خانه » پیشنهاد سردبیر » افزایش نرخ ارز و دیگر مشکلات اقتصادی، مردم را به زانو در آورده است /از رنجی که می بریم

افزایش نرخ ارز و دیگر مشکلات اقتصادی، مردم را به زانو در آورده است /از رنجی که می بریم

پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۷۹۲
***
وقایع استان
سهراب جان بزرگی
***
چه کســی فکــرش را می کرد، تخم مرغ که روزگاری در انواع مختلف اش به عنوان یک وعده غذایی همیشگی در سفره طبقه های متوسط و ضعیف ایرانی جای داشت. حالا کارش به جایی برسد که تازه اگر گیر بیاید قیمتش به اندازه خود مرغ باشد. تخم مرغ نمونه ای از وضعیت اقتصادی این روزهای ایران است. اقتصادی که شبیه عروسکی تبلیغاتی در دستان عده ای برای بازی های انتخاباتی و تصفیه حساب های جناحی و سیاسی به بازی گرفته شده است. از دیگر سو به نظر می رسد افسار اقتصاد سالهاست که از دستان سیاست گذاران در رفته است و آنان با انکار این موضوع خودشان را به کوچه علی چپ می زنند. هر دولتی با شعارهای اقتصادی و ایراد از دولت قبل روی کار می آید اما شرایط روز به روز بدتر می شود. نوسانات بازار ارز نمونه بارزی از این بی تدبیری هاست که در دوران احمدی نژاد یک جهش بی سابقه داشت و حالا در دوران روحانی جهشی دیگر دارد. ارائه آمار هایی که چندان با واقعیت منطبق نیستند و نگه داشتن اقتصاد با زور و فشار، برای ثابت نگه داشتن نرخ ارز که به عنوان افتخاری برای دولت ها مطرح می شود باعث نوسانات اینچنینی میگردد و اگرچه در ظاهر با ترفندهایی تورم، افزایش نرخ ارز و دیگر معضلات اقتصادی برای مدتی آرام نگه داشته می شوند اما در واقع این معضلات هستند که با سرعت در حال گسترش اند و در نهایت نرخ دلار از ۳۲۰۰ تومان به نزدیک پنج هزار تومان طی چهار سال می رسد. همه این موضوعات دست به دست هم می دهند تا سفره مردم کوچک و کوچک تر شود. مسئولین هم که اگر این تغییرات به فعالیت های اقتصادی شان کمک نکند، ضربه ای هم نمی زند با تحویل لبخند و جملاتی از قبیل فعلا باید با شرایط بسازیم و اگر نان نداریم به جایش عزت داریم و … سعی در طبیعی جلوه دادن اوضاع می کنند.
حدود دو ماه پیش دبیر ستاد تنظیم بازار در رابطه با گرانی کالاهای اساسی گفته بود مردم فعلا باید این گرانی را تحمل کنند. او علت گرانی و کمبود برخی کالاهای اساسی مانند تخم مرغ را شیوع آنفلوانزای پرندگان دانسته و گفته بود مردم فهیم ایران باید با درک شرایط فعلی که ناخواسته ایجاد شده این گرانی را تحمل کنند. حالا دو ماه می گذرد و مردم فهیم ایران همچنان دارند علاوه بر گرانی و کمبود کالاهای اساسی گرانی ارز و بسیاری دیگر از مشکلات اقتصادی را تحمل می کنند. اما سوالی که باید از آقایان پرسید این است که چرا مردم فهیم ایران باید ناتوانی آنها در بهبود اقتصادشان را تحمل کنند و آیا مسئولین فهیم ایران هم این گرانی را تحمل می کنند؟
بسیار شنیده اید که درصد بالایی از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند. آمارهای متفاوتی از خط فقر در ایران ارائه شده است اما یکی از بررسی در سایت کار آنلاین اطلاعاتش قابل دست یابیست، این میزان را در شهریور ماه ۹۶ برای یک خانواده چهار نفره ۴ میلیون و ۹۶۰ هزار تومان اعلام کرده. این در حالیست که در سال ۹۶ حداقل دستمزد ۹۳۰ هزار تومن اعلام شده و برای مثال حقوق یک معلم شاغل به کار یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و درآمد یک معلم بازنشسته حدود یک میلیون تومان است. از سوی دیگر خبرگزاری تسنیم در گزارشی با استناد به وزارت راه و شهر سازی نوشته است ۳۳ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند. در این گزارش آمده است که خانواده های متوسط برای خرید خانه باید حداقل یک سوم درآمد ماهیانه شان را به مدت ۹۶ سال پس انداز کنند این در حالیست که آرزوی خرید خانه در کشورهای توسعه یافته با پس انداز ۱۴ ساله یک سوم درآمد رنگ واقعیت می گیرد. در همین راستا رئیس ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در گفتگو با ایرنا گفته است ۱۲ میلیون نفر در ایران زیر خط مطلق فقر قرار دارند و ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر هم زیر خط نسبی فقر هستند. مخبر دزفولی در ادامه صحبت هایش اضافه کرده که ایران بورکینافاسو نیست، کشوری است که چهارمین ذخائر نفتی دنیا و اولین ذخائر گاز دنیا را دارد. او به منابع و پتانسیل های بی شمار دیگر کشور ایران هم اشاره کرده است و نتیجه گرفته که شیب نمودار افزایش فقر در کشور بسیار تند است. ستاد اجرایی فرمان امام (ره) که دبیرش از فقر در کشور صحبت می کند، شرکت های زیر مجموعه بسیاری دارد، نمونه اش «گروه توسعه اقتصادی تدبیر». در گفتگوی روزنامه شرق با علی اشرف اخمی در سال ۹۲ آمده است که این گروه اقتصادی سهـام دار بخشی از مخــابرات است، فعالیت های ساختمان سازی دارد، فعالیت های بانکی می کند و تلفن اعتباری تالیا را راه اندازی کرده. قرارداد های نفتی هم به مجموعه فعالیت های آن اضافه شده است.
افت رفاه خانوار های متوسط ایرانی که همچنان با سرعت بسیاری در حال اتفاق افتادن است در کنار تبعیض های طبقاتی بسیار، باعث شده تا شرایط روانی مردم و امید به زندگی در آنها کم و کمتر شود. خیل عظیم فارغ التحصیلان دانشگاهی گرفته که با وجود تمام تلاش سیستم برای به تاخیر انداختن ورود این قشر به بازار کار و زندگی ( مانند دو سال خدمت اجباری سربازی برای مردان ) نیاز به درآمد و شغل دارند. حضور در میان این جمع نشان می دهد که بیشتر آنها امید چندانی به یافتن شغلی مناسب با تحصیلاتشان ندارند و از سویی حاضر نیستند برای کارهای احتمالی با حقوق خجالت آور اداره کاری، زمانشان را هدر بدهند. از دیگر سو شاغلانی که سالهاست در صنعت مشغول به کار هستند با وضعیت بد اقتصادی یا از کار بیکار شده اند و یا حقوق هایشان درست و به موقع پرداخت نمی شود. نمونه اش کارخانه های شهر اراک که همچنان کارگرانش با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. بازنشستگان نیز که در دوران استراحت هستند و طبیعتا باید از زندگی و آرامش شان لذت ببرند، مجبورند به کارهای کاذب و نیمه وقت با درآمد های بسیار پایین برای گذران زندگی روی بیاورند. اختلاف بودجه خانوارهای تهران در مقایسه با سایر شهرستان ها که طبق بررسی ها روز بروز در حال افزایش است، در کنار اختلافات طبقاتی نشان از بی برنامگی سیاست گذاران کشور در اقتصاد است. بی برنامگی ای که دیگر به ناتوانی شبیه شده است و به نظر می رسد با تغییر دولت ها و وعده وعید های آنان قرار نیست هیچ تغییر مثبتی در معیشت مردم اتفاق بیفد. همه مشکلات را به گردن دیگری می اندازند. معیشت مردم دستمایه سو استفاده های سیاسیونی شده است که با این مشکلات چندان مواجه نیستند. همه در هر سطح و مقامی در کشور شعار می دهند و می گویند مشکلات باید بر طرف شود. اما این باید ها چطور و توسط چه کس یا کسانی باید عملی شود سوال مهمتریست که دست اندرکاران کشور هیچگاه از خود نپرسیده اند. تاثیرات شدید منفی افزایش نرخ ارز، تورم، کاهش درآمد، بیکاری و هزاران مشکل اقتصادی دیگر که همه مسئولین هم به آن واقف اند و در اعتراضات اقتصادی ماه های اخیر، همه به وجود این مشکلات اعتراف کردند کار را به جایی رسانده که سلامت روانی مردم را به مخاطره انداخته و روز به روز مردم را افسرده تر و امید به زندگی را کمتر می کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.