چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ شماره ۸۹۳
*** سابقه سکوت مصلحتی منتقدان درباره عملکرد شهرداران گذشته و فریاد نسنجیده کنونی آن ها در حال حاضر شک برانگیز است
*** برخی منتقدان خواب نما شده یا حکایت آن ها و پول هایی که مدعی هستید صرف مخارج غیر ضروری شده است حکایت دیگی است که برای شما نمی جوشد
*** از انصاف دور است که به خاطر حذف چند مهره که احتمالا از دوستان و همفکران مان هستند تلاش های شهردار را نادیده بگیریم
*** برای آبادانی و توسعه شهر خود باید بدون چشمداشت بکوشیم تا در برابر نسل های آینده سرافکنده نباشیم
وقایع استان
***
در هفته ای اخیر برخی افراد در فضای مجازی و رسانه های مکتوب اقدام به تخریب و نقد غیرمنصفانه داود تاجران شهردار اراک نمودند. یکی از شهروندان اراکی متن زیر را در پاسخ به این تخریب ها برای ما ارسال کرد که در ادامه می خوانید:
اینجانب بعنوان یک شهروند مسئول درقبال زادگاهم، برخود واجب می دانم به سهم خود پاسخی درخور به شبهات مطرح شده از سوی منتقدان به شهردار اراک ارائه نمایم و داوری را به مردم فهیم شهر خویش وا میگذارم.
پیش از هرچیز باید از احساس تکلیف و دلسوزی برخی منتقدان سپاسگزاریکنم که با نوشته های خود در فضای مجازی و رسانه های دیگر روحیه پرسشگری ومطالبه حق را درجامعه ترویج مینمایند اما امیدوارم اینپرسشگری تنها از سر دلسوزی برای شهر و شهروندان باشد، نه شانتاژ خبری و شبهه افکنی درکار شهردار توانایی که پس از انتخاب شایسته وی توسط برگزیدگان مردم، همگی شاهد پیشرفت امور مدیریت شهری درسطوح خرد و کلان بوده ایم و علاوه بر آماررسمی، پیشرفت سطح زندگیدر شهر اراک برای هر انسان منصف و دلسوزی اظهر منالشمس است.
وقتی مدیری سازمانی را با یک نابسامانی گسترده و ناکارآمدی وسیع تحویلمیگیرد، نخستین گام او باید ریشه یابی علل عقبماندگی و رکود باشد و پس از یافتن علل، اصول مدیریت حکم میکند که این سدها یکییکی برداشته شوند. اگر علت ناکارآمدی، سیستم و شیوه و قوانین دست وپاگیر باشد، برایپیشرفت امور موظف است با تغییرنگرش ها و شیوه ها، دگرگونی بنیادی ایجاد نماید و اگر مشکل نیرویانسانی و کارشکنی و سوء مدیریت در سطوح پایین تر باشد عقل و منطق حکم میکند که با نیروهای تازه نفس و متعهد و توانا این نقیصه برطرف گردد.
همانگونه که عزل و نصب های اتوبوسی توجیه علمی ندارد باقی ماندن مدیران فسیل شده ای که با اهداف کلی سازمان همراه نیستند و کاریجز سنگاندازی و مشکلتراشی برای سازمان و ارباب رجوع ندارند نیز نه علمی است و نه خرد پذیر.
هیچ کدام از ما کسانینیستیم که همین دیروز به اراک کوچکرده باشیم و برای هر یک از ما این پرسشپیش میآید که این مدیران با تجربه ایکه شما فرمودید چه گلی به سر این شهر زده اند که با نبود آنها موهبتی از شهر دریغ شده باشد؟ ما ادوار مختلف شورای شهر و اسلاف جناب شهردار را به چشم دیده ایم و حاصل کارنامه آنها را در زندگی روزمره خود لمس کرده ایم. کدام دوره شورای شهر و یا کدام شهردار پیش از این دوره کاریکرده اند کارستان که درحافظه تاریخی شهروندان ماندگار شده باشد؟ کدام پروژه یا طرح چشمگیر و قابل دفاع را می توانید بعنوان سند افتخار دوره هایپیشین شورا و شهرداری مثال بزنید؟ شورایکنونی با درایت نه تنها در برنامه ریزی هایکلان شهریکه با انتخاب یک شهردار کاردان و پرتلاش هم برای خود و هم برای شهر ما آبرو کسب کرده اند و منصفانه نیست آنها را با شرایط آرمانی تخیلی که تا حالا در شهر ما سابقه نداشته است مقایسه کنیم.
شورای شهر و برگزیده شایسته آنها با همان منابع محدود قبلی کاری کرده اند کارستان که برای دوست و دشمن مشهود و غیر قابل انکار است و هرچه در آرشیو ذهن خود بگردید مورد مشابهی در دوره های قبلی و در زمان مدیریت دوستان نامبرده در نوشته خود نخواهید یافت. وقتی نگرش ملی باشد و ازصمیم قلب باور داشته باشیم همه جای ایران سرای من است دیگر تخطئه شهردار میهن دوست و پر تلاش با انگ غیر بومی فقط باعث تحقیر مدعی می شود. به راستی کدام شهردار بومی پیش از وی این همه برای زادگاه خود پیشرفت و ایده هاینو داشته است که با استناد به آن بشود خللی بر انتخاب شورای شهر وارد کرد؟
از سوی دیگر منتقدان به پاداش ها و مشوق های اهدایی سیستم شهرداری به کارمندان تلاشگر شهرداری پرداخته اند.کمال بیانصافی است که با تنگنظری هدایای تشویقی یک شهردار را در بوق وکرنا کنیم ولی زیرساخت های چشمگیر را به غمض عین نادیده بگیریم. این شیوه نادرست پروپاگاندا و چنگ زدن به پوپولیسم از همان نوع برخوردی است که بــا کرباسچی شهــردار پیشین تهران شد و دردوره های بعد شاهد اختلاسها و تخلفات خیلی بیشتری بودیم که هم چشمگیر تر بود وهم نتیجه ای به شگرفی دوران مدیریت وی نداشت. اتفاقا چقدرخوب است اگر هدایا آشکار باشد و به صورت نقدی و در حد معقول باشد تا اینکه مخفیانه و به صورت رانت های میلیاردی انجام شود یا اینکه با حذف مشوق ها کارمندان ومدیران ارشد در معرض وسوسه دریافت رشوه از ارباب رجوع مستاصل باشند.
جناب شهردار ناخدایی است که با سعه صدر و درایت، کشتی شهر ما را که دراقیانوس سومدیریت سردرگم بود با شتاب به سوی ساحل آرامش می برد و اینکار سترگ، با ملوان هاییکه درخلافجهت پارو می زنند ممکننیست. از انصاف و وطن پرستی دور است که بخاطر حذف چند مهره که احیانا از دوستان و یا هم فکران ما هستند تلاش های صادقانه و پشتکار این مدیر موفق را مورد خدشه قرار دهیم. بهره گیری از تجارب این دوستان بد نیست اما هیچالزامی برای شهردار و شورای شهر ایجاد نمی کند که وی ازپشت میزهای موروثی خود تکاننخورند و حتما نتیجه تصمیم گیری ها با نگرش آنها همسو باشد. اگر این بزرگواران واقعا دلسوز شهرهستند میتوانند بدون عنوان و سمت های دهان پرکن هم شهر دوست داشتنی خود را ازنعمت دانش و تجربه خویش بهره مند سازند.
و اما منتقدان به شهردار و عملکرد وی، بد نیست به دو پرسش ساده برای تنویر افکار عمومی و تبرئه خود از شائبه نقد مغرضانه و جانبداری بدون رعایت تقوا پاسخ دهند :
الف. در زمان همکاری با شهردار پیشین و دیدن کاستی ها و با وجود نارضایتی خودتان و عامه مردم از عملکرد شهردار چرا شمشیر سخن را در نیام نگه داشتید و مردم و مسئولان را از نقد دلسوزانه محروم فرمودید؟
ب. با وجود آگاهی از تخلفات اشخاصی که درعین دارا بودن سمت رسمی بعنوان کارمند شهرداری مبالغ هنگفتی را تحت عنوان کارشناسی از مردم و بودجه عمومی دریافت میکردند و یا آقایی که بقدری بد یا با غرض ورزی شخصی با مردم برخورد می کرد که حتی مردم منطقه تصمیم به برخورد با وی را داشتن رگ غیرت و دلسوزی شما برای بیت المال متورم نشد؟ با این سابقه سکوت مصلحتی در گذشته و فریاد نسنجیده در زمانکنونی آیا توقع دارید ما در دلسوزی خالصانه شما برای مردم و مبارزه با فساد مالی شک نکنیم؟ خواب نما شده اید یا حکایت شما و پول هایی که مدعی هستید صرف مخارج غیر ضروری شده است حکایت دیگری است که برای شما نمی جوشد؟
از مردم که ولی نعمت های اصلی شورای شهر و شهرداری هستند و نتایج کار این دو نهاد را بیش از هر کسی در زندگی روزمره خود لمس میکنند خواهش میکنم، بیایید با قدردانی از شهردار دلسوز و توانمند شهرمان و شورای خوشفکر و پاک دست زادگاه خویش نگذاریم گرد خستگی و نومیدی بر شانه های وی سنگینی کند. همتکنیم و دست در دست هم برای آبادانی شهرخویش، بدونچشمداشت بکوشیم تا در برابر نسلهای آینده سرافکنده نباشیم .
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد