چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷ شماره ۸۷۲
***
وقایع استان
فرشته غلامی
***
گوشی موبایلش چند هفته ای است از کار افتاده و به هر مغازه موبایل فروشی که می رود قیمت های نجومی را ارائه می دهند و فروشنده ها برای اثبات حرف خود حتی فاکتور خرید را روبرویش می گذارند، چند روزی از خیر خرید گشی می گذرد اما مگر می شود در این دنیای تکنولوژی بیخیال گوشی هوشمند شد و از آن صرف نظر کرد و به همین دلیل بار دیگر تصمیم می گیرد به دنبال خرید گوشی باشد اما این بار از همان یکی دو هفته قبل هم گوشی گرانتر شده است.
«گرانی»، «افزایش قیمت»، «تورم» واژه ای است که امروز حتی کودکان هم زیاد با آن سر و کار دارند و به راحتی آن را درک می کنند چرا که نیازهای آنها بدلیل این افزایش قیمت ها تامین نمی شود و والدین مجبور به توضیح این واژه برای آنها هستند.
از اواخر سال گذشته که اقتصاددانان هشدارهایی را در خصوص افزایش قیمت و بحران های اقتصادی در سال ۹۷ می دادند خود گویای اوضاع نا به سامانی بود که اینروزها به وفور شاهدش هستیم و می بینیم که هر روز افزایش قیمت ها در بازار شکل جدیدتری به خود می گیرند که هیچ مانعی هم در مسیر آن قرار ندارد که بتوان آنها را کنترل یا حتی متوقف کرد.
امروز شاهد گرانیهایی در جامعه هستیم که به عقیده برخی افزایش قیمت دلار مسبب آن است اما وقتی مورد بررسی قرار میگیرد متوجه میشویم که خود ما با جنگ تومان و دلار زمینهساز افزایش قیمتها هستیم.
این روزها بی ثباتی اقتصادی و گرانی افسار گسیخته ضمن آنکه امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته، فشار بر اقشار مختلف به ویژه طبقات پایین و کمتر برخوردار را دوچندان ساخته است. افزایش افسار گسیخته قیمت ارز و گرانی مسکن و ماشین و … به نگرانی ها در جامعه دامن زده و در این میان عدم واکنش به موقع دولت و مدیران اقتصادی آن به وضعیت جاری ظن نوعی بی تفاوتی و رهاشدگی را در افکار عمومی ایجاد کرده گویا که مسئولان نمی توانند یا نمی خواهند که فضای کنونی را مدیریت کنند و به جرات می توان گفت در جامعه کنونی جمعیتی گرسنه، بیکار و خشمگین وجود دارند که چنانچه آستانه تحملشان تمام شود، پتانسیل تبدیل شدن به نیرویی مخرب را دارند.
این افزایش بی رویه قیمت ها در دوران کنونی تورم را به همراه داشته و تورم به عنوان یکی از اساسی ترین معضلات اقتصادی هر کشور شناخته می شود. ادبیات اقتصادی مربوط به این موضوع آنقدر حجیم و گسترده است که شاید کمتر موضوع اقتصادی دیگر را بتوان با آن مقایسه کرد. تورم را می توان افزایش مداوم در سطح عمومی قیمت ها یا کاهش مستمر در قدرت خرید پول یک کشور عنوان کرد که پدیده ای نامطلوب در اقتصاد به شمار می آید که هزینه های جدی بر جامعه متحمل می کند. این پدیده علاوه بر آنکه در قیمت ها اختلال ایجاد می کند موجب کاهش پس اندازها، از بین رفتن انگیزه های سرمایه گذاری و در نهایت کند شدن رشد اقتصادی خواهد شد. تورم و تغییرات زیاد ناشی از آن موجبات عدم اطمینان و تاخیر در تصمیم گیری برای سرمایه گذاری را در پی دارد. در ایران هم از سالهای اولیه دهه ۵۰ رشد شتابان و مستمر قیمت ها همزمان با افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی آغاز شده و به سرعت به صورت یکی از حادترین مشکلات اقتصادی- اجتماعی ایران درآمده است. جنگ تحمیلی، ساختار اقتصادی ناسالم، وابسته و تک محصولی، محدودیت درآمدهای ارزی، تحریم اقتصادی، افزایش هزینه های تولید و… باعث شد که در سال های پس از انقلاب تورم تداوم یافته و گاه بر شدت آن در برخی از سالها افزوده شود. این مسئله زمانی به عنوان یکی از معضلات حاد اقتصادی در ایران تبدیل شده که در طی یکی دو دهه اخیر نوسانات نرخ تورم سرعت قابل ملاحظه ای داشته و بر اقتصاد کشور ضربه های جدی را وارد آورده است.
همین تورم و افزایش قیمت ها که با شروع سال ۹۷ روند رو به رشدی را در پیش گرفته اکنون به یکی از کابوس های بازار سرمایه گذاری و معیشت تبدیل شده است و عده ای با همان پس انداز اندک خود سعی در سرمایه گذاری دارند و به دنبال بهترین راهکار سرمایه گذاری هستند و بازارهای مختلف را در شرایط حاضر می سنجند چرا که در یک اقتصاد تورمی مردم در درجه اول علاقهمند به حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم هستند و با خود می اندیشند که چطور بعضیها در همین دوران تورم و رکود میتوانند کسب و کار خود را زنده نگه دارند؟ آنها از چه راهکارهایی استفاده میکنند؟ بهترین منابعی که میتوان در این دوران پر تنش روی آنها سرمایهگذاری کرد چیست؟
سرمایه گذاری در بازار ارز
دلار بعنوان ارز مرجع در کشور، نقش مهمی در مناسبات مالی و اقتصادی افراد، نهادها و دولت دارد. چند سال است که دستوری کردن نرخ ارز و تکنرخی کردن آن مورد نقد و بررسی کارشناسان بوده است اگرچه پس از افزایش رو به رشد نرخ ارز دستور تکنرخی شدن آن صادر شد با وجود این دستور اما همچنان دلار به صورت آزاد قیمت آن دچار نوسانات و افزایش قیمت می شود بهرحال، طی چند سال گذشته هر زمان که نرخ دلار بطور معنادار رشد کرده است، بانک مرکزی وارد عمل شده و با تزریق دلار در جامعه سعی کرده تا حباب آن را کنترل و تعدیل کند. از این بابت، میتوان گفت روند قیمت دلار تنها با عرضه و تقاضا و سفتهبازی تعیین نمیشود و سیاستهای دولت هم بعنوان اهرم کنترلی دخیل است.
سرمایه گذاری در بازار سکه و طلا
سکه و طلا همواره بعنوان یکی از گزینههای سرمایهگذاری در میان مردم، مطرح بوده است. قدرت نقدشوندگی بالای این فلز گرانبها موجب شده تا عموم جامعه تمایل به سرمایهگذاری در آن داشته باشند.
قیمت سکه امامی، ربع سکه، نیم سکه و سکه گرمی در ایران روند صعودی داشته و به جرات میتوان گفت با افزایش بی رویه قیمت سکه در چندماه اخیر سکه گزینه جذابی برای سرمایهگذاری در افق میان مدت محسوب میشود.
سرمایه گذاری در زمینه مسکن
اگرچه مسکن در ایران همچون یکی دو دهه گذشته سود چندانی را عاید سرمایه گذاران و افراد نمی کند اما تا وقتی که قیمت دلار افزایش پیدا نکرده بود، کارشناسان همچنان بر رونق بازار مسکن در سال ۹۷ اذعان داشتند، اما متاسفانه افزایش قیمت دلار تمامی معادلات را بهم زد. در حال حاضر نیز تکنرخی شدن قیمت دلار از سوی دولت مسائل دیگری را بوجود آورده که وضعیت تحلیل بـازار مسکن را پیچیده تر میکند به طوریکه وزیر راه و شهرسازی هم در مصاحبه ای اعلام داشته که بازار ارز و طلا همچنان از بازار مسکن جذاب تر و پر کشش تر است.
سرمایه گذاری در بازار خودرو
کسانی که در فکر سرمایه گذاری بودند و بازارهای مختلف را می سنجیدند پس از افزایش قیمت کالاهای مختلف، هنگامی که نوبت به افزایش قیمت خودرو رسید عده ای در این بازار سرمایه گذاری کردند تا اینکه خبر از ممنوعیت پیش فروش خودرو به گوش رسید.
به هر روی با توجه به تورم کنونی و گرانی هایی که به صورت افسار گسیخته جامعه ایران را تحت تاثیر خود قرار داده و قدرت خرید مردم را پایین تر از قبل کرده اگرچه خانواده های کم درآمد را گرسنه تر کرده اما عده هم که سرمایه ناچیزی داشتند در تکاپوی سرمایه گذاری در بازاری هستند که حداقل از ارزش پس اندازشان کم نشود اگرچه در شرایط بحرانی امروز خانواده نباید سرمایه خود را در بازاری بگذارد که آینده آن مبهم است.
حال بد اقتصاد کشور بر کسی پوشیده نیست و بدیهی است که با ادامه وضعیت فعلی مردم به تدریج اعتقادشان را به همه چیز از دست می دهند اما سوال اینجاست که یک فقیر تا چه حد میتواند فقر را تحمل کند یا بازنشستهها که به سختی زندگی را اداره میکنند چه گناهی دارند؟ در صورتیکه این وضعیت ادامه یابد، تعداد فقرا افزایش یافته و فاصله طبقاتی مردم همچنان زیادتر خواهد شد که این موضوع مردم را ناامید کرده است.