چهارشنبه ۷ مهر ۹۵ شماره ۴۲۷
وقایع استان:
مادر هنوز خیلی جوان است آنقدر که نمی تواند با این واقعه کنار بیاید، تمام نقشه هایی که برای فرزندش داشت را به یاد دارد چند ماه پیش وقتی که کمد را می چید به اسمش فکر می کرد؟ چه اسمی را انتخاب کنند که بعدها از شنیدنش لذت ببرد، گفته بودند یک پسر کاکل زری است، تا وقتی به دنیا نیامده بود هر دقیقه به چهره اش فکر می کرد شبیه خودش می شود یا پدرش؟ بزرگ که شود چه کاره می شود شاید بخواهد دکتر شود یا مهندس ولی او به پدرش هم گفته بود هر چه خواست پسرشان بود، شاید بخواهد موسیقی دان شود… و بعد یادش می آید که چقدر نگران می شد وقتی که فکر می کرد اگر اتفاقی برایش بیفتد و دلش می لرزید که باید خیلی زیاد مراقبش باشد. حالا زن هر روز در اتاق روبه روی تخت خالی می نشیند و به نوزادی که فقط سه روز فرصت داشت در آغوش بکشدش فکر می کند و با دیدن عکس هایی که در این مهلت کوتاه از او به یادگار داشت، تمام صورتش خیس می شود، پسری که خیلی راحت به دلیل بی مسئولیتی عده ای که نام خود را فرشته نجات گذاشته اند از دست داد. درست به خاطر نمی آورد آن روز چه اتفاقی افتاد؟ چه شد که جسد نوزاد چند روزه اش را روی دستانش گذاشتند و گفتند متاسفیم؟ همین متاسفیم؛ اما نه متاسفیم هم نگفته بودند فقط نوزاد را درون پتو پیچیده بودند و تحویل داده بودند. این بار داستان سهل انگاری و کوتاهی پرسنلی در یکی از بیمارستان های خصوصی اراک رخ داد، نوزاد چند روزه بدون هیچ دلیل قانع کننده ای دچار مرگ می شود و کادر درمانی بیمارستان هیچ پاسخ قانع کننده ای برای این واقعه نداشتند به حدی که پدر و مادر جوان این نوزاد برای فهمیدن علت مرگ فرزندشان خود اقدام کرده و همچنان منتظر جواب پزشکی قانونی هستند.
اما داستان از چه قرار بود؟ چطور نوزادی که برای درمان زردی به بیمارستان مراجعه می کند به یکباره دچار مرگ می شود؟
پدر این نوزاد سه روزه در گفتگو با وقایع استان گفت: سه روز پس از به دنیا آمدن پسرمان، همسرم برای زدن واکسن فرزندمان به درمانگاه مراجعه می کند و از آنجاییکه که کودک کمی زردی داشته است او را به بیمارستان قدس جهت معاینه فرزندمان ارجاع می دهند.
وی ادامه داد: آنجا به همسرم می گویند باید فرزندتان یک شب در بیمارستان بستری باشد و همسرم پسرمان را به اتاق نوزادان می برد، از آنجاییکه پسر ما از صبح دچار سکسکه بوده است و همسرم از ترس اینکه مبادا اتفاقی حین شیر خوردن برایش بیفتد به او شیر نداده بود به پرستار حاضر در اتاق نوزادان می گوید: من به فرزندم چون سکسکه داشته شیر نداده ام؛ ولی پرستار پاسخ می دهد ایرادی ندارد مشکلی پیش نمی آید و مادر را وادار به شیر دادن نوزاد میکند، و از او میخواهد بعداز شیر دادن پوشک بچه را هم عوض کند.
این پدر جوان توضیح داد: همسرم برای آوردن پوشک به راهرو می آید و چند دقیقه بعد که به اتاق بر می گردد می بیند که پسرمان سیاه و کبود شده است و نمی تواند نفس بکشد.
وی گفت: از آنجاییکه آن زمان دکتر اطفال در بیمارستان نبود با پزشک دیگری تماس می گیرند که تا آمدن وی یک ساعت و نیم زمان می برد و ما نمی دانیم در این مدت در آن اتاق چه اتفاق هایی افتاد؛ ولی با آمدن پزشک معالج با تلاش ایشان که جای تشکر دارد تنفس فرزندم برگشت و با توجه به وضعیتش به داخل دستگاه اکسیژن منتقل شد.
این شهروند اراکی تصریح کرد: نوزاد پسر ما دو روز هم در دستگاه بود البته دچار چسبندگی ریه شده بود و ریه او را ساکشن کردند و بعد از دو روز توانست کمی از شیر مادرش را با دستگاه مخصوص به او بدهند.
وی اظهار کرد: با وجود اینکه به نظر می آمد حال پسر ما رو به بهبود است شب سوم حضورش در بیمارستان به ما گفتند که فرزندتان جانش را از دست داده است.
این پدر داغدار تصریح کرد: پسر من سه روزی که در خانه بود هیچ مشکلی نداشت زمان به دنیا آمدن هم وزنش سه کیلو و ششصد گرم بود و در سلامت کامل بود.
وی گفت: تنها سوال من از پرسنل و کادر بیمارستان قدس این است که بدانم در مدتی که همسرم در اتاق نبود و یک ساعت و نیم بعد چه اتفاقی افتاد که فرزند سالم من به این روز افتاد؟ البته من در خواست بازبینی دوربین های اتاق را دادم؛ ولی گفتند این امکان وجود ندارد.
آقای «س» با تاکید بر اینکه سهل انگاری و عدم مسئولیت پذیری و پاسخگویی از سوی کادر این بیمارستان موجب مرگ فرزند او شده است گفت: برای من جالب است که کادر این بیمارستان هیچ پاسخ و توضیحی برای مرگ فرزند من ندارد و خیلی راحت می خواهند که این موضوع را پیگیری نکنم و دیه فرزند من را می دهند.
وی با ابراز تاسف از طرز برخورد افرادی که با جان مردم سرو کار دارند، گفت: به نظر می آید هیچ تعهدی در میان پرستاران این بیمارستان دیده نمی شود جالب است وقتی که من به حسابداری برای تسویه رفتم، زمانی که متوجه شدند قصد پیگیری موضوع را دارم به ناگاه لیست هزینه های بیمارستان را به من دادند و گفتند اگر قرار نبود شکایت کنید تمامی این هزینه ها رایگان بود ولی حالا که می خواهید شکایت کنید باید تمام هزینه ها را پرداخت کنید.
این پدر جوان با بیان اینکه برخی رفتارهای کادر بیمارستان موجب افسردگی و دلشکستگی بیشتر ما شد، اظهار کرد: وقتی که برای تحویل بدن بی جان فرزندم رفتم در کمال توهین و بی احترامی جسد فرزندم را به من دادند و هرچه از آن ها در خواست آمبولانس کردم از دادن آمبولانس امتناع نمودند در حالیکه هزینه آن هر چقدر می شد پرداخت می کردم.
وی تصریح کرد: تصور کنید من چطور می توانم جسد فرزندم که فقط چند روز بیشتر از عمر او نمی گذشت و برای آمدنش هزاران امید داشتیم بر روی دستانم بگیرم و با خود ببرم.
وی تاکید کرد: من هم اکنون از کادر بیمارستان شکایت کرده ام و منتظر جواب پزشکی قانونی هستم هرچند برایم سخت بود که بدن نوزاد بی گناهم شرحه شرحه شود؛ ولی از آنجاییکه باید در برابر برخی بی مسئولیتی ها و سهل انگاری ها واکنش نشان داد، شکایت خود را تا انتها پیگیری خواهم کرد تا حداقل دیگر این اتفاق برای کودکان دیگر نیفتد.
آقای «س» ادامه داد: مشکل کنونی من این است که جواب پزشک قانونی چهار ماه دیگر می آید و نمونه ها و آزمایش های فرزند من برای اعلام نتیجه به تهران رفته است و این زمان طولانی قطعا در روند پیگیری پرونده مرگ فرزند من تاثیر خواهد گذاشت.
وی گفت: متاسفانه این روزها همه به راحتی می خواهند از زیر بار اشتباهات خود شانه خالی کنند و فکر می کنند با پرداخت پول می توانند اشتباه خود را جبران کنند، آیا پول می تواند فرزند من را برگرداند؟ آیا پول می تواند روح زخم خورده و افسرده همسر من را ترمیم کند؟ ضربه ای که هم اکنون من و خانواده ام متحمل آن شده ایم تا آخر عمر با ما خواهد ماند و در کنار داغ فرزندمان هرگز رفتار زشت و زننده افرادی که خود را امین جان مردم می دانند فراموش نخواهد شد.
پدر آرام اشک می ریزد و به عکس های نوزاد خود که در همان مدت کوتاه که مهمانش بود ثبت کرده است نگاه می کند. به نظر می آید این مرد و همسرش تا پایان عمر مرگ ناگهانی اولین فرزند خود را فراموش نخواهند کرد و این زخم همیشه با آن ها خواهد ماند.
اشتباهات و کوتاهی های پزشکی و پرستاری این روزها آنقدر عادی شده که برای انجام آن هر کادر درمانی توجیه خودش را دارد، اینکه به راحتی جان مردم را به بازی بگیرند و بعد هم در برابر کوتاهی خود هیچ پاسخی نداشته باشند نشان از این دارد که نفس تعهد کاری در حال از بین رفتن است، برخوردهای زننده و از بالا، توجه نداشتن به بعد روحی و روانی بیمار و همراهان او هم اکنون در کنار تمامی قصورهای پزشکی بر آلام و رنج بیماران افزوده است.
منتظر پاسخ کادر درمانی بیمارستان قدس هستیم تا در این مورد پاسخگو باشند.