه و نام آشنا که اتفاقا سابقه خوبی نیز در جشنواره های استانی و منطقه ای دارند، در اراک به روی صحنه رفت. نمایش«بدن مقدس» به کارگردانی مهدی محمدی و «شاه لیرک» به کارگردانی افق ایرجی. این دو نمایش به واسطه سابقه کارگردان ها و برخی اجراهای موفقشان مخاطب را ترغیب می کرد که برای تماشایش برود؛ ولی آنچه به نظر می آمد این بود که انتظارات تماشاگر بعد از تماشای آن برآورده نشده بود.
شاید بخشی را به دلیل تولید کارگاهی این اثرها بتوان قـــابل اغماض دانست؛ از جمله بازی های ضعیف بازیگران را؛ ولی در هر دو اثر نکات دیگری دیده می شد که به ساختار و پیکره اصلی کار لطمه زده بود.

 توقع ِ بیشتر
نمایش های مهدی محمدی اغلب به دلیل شیوه اجرایی همیشه مورد توجه بوده ولی بدن مقدس نتوانست مانند سایر آثارش مخاطب را راضی کند. در « بدن مقدس» برخلاف کارهای قبلی محمدی که متن نقطه قوت به شمار می رفت، نمایشنامه قوی نبود. متن عباس جمالی به خوبی نتوانسته به هدف خود نزدیک شود و حفره هایی داشت که در نهایت نه مخاطب متوجه می شد داستان اصلی که درگیری راهبه های یک کلیسای فرانسوی با افسران ارتش آلمان است، چیست و نه متوجه زیر متن آن که قرار بود به جنگ و ایستادگی اشاره کند، می شد. نکته بعدی در مورد متن شاید این بود که ۹۰ درصد دیالوگ ها و بار روایت بر دوش یک شخصیت بود که این بر بازی خود بازیگر نیز تاثیر منفی گذاشته بود. از آنجا که نمایش به دنبال نشان دادن تغییر و تحول یک زن راهبه بود با آوردن ناگهانی مسیح به داستان این بهانه را برای زن راهبه ایجاد کرد که به ناگاه تصمیم دیگری بگیرد در حالیکه این تصمیم و چرایی آن به درستی برای مخاطب قابل لمس نبود همانطورکه اقدامات قبلی او نیز پر از ابهام بود.
اما جدای از متن بازی های ضعیف از سوی بازیگران نیز باید در نظر گرفته شود. هرچند این کار حاصل کارگاه بازیگری یک ساله بود؛ ولی همچنان ضعف هایی از سوی گروه بازیگران دیده می شد البته در یک یا دو نقش بازیگران حاضر سابقه اجرا داشتند؛ ولی آنچه آن ها نیز به روی صحنه بردند تکراری از همان بازی های قبلشان بود.
شاید تنها نکته مثبت این نمایش دکور آن بود که مهدی محمدی همچون گذشته با استفاده از حداقل ابزارها بهترین استفاده را کرده و فضاها و موقعیت های مختلف را با چند نیمکت تغییر می داد. موسیقی و طراحی آن نیز قابل قبول بود البته گاهی بر دیالوگ ها و فضای کار سوار می شد. شاید اگر مهدی محمدی در انتخاب متن دقت می کرد و یا نویسنده وقت بیشتری برای شخصیت پردازی کاراکترها می گذاشت و از سوی دیگر بازیگران با نقش ها ارتباط بهتری برقرار می کردند و با ترس ها، خنده ها و فریادهای مصنوعی فقط ایفای نقش نمی کردند با کار قابل قبولتری رو به رو بودیم. به هر روی آنچه همیشه از مهدی محمدی و گروه تن ها دیده شده بود خلاقیت و بازی گیری خوب از بازیگران بر روی صحنه بود که در این اثر کمتر دیده شد.

 تکرارِ مبتذل
نمایش دیگری که این روزها به روی صحنه رفته است نمایش « شاه لیرک» به کارگردانی افق ایرجی است. اهالی تئاتر استان و حتی شاید کشور افق ایرجی را با شکسپیر بیشتر می شناسند. هنرمندی که تا توانتسه آثاری چون شاه لیر، مکبث و هملت را به شکل های مختلف نمایش داده است.
اما آنچه در نمایش شاه لیرک دیده می شد چند پله عقبگرد ایرجی از آثار قبلی اش بود. شاید تنها بارهای اول که ایرجی مکبث، لیرشاه و هملت را به روایت کوچه و بازار نوشت و ارائه داد برای مخاطب یک آشنایی زدایی بود و هم مخاطبان تئاتر و هم اهالی آن را از این نوآوری خوشحال و شگفت زده کرد؛ ولی بعد از آن دیگر هرچه بود تکرار بود. گویا ایرجی قصد ندارد دست از سر شکسپیر بردارد و همچنان همان شخصیت ها با لباس های سرتاپا سیاه با همان چهارپایه ها در دستشان در نمایش هایی با نام هایی چون هملتک و حالا شاه لیرک دوباره به روی صحنه می روند. ایرجی به همراه پدرش سعی دارد تا متن این نمایشنامه ها را ریتمیک کند؛ ولی در همین تغییر به متن ضربه وارد می شود. نمایش شاه لیرک نه تنها بازی های ضعیفی دارد بلکه در کارگردانی و متن نیز حرفی برای گفتن ندارد. بازیگرانی که به روی صحنه رفته اند بعد از گذراندن دوره آموزشی خود همچنان در اولیه ترین اصول بازیگری مانند بدن و بیان ضعیف هستند. کارگردان با توجه به سابقه ذهنی مخاطب البته اگر مخاطب تئاتری باشد داستان شاه لیر را تعریف می کند و به درستی شخصیت ها را معرفی نمی کند او با فرض اینکه مخاطب قرار است برای بار چندم این داستان را بشنود و ببیند متن را نوشته است. از همه بدتر اینکه در طول نمایش به مدد حرکات و الفاظی که شایسته صحنه نمایش نیست سعی دارد از مخاطب خنده بگیرد. الفاظ و حرکاتی که از همه تیپ های روی صحنه در هر حالتی دیده می شود. در مورد کارگردانی نیز افق ایرجی هیچ تلاشی نکرده است. او حتی سعی نکرده تا چند میزانسن درست برای کار تعریف کند تا با شلختگی و بهم ریختگی در صحنه رو به رو نباشیم.

 ارزیابی و نظارت بی جان
دیدن نمایش های اجرا شده در یک ماه گذشته به غیر از چند مورد ما را با کارگردانی های شتابزده و متن های ضعیف رو به رو کرد. در این میان برخی از آثار نیز به ورطه ابتذال افتاده بودند، ابتذالی که این روزها صحبت از آن در سینما نیز هست، یعنی گرفتن خنده از مخاطب با توسل به هر هجوی و به سخره گرفتن شعور مخاطب.
تمامی این ها یک نکته را در ذهن متبادر می کند اینکه آیا این آثار به واقع مجوز شورای ارزشیابی و نظارت نمایش داشته اند؟ قطعا هر نمایشی چه از لحاظ تکنیکی و چه از لحاظ محتوایی قبل از رفتن به روی صحنه باید مورد بررسی قرار بگیرد. برخی ضعف های مشهود در تعدادی از نمایش ها نشان می دهد که هیچ توصیه ای در جلسه ارزیابی از سوی کارشناس این بخش به گروه ها برای بهتر شدن آثارشان نشده است. البته درخصوص محتوا نیز قطعا همین نتیجه را می توان گرفت مگر اینکه تذکرها از سوی گروه های نمایشی نادیده گرفته شده باشد تا اینچنین شوخی های جنسی در برخی آثار پر مایه نشود. در واقع یک سوال اساسی که پیش می آید این است که شورای ارزیابی و نظارت وجود دارد؟ چون قطعا بعد از اجرا نیز باید بر آن ها نظارت باشد که آیا موارد تکنیکی و محتوایی اعمال شده است یا نه. البته منظور از این نظارت سانسور نیست بلکه مسئله این است باید در دو مرحله ارزیابی و نظارت دقت بیشتری شود تا هر چیزی به نام تئاتر به خورد مخاطب داده نشود.

 جای خالی نقد
اما مسئله دیگری که جای خالی آن به شدت در تئاتر استان مشاهد می شود فضای نقد است. با وجود چندین اجرای پیاپی هیچ جلسه نقد و بررسی در مورد آثار برگزار نشد به جز یک مورد آن هم برای نمایش «سینیور» که تعدا حاضران در جلسه به تعداد انگشتان دست هم نمی رسید و قطعا این جلسه خروجی هم برای عوامل نمایش نداشت چون هیچ نقد درستی صورت نگرفت به غیر از برخی از تعارفات معمول. در حالیکه اگر به طور مستمر برای هر نمایشی یک جلسه نقد و بررسی برگزار می شد. اهالی تئاتر با تضارب آرا و شنیدن نظرات یکدیگر پی به نقاط ضعف و قوت آثار خود می بردند و حداقل با نگاهی بهتر برای اجراهای جشنواره آماده می شدند. شاید اقدام عاجلی که تئاتر استان کنار تمام کمبود امکانات سخت افزاری به آن نیاز دارد ایجاد فضای نقد و نقدپذیری در میان اهالی تئاتر است تا شاید محرکی برای گام های رو به جلوی تئاتر استان باشد. نقدهای سازنده ای که می تواند در کنار کمیت، به کیفیت آثار نمایشی استان نیز کمک کند و به تبع آن ضرورت بالابردن سواد و به روز شدن اهالی تئاتر استان را یادآور شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.